ملا هادی سبزواری : غزلیات
غزل شماره ۸۴
بمن گر یک نظر آن ماه زیبا منظر اندازد جامی : خردنامه اسکندری
بخش ۱۹ - مرگ اسکندر و پایان داستان
سکندر چو زد از وصیت نفس ازرقی هروی : رباعیات
شمارهٔ ۱۰۱
بی آنکه ز من بتو بدی گفت کسی ملا هادی سبزواری : غزلیات
غزل شماره ۸۲
جهان گیرئی کز سیاهی برآید ملا احمد نراقی : باب چهارم
فایده - زاهد حقیقی و علائم او
چون حقیقت زهد و فضیلت آن را دانستی اکنون نپنداری که هر که ترک مال دنیا را نمود زاهد است، زیرا که ترک مال، و اظهار ضیق معاش، و خفت در اکل و لباس بسیار سهل است در جنب جاه و شهرت و مدح و منزلت و بسیارند از دنیاپرستان که دست از مال دنیا برداشته و به اندک قوتی اکتفا نموده و به منزل ویرانی قناعت نموده اند تا مردم آنها را زاهد شناسند و مدح کنند و به طمع لذت بالاتری از لذت پست تر گذشته اند و این اشخاص ترک دنیا را از برای دنیا کرده اند. طغرای مشهدی : ساقینامه
بخش ۵ - به هوای سرمنزل سلطان خراسان
سپهری ست مشهد سعادت نشان ملا هادی سبزواری : غزلیات
غزل شماره ۷۹
حسن رخی کان تراست ماه ندارد مشتاق اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۱۰
یابم گرت از یاری کوکب امشب رشیدالدین میبدی : ۷- سورة الاعراف
۱۲ - النوبة الاولى
قوله تعالى: وَ قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ سران قوم فرعون گفتند فرعون را: أَ تَذَرُ مُوسى وَ قَوْمَهُ موسى را و قوم او را مىبگذارى زنده؟ لِیُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ تا تباهى کنند در زمین وَ یَذَرَکَ وَ آلِهَتَکَ و گذارد ترا و خدایان ترا؟! قالَ جواب داد فرعون، گفت: سَنُقَتِّلُ أَبْناءَهُمْ آرى پسران ایشان را مىکشیم وَ نَسْتَحْیِی نِساءَهُمْ و زنان ایشان زنده میگذاریم وَ إِنَّا فَوْقَهُمْ قاهِرُونَ (۱۲۷) و پادشاهان آخر ماایم و خداوندان زمین، و بر زبر ایشان بقهر فروشکنندگان. فریدون مشیری : بهار را باورکن
چتر وحشت
سینهء صبح را گلوله شکافت! عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۹
دوش کان شمع نیکوان برخاست ملا هادی سبزواری : غزلیات
غزل شماره ۷۵
گر راندیم ز بزم و شدی همنشین غیر سعدی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۳۳ - در مدح امیر سیفالدین (محمد)
شکر و فضل خدای غزوجل انوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۹۱
با من اندر گرفتهای کاری غزالی : رکن سوم - رکن مهلکات
بخش ۹۴ - فصل (سوال و جواب)
سوال: اگر کسی گوید که چون نمی کنم و همه وی می کند، ثواب از کجا بیوسم و بیابم و بدین شک نیست که ما را ثواب از اعمال ما دهند که به اختیار بود. جلال عضد : غزلیّات
شمارهٔ ۲۰
سر معشوق بر بالین ناز است ملا هادی سبزواری : غزلیات
غزل شماره ۷۴
آنشوخ که با ما بسر کینه وری بود ملا هادی سبزواری : غزلیات
غزل شماره ۷۲
دل خود تنگ ز غنچه دهنی باید ساخت سعدی : باب هفتم در عالم تربیت
حکایت
طریقت شناسان ثابت قدم کمالالدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۵۱۷
ای دیده ندیده چون تو دلخواهی خوش
غزل شماره ۸۴
بمن گر یک نظر آن ماه زیبا منظر اندازد جامی : خردنامه اسکندری
بخش ۱۹ - مرگ اسکندر و پایان داستان
سکندر چو زد از وصیت نفس ازرقی هروی : رباعیات
شمارهٔ ۱۰۱
بی آنکه ز من بتو بدی گفت کسی ملا هادی سبزواری : غزلیات
غزل شماره ۸۲
جهان گیرئی کز سیاهی برآید ملا احمد نراقی : باب چهارم
فایده - زاهد حقیقی و علائم او
چون حقیقت زهد و فضیلت آن را دانستی اکنون نپنداری که هر که ترک مال دنیا را نمود زاهد است، زیرا که ترک مال، و اظهار ضیق معاش، و خفت در اکل و لباس بسیار سهل است در جنب جاه و شهرت و مدح و منزلت و بسیارند از دنیاپرستان که دست از مال دنیا برداشته و به اندک قوتی اکتفا نموده و به منزل ویرانی قناعت نموده اند تا مردم آنها را زاهد شناسند و مدح کنند و به طمع لذت بالاتری از لذت پست تر گذشته اند و این اشخاص ترک دنیا را از برای دنیا کرده اند. طغرای مشهدی : ساقینامه
بخش ۵ - به هوای سرمنزل سلطان خراسان
سپهری ست مشهد سعادت نشان ملا هادی سبزواری : غزلیات
غزل شماره ۷۹
حسن رخی کان تراست ماه ندارد مشتاق اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۱۰
یابم گرت از یاری کوکب امشب رشیدالدین میبدی : ۷- سورة الاعراف
۱۲ - النوبة الاولى
قوله تعالى: وَ قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ سران قوم فرعون گفتند فرعون را: أَ تَذَرُ مُوسى وَ قَوْمَهُ موسى را و قوم او را مىبگذارى زنده؟ لِیُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ تا تباهى کنند در زمین وَ یَذَرَکَ وَ آلِهَتَکَ و گذارد ترا و خدایان ترا؟! قالَ جواب داد فرعون، گفت: سَنُقَتِّلُ أَبْناءَهُمْ آرى پسران ایشان را مىکشیم وَ نَسْتَحْیِی نِساءَهُمْ و زنان ایشان زنده میگذاریم وَ إِنَّا فَوْقَهُمْ قاهِرُونَ (۱۲۷) و پادشاهان آخر ماایم و خداوندان زمین، و بر زبر ایشان بقهر فروشکنندگان. فریدون مشیری : بهار را باورکن
چتر وحشت
سینهء صبح را گلوله شکافت! عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۹
دوش کان شمع نیکوان برخاست ملا هادی سبزواری : غزلیات
غزل شماره ۷۵
گر راندیم ز بزم و شدی همنشین غیر سعدی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۳۳ - در مدح امیر سیفالدین (محمد)
شکر و فضل خدای غزوجل انوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۹۱
با من اندر گرفتهای کاری غزالی : رکن سوم - رکن مهلکات
بخش ۹۴ - فصل (سوال و جواب)
سوال: اگر کسی گوید که چون نمی کنم و همه وی می کند، ثواب از کجا بیوسم و بیابم و بدین شک نیست که ما را ثواب از اعمال ما دهند که به اختیار بود. جلال عضد : غزلیّات
شمارهٔ ۲۰
سر معشوق بر بالین ناز است ملا هادی سبزواری : غزلیات
غزل شماره ۷۴
آنشوخ که با ما بسر کینه وری بود ملا هادی سبزواری : غزلیات
غزل شماره ۷۲
دل خود تنگ ز غنچه دهنی باید ساخت سعدی : باب هفتم در عالم تربیت
حکایت
طریقت شناسان ثابت قدم کمالالدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۵۱۷
ای دیده ندیده چون تو دلخواهی خوش