الهامی کرمانشاهی : خیابان اول
بخش ۶۴ - سپردن شریح قاضی دو طفل یتیم حضرت مسلم رابه پسر خود
شریح آن دو تن را به غمخواریا مولوی : ترجیعات
سی و هفتم
ای بانگ و صلای آن جهانی صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۰۲
دوش مجلس از زبان شکوه ام در می گرفت رضاقلی خان هدایت : روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما
بخش ۲۶ - حسامی خوارزمی علیه الرّحمة
چون در قراکولِ خوارزم توطن کرده بوده به حسامی قراکولی شهرت نموده. مردی عالی مشرب و نیکو مذهب. مجرد و موحد و قناعت کیش بوده. در مدت شصت و سه سال عمر از ملبوسات به دوکَپَنک قناعت نموده. با وجود این محمد خان شیبانی در وقت ارادهٔ تسخیر خراسان به دیدن بابا حسامی رفته. بابا بنا بر استغنای طبع اصلاً به وی التفات و اعتنا نکرده به دوختن کپَنَک خود مشغول بود و این بیت را بدیهةً گفته، بر محمد خان فروخواند و خان مذکور در حیرت فروماند: مولوی : ترجیعات
سی و ششم
فتاد این دل به عشق پادشاهی مولوی : ترجیعات
سیپنجم
زهی دریا زهی بحر حیاتی مولوی : ترجیعات
سیوچهارم
جهان اندر گشاده شد جهانی مجیرالدین بیلقانی : شکوائیه
شمارهٔ ۴
با شبروان شدم به در یار نیم شب سعدی : غزلیات
غزل ۸
درد عشق از تندرستی خوشترست مولوی : ترجیعات
سیو سوم
رها کن ناز، تا تنها نمانی مولوی : ترجیعات
سیو دوم
شاهنشه مایی تو و به گلبرگ مایی مولوی : ترجیعات
سی و یکم
اگر سوزد درون تو چو عود خام، ای ساقی مولوی : ترجیعات
سیام
عجب سروی، عجب ماهی، عجب یاقوت و مرجانی سعدی : غزلیات
غزل ۱۹۲
گر آن مراد شبی در کنار ما باشد مولوی : ترجیعات
بیست و نهم
با شیر رو به شانگی آوردمان دیوانگی مولوی : ترجیعات
بیست و هشتم
ای آنک ما را از زمین بر چرخ اخضر میکشی ترانه های کودکانه : بخش اول
برف اومده
برف اومده برف اومده انوری : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۴۷ - در مدح امیرالامرا عزالدین طغر لتگین
ایام زیر رایت رای امیر باد مولوی : ترجیعات
بیست و هفتم
ای درد دهندهام دوا ده مولوی : ترجیعات
بیست و ششم
ای جان مرا از غم و اندیشه خریده
بخش ۶۴ - سپردن شریح قاضی دو طفل یتیم حضرت مسلم رابه پسر خود
شریح آن دو تن را به غمخواریا مولوی : ترجیعات
سی و هفتم
ای بانگ و صلای آن جهانی صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۰۲
دوش مجلس از زبان شکوه ام در می گرفت رضاقلی خان هدایت : روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما
بخش ۲۶ - حسامی خوارزمی علیه الرّحمة
چون در قراکولِ خوارزم توطن کرده بوده به حسامی قراکولی شهرت نموده. مردی عالی مشرب و نیکو مذهب. مجرد و موحد و قناعت کیش بوده. در مدت شصت و سه سال عمر از ملبوسات به دوکَپَنک قناعت نموده. با وجود این محمد خان شیبانی در وقت ارادهٔ تسخیر خراسان به دیدن بابا حسامی رفته. بابا بنا بر استغنای طبع اصلاً به وی التفات و اعتنا نکرده به دوختن کپَنَک خود مشغول بود و این بیت را بدیهةً گفته، بر محمد خان فروخواند و خان مذکور در حیرت فروماند: مولوی : ترجیعات
سی و ششم
فتاد این دل به عشق پادشاهی مولوی : ترجیعات
سیپنجم
زهی دریا زهی بحر حیاتی مولوی : ترجیعات
سیوچهارم
جهان اندر گشاده شد جهانی مجیرالدین بیلقانی : شکوائیه
شمارهٔ ۴
با شبروان شدم به در یار نیم شب سعدی : غزلیات
غزل ۸
درد عشق از تندرستی خوشترست مولوی : ترجیعات
سیو سوم
رها کن ناز، تا تنها نمانی مولوی : ترجیعات
سیو دوم
شاهنشه مایی تو و به گلبرگ مایی مولوی : ترجیعات
سی و یکم
اگر سوزد درون تو چو عود خام، ای ساقی مولوی : ترجیعات
سیام
عجب سروی، عجب ماهی، عجب یاقوت و مرجانی سعدی : غزلیات
غزل ۱۹۲
گر آن مراد شبی در کنار ما باشد مولوی : ترجیعات
بیست و نهم
با شیر رو به شانگی آوردمان دیوانگی مولوی : ترجیعات
بیست و هشتم
ای آنک ما را از زمین بر چرخ اخضر میکشی ترانه های کودکانه : بخش اول
برف اومده
برف اومده برف اومده انوری : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۴۷ - در مدح امیرالامرا عزالدین طغر لتگین
ایام زیر رایت رای امیر باد مولوی : ترجیعات
بیست و هفتم
ای درد دهندهام دوا ده مولوی : ترجیعات
بیست و ششم
ای جان مرا از غم و اندیشه خریده