فخرالدین عراقی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۶۳
هیهات! کزین دیار رفتم قاآنی شیرازی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۱
گاهی هوس بادهٔ رنگین دارم سعدی : غزلیات
غزل ۳۲
تا بدین غایت که رفت از من نیامد هیچ کار عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
حکایت خسروی که به استقبالش شهر را آراسته بودند و او فقط به آرایش زندانیان توجه کرد
خسروی میشد به شهر خویش باز اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۴۷۳
فریاد که مردم و نگویی چه کسم مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۳۹۶
ای پاک از آب و از گل، پایی درین گلم نه صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۷۴۷
خوش آن که از دو جهان گوشه غمی دارد رشیدالدین میبدی : ۳۳- سورة الاحزاب- مدنیه
۵ - النوبة الثانیة
قوله: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ... الایة سبب نزول این نهى و نزول این آیة آن بود که: رسول خدا (ص) ولیمهاى ساخت از بهر زینب که تحویل کرده بود و جمعى بسیار از یاران بر ان ولیمه خوانده، انس مالک گفت: رسول خدا مرا فرمود که رو هر که را بینى از یاران برخوان. گفتا رفتم و خواندم، و یاران جوق جوق مىآمدند و طعام مىخوردند و باز میگشتند. بعاقبت گفتم: یا رسول اللَّه ما اجد احدا ادعوه کس نماند که او را نخواندم. آن گه طعام برداشتند و قوم متفرّق شدند، سه کس در خانه رسول (ص) بماندند و دراز نشستند و از سخنها مىپرسیدند و سرگذشتها باز میگفتند، رسول (ص) خدا میخواست که ایشان برخیزند و شرم میداشت که بگفتى، یک بار و دو بار از خانه بیرون شد بخانه عایشه و غیر آن و باز مىآمد و انتظار برخاستن ایشان میکرد، در آن حال جبرئیل آمد و این آیة آورد، آنجا که گفت: وَ اللَّهُ لا یَسْتَحْیِی مِنَ الْحَقِّ، رسول خدا بر ایشان خواند و ایشان برخاستند و بیرون شدند. سیف فرغانی : قصاید و قطعات
شمارهٔ ۴۴
ای مقبل ار سعادت دنیات رو نماید ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۹۵ - بهاریه
رسید موکب نوروز و چشمفتنه غنود بلند اقبال : بخش چهارم
بخش ۱۵ - در شاعری
مکن شاعری را شعار ای پسر مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۸۵۹
منم آن حلقه در گوش و نشسته گوش شمس الدین ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۹۴ - در محرم
در محرم اهل ری خود را دگرگون میکنند سنایی غزنوی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۶۵ - در مدح تاج العصر حسن عجایبی به حسن زشت
طالع از طالعت عجایبتر نهج البلاغه : حکمت ها
ناپسندی زینت در هنگام مصیبت
<strong> وَ قِيلَ لَهُ عليهالسلام لَوْ غَيَّرْتَ شَيْبَكَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ </strong> فَقَالَ عليهالسلام اَلْخِضَابُ زِينَةٌ وَ نَحْنُ قَوْمٌ فِي مُصِيبَةٍ مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۸۵۸
همواره خوشی و دلکشی نامیزد ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۹۳ - هفت شین
شد وقت آنکه مرغ سحر نغمه سر کند ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۹۲ - غدیر خم
گر نظر در آینه یکره بر آن منظر کند فردوسی : فریدون
بخش ۱۹
به سلم آگهی رفت ازین رزمگاه عطار نیشابوری : بخش سی و هفتم
الحكایة و التمثیل
شد مگر معشوق طوسی ناتوان
غزل شمارهٔ ۱۶۳
هیهات! کزین دیار رفتم قاآنی شیرازی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۱
گاهی هوس بادهٔ رنگین دارم سعدی : غزلیات
غزل ۳۲
تا بدین غایت که رفت از من نیامد هیچ کار عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
حکایت خسروی که به استقبالش شهر را آراسته بودند و او فقط به آرایش زندانیان توجه کرد
خسروی میشد به شهر خویش باز اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۴۷۳
فریاد که مردم و نگویی چه کسم مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۳۹۶
ای پاک از آب و از گل، پایی درین گلم نه صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۷۴۷
خوش آن که از دو جهان گوشه غمی دارد رشیدالدین میبدی : ۳۳- سورة الاحزاب- مدنیه
۵ - النوبة الثانیة
قوله: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ... الایة سبب نزول این نهى و نزول این آیة آن بود که: رسول خدا (ص) ولیمهاى ساخت از بهر زینب که تحویل کرده بود و جمعى بسیار از یاران بر ان ولیمه خوانده، انس مالک گفت: رسول خدا مرا فرمود که رو هر که را بینى از یاران برخوان. گفتا رفتم و خواندم، و یاران جوق جوق مىآمدند و طعام مىخوردند و باز میگشتند. بعاقبت گفتم: یا رسول اللَّه ما اجد احدا ادعوه کس نماند که او را نخواندم. آن گه طعام برداشتند و قوم متفرّق شدند، سه کس در خانه رسول (ص) بماندند و دراز نشستند و از سخنها مىپرسیدند و سرگذشتها باز میگفتند، رسول (ص) خدا میخواست که ایشان برخیزند و شرم میداشت که بگفتى، یک بار و دو بار از خانه بیرون شد بخانه عایشه و غیر آن و باز مىآمد و انتظار برخاستن ایشان میکرد، در آن حال جبرئیل آمد و این آیة آورد، آنجا که گفت: وَ اللَّهُ لا یَسْتَحْیِی مِنَ الْحَقِّ، رسول خدا بر ایشان خواند و ایشان برخاستند و بیرون شدند. سیف فرغانی : قصاید و قطعات
شمارهٔ ۴۴
ای مقبل ار سعادت دنیات رو نماید ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۹۵ - بهاریه
رسید موکب نوروز و چشمفتنه غنود بلند اقبال : بخش چهارم
بخش ۱۵ - در شاعری
مکن شاعری را شعار ای پسر مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۸۵۹
منم آن حلقه در گوش و نشسته گوش شمس الدین ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۹۴ - در محرم
در محرم اهل ری خود را دگرگون میکنند سنایی غزنوی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۶۵ - در مدح تاج العصر حسن عجایبی به حسن زشت
طالع از طالعت عجایبتر نهج البلاغه : حکمت ها
ناپسندی زینت در هنگام مصیبت
<strong> وَ قِيلَ لَهُ عليهالسلام لَوْ غَيَّرْتَ شَيْبَكَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ </strong> فَقَالَ عليهالسلام اَلْخِضَابُ زِينَةٌ وَ نَحْنُ قَوْمٌ فِي مُصِيبَةٍ مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۸۵۸
همواره خوشی و دلکشی نامیزد ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۹۳ - هفت شین
شد وقت آنکه مرغ سحر نغمه سر کند ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۹۲ - غدیر خم
گر نظر در آینه یکره بر آن منظر کند فردوسی : فریدون
بخش ۱۹
به سلم آگهی رفت ازین رزمگاه عطار نیشابوری : بخش سی و هفتم
الحكایة و التمثیل
شد مگر معشوق طوسی ناتوان