صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۸۳۶
زخط عذار تو بی آب وتاب خواهد شد مجیرالدین بیلقانی : قطعات
شمارهٔ ۱۶
خسروا! یک روزه عزم خدمتت صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۸۷۲
به ملک امن رضا شور وشر نمی باشد وحشی بافقی : غزلیات
غزل ۱۵۸
خرم دل آن کس که ز بستان تو آید عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۸۲
دلم دردی که دارد با که گوید واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۵۱۱
از کمی پیوسته باید بیشی خود خواستن سعدی : قطعات
قطعه شمارهٔ ۴ - پیداست که آخرالزمان است!
آشفتن چشمهای مستت سعدی : باب هشتم در آداب صحبت
بخش ۸۹
زمین را ز آسمان نثار است و اسمان را از زمین غبار. کلُّ اِناءِ یَتَرشّحُ بما فیه محتشم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۹۸
صورت به این لطافت سیرت به این نکوئی ملکالشعرای بهار : مثنویات
شمارهٔ ۸۲ - مرگ سرخ به از مرگ زرد
شدم با یکی مرد عیّار یار انوری : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۸۲
دی طوف چمن کرده سه چاری خورده حافظ : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۱۸
مرا میبینی و هر دم زیادت میکنی دردم نظامی گنجوی : خردنامه
بخش ۶ - در ستایش ممدوح
شنیدم که بالای این سبز فرش مولوی : دفتر چهارم
بخش ۱۳۶ - بیان آنک خلق دوزخ گرسنگانند و نالانند به حق کی روزیهای ما را فربه گردان و زود زاد به ما رسان کی ما را صبر نماند
این سخن پایان ندارد موسیا ملکالشعرای بهار : مثنویات
شمارهٔ ۸۰ - از بدی بپرهیز
گذشته گذشته است و آینده نیست خاقانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۱
پردهٔ نو ساخت عشق، زخمهٔ نو در فزود صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۳۲۲
بس که از نادیدنی دارد غبار آیینه ام صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۱۰۸
آن نفسباخته غواص جگرسوختهام سنایی غزنوی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۶۸ - در اندرز طاهربن علی ثقة الملک
بیخ اقبال که چون شاخ زد از باغ هنر رشیدالدین میبدی : ۵۴- سورة القمر
النوبة الاولى
قوله تعالى: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان.
غزل شمارهٔ ۳۸۳۶
زخط عذار تو بی آب وتاب خواهد شد مجیرالدین بیلقانی : قطعات
شمارهٔ ۱۶
خسروا! یک روزه عزم خدمتت صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۸۷۲
به ملک امن رضا شور وشر نمی باشد وحشی بافقی : غزلیات
غزل ۱۵۸
خرم دل آن کس که ز بستان تو آید عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۸۲
دلم دردی که دارد با که گوید واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۵۱۱
از کمی پیوسته باید بیشی خود خواستن سعدی : قطعات
قطعه شمارهٔ ۴ - پیداست که آخرالزمان است!
آشفتن چشمهای مستت سعدی : باب هشتم در آداب صحبت
بخش ۸۹
زمین را ز آسمان نثار است و اسمان را از زمین غبار. کلُّ اِناءِ یَتَرشّحُ بما فیه محتشم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۹۸
صورت به این لطافت سیرت به این نکوئی ملکالشعرای بهار : مثنویات
شمارهٔ ۸۲ - مرگ سرخ به از مرگ زرد
شدم با یکی مرد عیّار یار انوری : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۸۲
دی طوف چمن کرده سه چاری خورده حافظ : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۱۸
مرا میبینی و هر دم زیادت میکنی دردم نظامی گنجوی : خردنامه
بخش ۶ - در ستایش ممدوح
شنیدم که بالای این سبز فرش مولوی : دفتر چهارم
بخش ۱۳۶ - بیان آنک خلق دوزخ گرسنگانند و نالانند به حق کی روزیهای ما را فربه گردان و زود زاد به ما رسان کی ما را صبر نماند
این سخن پایان ندارد موسیا ملکالشعرای بهار : مثنویات
شمارهٔ ۸۰ - از بدی بپرهیز
گذشته گذشته است و آینده نیست خاقانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۱
پردهٔ نو ساخت عشق، زخمهٔ نو در فزود صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۳۲۲
بس که از نادیدنی دارد غبار آیینه ام صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۱۰۸
آن نفسباخته غواص جگرسوختهام سنایی غزنوی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۶۸ - در اندرز طاهربن علی ثقة الملک
بیخ اقبال که چون شاخ زد از باغ هنر رشیدالدین میبدی : ۵۴- سورة القمر
النوبة الاولى
قوله تعالى: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان.