یغمای جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۵۰
دام نیرنگ تو نازم که به بند افتاده است
ملک‌الشعرای بهار : جنگ تهمورث با دیوها
زمین‌
چون برامد آدمیزاد از کمین
یغمای جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۵۱
در دهانش نه ره بوسه نه جای سخن است
امیرعلیشیر نوایی : غزلیات
شمارهٔ ۲۰۳ - تتبع خواجه
کوثر و حور ز گلزار جنان ما را بس
طغرل احراری : غزلیات
شمارهٔ ۲۴۱
بنما رخ چو ماهت که ز دل برد قرارم
سید حسن غزنوی : ترجیعات
شمارهٔ ۱۷ - در مدح منتخب الملک حسن احمد گوید
ای در آبدار نهان کرده در شکر
یغمای جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۵۲
بسکه شب ها آتشم از تاب دل در بستر است
یغمای جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۵۳
توبه بگذار اگر بلخ اگر بغداد است
شمس مغربی : غزلیات
شمارهٔ ۱۶۷
تو نگاره به لطافت همگی جان و دلی
قاسم انوار : غزلیات
شمارهٔ ۲۲۷
ما همه شیداییان بودیم و مستان وداد
خیام : دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸]
رباعی ۱۳۲
* می بر کفِ من نِهْ که دلم تاب است،
یغمای جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۵۵
نه چو هر بار دگر آمد و دامن زد و رفت
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۳۸۰
خاک صحرای جنون در چشم گریان می کشم
فریدون مشیری : آواز آن پرنده غمگین
زیبای وحشی ...
زن: - سحر ، چون می روی در کام امواج.
عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۸۲
نگارم دوش شوریده درآمد
یغمای جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۵۶
انجمن از سمن و سوری ونسرین چمن است
ابن یمین فَرومَدی : قصاید
شمارهٔ ١۵٨ - ایضاً له در مدح خواجه نظام الدین یحیی
گر شود هر سر موئی که مرا هست زبانی
ایرج میرزا : مثنوی ها
ستایشِ صنیع الدّوله
طبیعت گر شَگَرفی ها نَماید
فضولی : غزلیات
شمارهٔ ۲۱۵
ز عشقت ناله زاری که من دارم ندارد کس
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۲۷۵
از نظر بازی من چشم سخنگو گردد