رشیدالدین میبدی : ۱۲- سورة یوسف- مکیة
۴ - النوبة الثالثة
قوله تعالى: «وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأى‏ بُرْهانَ رَبِّهِ» چون اللَّه را با بنده عنایت بود، پیروزى بنده را چه نهایت بود، چون اللَّه رهى را در حفظ و حمایت خود دارد، دشمن برو کى ظفر یابد، پیروز بنده‏اى که اللَّه تعالى نظر بدل وى پیوسته دارد که او را بهیچ وقت فرا مخالفت نگذارد.
رشیدالدین میبدی : ۶- سورة الانعام‏
۱۶ - النوبة الثالثة
قوله تعالى: وَ یَوْمَ یَحْشُرُهُمْ جَمِیعاً یا مَعْشَرَ الْجِنِّ الایة اشارتست باظهار سیاست و عزت، و خطاب هیبت با اهل شقاوت، در آن روز رستاخیز و روز عظمت، روزى که آتش نومیدى در خرمنهاى خلایق زنند، و اعمال و احوال ایشان بباد بى‏نیازى بر دهند که: «وَ قَدِمْنا إِلى‏ ما عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْناهُ هَباءً مَنْثُوراً». ظالمان و ستمکاران خیمه اندوه و ندامت بزنند که: «وَ یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلى‏ یَدَیْهِ». گردن همه جباران و متمردان فرو شکنند، و آن عملهاى خبیث همچون غلّى سازند، و بر گردنهاشان نهند: إِنَّا جَعَلْنا فِی أَعْناقِهِمْ أَغْلالًا، و آن عوانان ناپاک و ظالمان بى‏رحمت را بیارند، و در سراپرده آتشین بدارند: إِنَّا أَعْتَدْنا لِلظَّالِمِینَ ناراً أَحاطَ بِهِمْ سُرادِقُها. آفتاب و ماه و سیارات را بدود هیبت روى سیاه گردانند، و این کوس زوال بکوبند که: إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ. وَ إِذَا النُّجُومُ انْکَدَرَتْ. بر قدر مایه هر کسى با وى معاملت کنند. قومى را نداء بردابرد از پیش میزنند، و قومى را آواز گیرا گیر در قفا مینهند. قومى چون درّ از میان صدف مى‏افروزند. قومى را باین خطاب کرامت مى‏نوازند که: «لا تخافوا و لا تحزنوا». قومى را باین تازیانه ادبار زنند که: «اخْسَؤُا فِیها وَ لا تُکَلِّمُونِ» قومى را این خطاب هیبت شنوانند بنعت عزّت و اظهار سیاست که:ا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَ لَمْ یَأْتِکُمْ رُسُلٌ مِنْکُمْ یَقُصُّونَ عَلَیْکُمْ آیاتِی‏؟! قومى را این نداء کرامت شنوانند بنعت لطف و اظهار رحمت که: «یا عِبادِ لا خَوْفٌ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ».
ملک‌الشعرای بهار : قطعات
شمارهٔ ۸۳ - پند پدر
آن که کمتر شنید پند پدر
عمان سامانی : قصاید
شمارهٔ ۸
بس فشرد از پنجه‌ی بیدادگردون،نای من
عمان سامانی : قصاید
شمارهٔ ۲
بزرگ مایه‌ی ایجاد قادر ازلی
رشیدالدین میبدی : ۱۹- سورة مریم- مکیّة
۱ - النوبة الثانیة
این سوره مریم نود و هشت آیتست و نهصد و هشتاد و دو کلمه و سه هزار و هشتصد و دو حرف، جمله بمکه فرو آمد مگر یک آیت و آن آیت سجده است بقول بعضى مفسّران: و بقول بعضى: «فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ» تا آنجا که گفت «وَ لا یُظْلَمُونَ شَیْئاً». و گفته‏اند درین سوره دو آیت منسوخ است: یکى: «وَ أَنْذِرْهُمْ یَوْمَ الْحَسْرَةِ» معنى نذارت بآیت سیف منسوخ گشت، دیگر «فَلا تَعْجَلْ عَلَیْهِمْ» این قدر از آیت منسوخست بآیت سیف. و در فضلیت سوره، ابىّ کعب روایت کرد از
عمان سامانی : قصاید
شمارهٔ ۱
به پرده بود جمال جمیل عزوجل
مسعود سعد سلمان : رباعیات
شمارهٔ ۹۳
از مال فلک برهنه چون شیرم کرد
مسعود سعد سلمان : رباعیات
شمارهٔ ۸۲
در شعر مرا نیک و بد چرخ یکی است
مولانا خالد نقشبندی : قطعات
قطعه شماره ۳۰
از وحی سخن نیست، دگر کیست که چون تو
امام خمینی : غزلیات
سخن دل
عاشق دوست ز رنگش پیداست
ملک‌الشعرای بهار : قطعات
شمارهٔ ۸۲ - جهد و کوشش
اهتمام و شوق اگر یاور شود
ملا هادی سبزواری : رباعیات
و له ایضاً
یا من هو نورا عین ایقاظ
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۹۲۲
از صبر عنان دل خود کام گرفتیم
ملا هادی سبزواری : غزلیات
غزل شماره ۸۳
پارسایان ریائی ز هوا بنشینند
ملک‌الشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۱۷۴ - مطایبه و انتقاد
یاد روزی کز برای دخل میدان ساختیم
ملا هادی سبزواری : غزلیات
غزل شماره ۷۸
که انداین کاروان یارب چه کس میرفت و میآمد
ملا هادی سبزواری : غزلیات
غزل شماره ۶۶
جستهام شیرین سخن یاری فصیح
ملا هادی سبزواری : غزلیات
غزل شماره ۶۵
دل را به تمنّا ز تو دیدار و دگر هیچ
ملک‌الشعرای بهار : قطعات
شمارهٔ ۸۱ - لطیفه
مثقلی با من ز روی طنز گفت