رهی معیری : غزلها - جلد چهارم
دریادل
دور از تو هر شب تا سحر گریان چو شمع محفلم
خاقانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۸۷
خاکم که مرا منی نیابی
عطار نیشابوری : باب هشتم: در تحریض نمودن به فنا و گم بودن در بقا
شمارهٔ ۴۱
تا هیچ وجود و عدمت میماند
سنایی غزنوی : قصاید و قطعات
شمارهٔ ۷۸ - در حادثهٔ زهر خوردن سرهنگ محمد خطیبی و انگشتری فرستادن سلطان مسعود رحمةالله علیه گوید و او را ستاید
زهی سزای محامد محمد بن خطیب
عطار نیشابوری : باب هشدهم: در همّت بلند داشتن و در كار تمام بودن
شمارهٔ ۲
هر چند که در ره دراز استادی
انوری : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۶۰
گفتم که گهی چند نپرسم خبرش
صامت بروجردی : کتاب نوحه‌های سینه زنی (به اقسام مختلفه و لحنهای متنوع و مخصوصه)
شمارهٔ ۹ - و برای او همچنین
کوفیان آخر من لب تشنه مهمان شمایم
عطار نیشابوری : باب بیست و یكم: در كار با حق گذاشتن و همه از او دیدن
شمارهٔ ۴
چندانکه مرا میل به رفتن بیش است
غزالی : رکن چهارم - رکن منجیات
بخش ۲۸ - اصل سیم
بدان که خوف و رجا چون دو جناح است سالک راه را که به همه مقامهای محمود که رسد به قوت وی رسد که عقبات که حجاب است از حضرت الهیت سخت بلند است تا امیدی صادق و چشمی بر لذت جمال حضرت نباشد آن عقبات قطع نتواند کرد. و شهوات بر راه دوزخ غالب است و فریبنده و کشنده است. و دام وی گیرنده و مشکل است. تا هراس بر دل وی غالب نشود، از وی حذر نتوان کرد، به سبب این است که فضل خوف و رجا عظیم است که رجا چون زمام است که بنده ای را می کشد و خوف چون تازیانه است که وی را می تازد و ما حکم رجا اول بگوییم آنگاه خوف.
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
حکایت محمود که مهمان گلخن تاب شد
یک شبی محمود دل پر تاب شد
عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۵۰
گر هندوی زلفت ز درازی به ره افتاد
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۶۱
این فقر و فنا برای ما مایل کیست
انوری : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۳۷
خاک قدم تو تاج خورشید ارزد
ملا احمد نراقی : باب چهارم
مذمت قهر کردن و دوری از برادران دینی
صفت ششم: مذمت قهر کردن و دوری از برادران دینی و این، نتیجه عداوت و کینه، یا بخل و حسد است، و از افعال ذمیمه می باشد.
سنایی غزنوی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۵
دست اندر لام لا خواهم زدن
مجد همگر : قصاید
شمارهٔ ۲۴
زهی زمانه نامهربان نادره کار
بابافغانی : غزلیات
شمارهٔ ۴۵۰
بحالی بس عجب شب زان جوان سرخوش افتادم
حکیم نزاری : غزلیات
شمارهٔ ۵۱۶
پای هر کس که در آن سلسله‌ء مشکین شد
ایرج میرزا : ابیات پراکنده
شمارۀ ۳
دست حافظ به در از جامۀ خواب
جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۷۶۹
ای دل ار سرگشته ای از جور دوران غم مخور