کمالالدین اسماعیل : ملحقات
شمارهٔ ۴ - وله ایضا
منعما شکرهای انعامت اسدی توسی : گرشاسپنامه
جنگ گرشاسب با ببر ژیان
خور از کُه چو بفراخت زرین کلاه صابر همدانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱
در آ، به بزم محبت که هر چه هست، اینجاست مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۲۵۳
نور دل ما، روی خوش تو ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۲۶۸ - شمار گیتی
جهانا چه مطبوع و خرم جهانی صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۷۱۴
از بوسه ظلم بر رخ جانان روا مدار ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۲۶۷ - خصم خرد
مخور تا توانی می اندر جوانی اوحدی مراغهای : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۴۵
من که باشم؟ در زیان افتادهای سعیدا : رباعیات
شمارهٔ ۱۴۳
او معنی معنی است که را آن معنی بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۱۱۹
به سودای هوس عمری درین بازارگردیدم ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۲۶۶ - دل شکسته
بدرود گفت فر جوانی صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۷۰۲
چشم خونبارست ابر نوبهار زندگی فریدون مشیری : لحظه ها و احساس
روح چمن
ای دوست چه پرسی تو که، سهراب کجا رفت نهج البلاغه : حکمت ها
نکوهش کوچک شمردن گناه
<strong> وَ قَالَ عليهالسلام </strong> أَشَدُّ اَلذُّنُوبِ مَا اِسْتَخَفَّ بِهِ صَاحِبُهُ سیف فرغانی : قصاید و قطعات
شمارهٔ ۱۰
ای که در صورت خوب تو جمال معنیست مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۳۰۳
ناگاه درافتادم زان قصر و سراپرده مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۶۵۶
هم به درد این درد را درمان کنم ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۲۶۴ - هوس شاعر
گر به کوه اندر پلنگی بودمی رشیدالدین میبدی : ۹۶- سورة العلق- مکیة
النوبة الاولى
قوله تعالى: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان. رشیدالدین میبدی : ۳- سورة آل عمران- مدنیة
۲۵ - النوبة الثانیة
قوله تعالى: وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ. الآیة... مفسّران گفتند: سبب نزول این آیت آن بود که مصطفى (ص) آن روز که بغزاء احد بیرون شد چون بمقام رسید بشعبى از شعبهاى احد فرو آمد، و پنجاه مرد تیرانداز از لشکر خود برگزید، و عبد اللَّه بن جبیر انصارى برادر خوات جبیر بر سر ایشان امیر کرد، و ایشان را بپایان کوه بر گذرگاه دشمن بداشت، و گفت: اگر بینید که ما را نصرت است یا هزیمت، هر چون که باشد، شما از اینجا مروید و برمگردید مبادا که برگردید و آن گه دشمن از پس در آید و ما را دریابد. پس لشکر قریش در رسید. خالد بن ولید بر میمنه ایشان، و عکرمة بن ابى جهل بر میسره ایشان و زنان قریش نیز با ایشان بیرون آمده، دف میزدند و شعر میگفتند، چنان که عادت ایشان بود. مصطفى (ص) و یاران حمله بردند، و کافران را هزیمت کردند، و قومى را بکشتند. از ایشان یکى ابى بن خلف جمحى بود، وقتى رسول خدا (ص) را گفته بود مرا مادیانى است وى را علف میدهم و نیکو میدارم تا بر پشت آن ترا کشم. رسول خدا جواب داد که من ترا کشم انشاء اللَّه. پس روز احد، ابى بن خلف نزدیک رسول (ص) درآمد و قصد وى میکرد، رسول خدا (ص) بگذاشت تا نزدیک درآمد، حربهاى ستد از حارث بن الصمة و بر گردن وى زد از اسب بیفتاد. چنان که گاو بانگ میکرد و میگفت: «قتلنى محمد.»
شمارهٔ ۴ - وله ایضا
منعما شکرهای انعامت اسدی توسی : گرشاسپنامه
جنگ گرشاسب با ببر ژیان
خور از کُه چو بفراخت زرین کلاه صابر همدانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱
در آ، به بزم محبت که هر چه هست، اینجاست مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۲۵۳
نور دل ما، روی خوش تو ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۲۶۸ - شمار گیتی
جهانا چه مطبوع و خرم جهانی صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۷۱۴
از بوسه ظلم بر رخ جانان روا مدار ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۲۶۷ - خصم خرد
مخور تا توانی می اندر جوانی اوحدی مراغهای : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۴۵
من که باشم؟ در زیان افتادهای سعیدا : رباعیات
شمارهٔ ۱۴۳
او معنی معنی است که را آن معنی بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۱۱۹
به سودای هوس عمری درین بازارگردیدم ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۲۶۶ - دل شکسته
بدرود گفت فر جوانی صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۷۰۲
چشم خونبارست ابر نوبهار زندگی فریدون مشیری : لحظه ها و احساس
روح چمن
ای دوست چه پرسی تو که، سهراب کجا رفت نهج البلاغه : حکمت ها
نکوهش کوچک شمردن گناه
<strong> وَ قَالَ عليهالسلام </strong> أَشَدُّ اَلذُّنُوبِ مَا اِسْتَخَفَّ بِهِ صَاحِبُهُ سیف فرغانی : قصاید و قطعات
شمارهٔ ۱۰
ای که در صورت خوب تو جمال معنیست مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۳۰۳
ناگاه درافتادم زان قصر و سراپرده مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۶۵۶
هم به درد این درد را درمان کنم ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۲۶۴ - هوس شاعر
گر به کوه اندر پلنگی بودمی رشیدالدین میبدی : ۹۶- سورة العلق- مکیة
النوبة الاولى
قوله تعالى: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان. رشیدالدین میبدی : ۳- سورة آل عمران- مدنیة
۲۵ - النوبة الثانیة
قوله تعالى: وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ. الآیة... مفسّران گفتند: سبب نزول این آیت آن بود که مصطفى (ص) آن روز که بغزاء احد بیرون شد چون بمقام رسید بشعبى از شعبهاى احد فرو آمد، و پنجاه مرد تیرانداز از لشکر خود برگزید، و عبد اللَّه بن جبیر انصارى برادر خوات جبیر بر سر ایشان امیر کرد، و ایشان را بپایان کوه بر گذرگاه دشمن بداشت، و گفت: اگر بینید که ما را نصرت است یا هزیمت، هر چون که باشد، شما از اینجا مروید و برمگردید مبادا که برگردید و آن گه دشمن از پس در آید و ما را دریابد. پس لشکر قریش در رسید. خالد بن ولید بر میمنه ایشان، و عکرمة بن ابى جهل بر میسره ایشان و زنان قریش نیز با ایشان بیرون آمده، دف میزدند و شعر میگفتند، چنان که عادت ایشان بود. مصطفى (ص) و یاران حمله بردند، و کافران را هزیمت کردند، و قومى را بکشتند. از ایشان یکى ابى بن خلف جمحى بود، وقتى رسول خدا (ص) را گفته بود مرا مادیانى است وى را علف میدهم و نیکو میدارم تا بر پشت آن ترا کشم. رسول خدا جواب داد که من ترا کشم انشاء اللَّه. پس روز احد، ابى بن خلف نزدیک رسول (ص) درآمد و قصد وى میکرد، رسول خدا (ص) بگذاشت تا نزدیک درآمد، حربهاى ستد از حارث بن الصمة و بر گردن وى زد از اسب بیفتاد. چنان که گاو بانگ میکرد و میگفت: «قتلنى محمد.»