ادیب الممالک : مقطعات
شمارهٔ ۲۴۸ - ماده تاریخ در سوگ حسین خان فرزند نظام السلطنه مافی
چو رفت برباد زدست بیداد
مولوی : دفتر اول
بخش ۶۶ - قصهٔ هدهد و سلیمان در بیان آنک چون قضا آید چشمهای روشن بسته شود
چون سلیمان را سراپرده زدند
قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۳۳۲
عزمت چه شود به سعی اگر یار شود
سلمان ساوجی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۸
دیدم صنمی خراب و مست افتاده
صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۳۶۹
وه این میان یار چه باریک و لاغری
صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۳۶۸
ای قد یار بسکه دل آرای و دلبری
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۶۴
آفتاب مه نقابی رو نمود
سعدی : غزلیات
غزل ۵۶
ای کآب زندگانی من در دهان توست
رشیدالدین میبدی : ۶- سورة الانعام‏
۱۴ - النوبة الاولى
قوله تعالى: وَ لَوْ أَنَّنا نَزَّلْنا إِلَیْهِمُ الْمَلائِکَةَ و اگر ما فرو فرستادیمى بایشان فریشتگان وَ کَلَّمَهُمُ الْمَوْتى‏ و پدران مردگان ایشان زنده شدى و با ایشان سخن گفتى وَ حَشَرْنا عَلَیْهِمْ کُلَّ شَیْ‏ءٍ و ما همه چیز زنده و گوینده انگیختیمى و پیش ایشان آوردیمى تا گواهى دادندى قُبُلًا قبیل قبیل، جوگ جوگ ما کانُوا لِیُؤْمِنُوا ایشان آن نبودندى که بگرویدندى إِلَّا أَنْ یَشاءَ اللَّهُ مگر که خداى خواسته بودى وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ یَجْهَلُونَ (۱۱۱) لکن بیشتر ایشان آنند که نمى‏دانند.
صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۳۶۷
ای لعل نوش پرور جانان چه جوهری
عطار نیشابوری : دفتر دوم
تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
کسانی کین بهشت جاودانی
صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۳۶۶
ای زلف یار بس که پر از چین و چنبری
مشتاق اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۲۳
بجان ز اندیشه غیرآمدم ز آن انجمن رفتم
صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۳۶۵
ای زاغ زلف یار از آن رخ در آذری
سعدی : غزلیات
غزل ۵۸۳
ما سپر انداختیم گر تو کمان می‌کشی
فیاض لاهیجی : قصاید
شمارهٔ ۴۶ - در مدح شاه‌عباس ثانی
داد باد صبح رنگین مژده‌ای از نوبهار
صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۳۶۴
ای چشم یار بس که دل آشوب و دلبری
قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۳۷
از سینه مرا نفس دژم می‌خیزد
صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۳۶۳
سر به فتراکم نخواهی بست بعد از جان‌سپاری
نورعلیشاه : بخش اول
شمارهٔ ۹۶
مرو مرو ببرش این چنین دلا گستاخ