رشیدالدین میبدی : ۴- سورة النساء- مدنیة
۱۱ - النوبة الاولى
قوله تعالى: إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ خداى میفرماید شما را، أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى‏ أَهْلِها که امانتها با خداوندان دهید، وَ إِذا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النَّاسِ و چون حکم کنید، میان مردمان، أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ که براستى و داد حکم کنید، إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُمْ بِهِ بس نیک آمد آنچه خداى شما را بآن فرمود، إِنَّ اللَّهَ کانَ سَمِیعاً بَصِیراً (۵۸) اللَّه شنوا است بینا همیشه.
اثیر اخسیکتی : قطعات
شمارهٔ ۱۵
احوال ناتوانی ایام خویشتن
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۱۹۳
آن را که درستی عمل، کیش بود
ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ٧۴
احرام بستم از پی عالیجناب شاه
نهج البلاغه : حکمت ها
شناخت بزرگوار و پست فطرت
<strong> وَ قَالَ عليه‌السلام </strong> اِحْذَرُوا صَوْلَةَ اَلْكَرِيمِ إِذَا جَاعَ وَ اَللَّئِيمِ إِذَا شَبِعَ
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۳۳۴
ای طبل رحیل از طرف چرخ شنیده
رضاقلی خان هدایت : روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین
بخش ۵۸ - خاطری کاشانی علیه الرحمه
فقیری آگاه و طالب صحبت اهل اللّه بوده و در اقالیم مختلفه سیاحت می‌نموده. آخرالامر در هندوستان درگذشت. این رباعی از او نوشته شد:
ابن یمین فَرومَدی : قصاید
شمارهٔ ٣٣ - قصیده
هر که را توفیق ایزد یار و دولت یاورست
جامی : لیلی و مجنون
بخش ۹ - سیاست کردن پدر لیلی وی را به خاطر دیدار مجنون
مجنون چو به حکم آن دل‌افروز
جلال عضد : غزلیّات
شمارهٔ ۸۸
طاعت ما جز مَی مغانه نباشد
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۸۱۰
ما راست دلی که نیست خالی نفسی
شاطرعباس صبوحی : غزلیات
نیاز
تا چند پیش ناز تو باید نیاز کرد
صامت بروجردی : کتاب النصایح و التنبیه
شمارهٔ ۲۰ - و برای او
دلا به کسب سعادت چرا شتاب نداری
قاآنی شیرازی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۶۹ - در مدح جناب حاجی و شاهنشاه مبرور محمد شاه غازی
چو رای خواجه اگر پیر‌ گشته است جهان
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۶۸۰
فغان که کاسهٔ زرّین بی‌نیازی را
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۱
بر رهگذر بلا نهادم دل را
یغمای جندقی : بخش اول
شمارهٔ ۷۴ - بدوستی نگاشته
با خامه که نوآموزان دبستانش به قیچی تراشند و به جای دوده مشکفام سوده دیگ و زدوده پاتیل درآمه پاشند چه نامه توان نگاشت، و به دست آویز نگارش و گزارش چه بنوره و کدام بنیاد توان کرد. دریغ این دیبای زرافشان که چون من از پیکر بی اندام و دیدار ناخوب در چشم غوغا و دیده آشوب روسیاه آمد و برجای آنکه به فر پذیرش دارای کلاه و تخت گردد، تخته کلاه افتاد. خدا را پرده داری کن و از دیده نزدیک و دور و نگاه بینا و کورش نهان دار تا هم تو انگشت نمای این و آن نگردی و هم من تیر بیغاره دوست و دشمن را نشان نیابم. باری تا باز کی و کجا دیده تاری به چهر مهر افروزت روشن آریم و نبرد تیر و کیوان را از آن گیسوی زره گر و ابروی زره در تیغ و جوشن سازیم.
سیف فرغانی : غزلیات
شمارهٔ ۴۲۶
ای شاه حسنت را مدد از کبریای خویشتن
امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۳۹۶
خیال روی تو چون در ناب در نظر است
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۷۶
انتم الشمس و القمر منکم السمع و البصر