اسیری لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۴۶۰
جان ما را نیست در عالم بجز این آرزو شاه نعمتالله ولی : مفردات
شمارهٔ ۲۶۷
هر که او رو ز غیر او بر تافت فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۳۴
ای مجلسیان دگر چه رنگی دارید اسیری لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۴۵۹
تا جان ماست مونس خیل خیال تو قاسم انوار : غزلیات
شمارهٔ ۴۲۰
خدای را چو ندانی، چه فقه و چه معقول؟ بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۱۳
دمی که تیغ تو خون مرا بحل گیرد شاه نعمتالله ولی : مفردات
شمارهٔ ۱۸۰
عین ما چون به عین واصل شد اسیری لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۴۵۸
ای دل دیوانه ام حیران حسن روی تو قاسم انوار : رباعیات
شمارهٔ ۲۱
ای رفته بپای خود بجایی که مپرس احمد شاملو : هوای تازه
از مرز انزوا
چشمانِ سیاهِ تو فریبات میدهند شاه نعمتالله ولی : مفردات
شمارهٔ ۱۵۹
شمامه با شمایل راز می گفت فرخی یزدی : غزلیات
شمارهٔ ۱۷۲
بسته زنجیر بودن هست کار شیر و من اسیری لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۴۵۶
ای هر دوکون لمعه از نور ذات تو شاه نعمتالله ولی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۷۴
در بحر در آ و عین ما از ما جو لبیبی : قطعات و قصاید به جا مانده
شمارهٔ ۲ - قطعهٔ منقول در تاریخ بیهقی
کاروانی همی از ری به سوی دسکره شد اسیری لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۴۵۵
ای منور هر دو عالم ز آفتاب روی تو عینالقضات همدانی : تمهیدات
تمهید اصل ثامن - اسرار قرآن و حکمت خلقت انسان
ای عزیز از این آیت چهفهم کردهای که حق- تعالی- میگوید: «لَوْ أنْزَلناهذا القُرآن علی جَبَلٍ لَرَأیْتَه خاشِعاً مُتَصَدِعاً مِن خَشْیَةِ اللّه»، و مصطفی- علیه السلام- گفت: «القرآن غِنیً لافَقْرَ بَعْدَه و لاغِنیً دُونَه»؟ ای عزیز چون قرآن نقاب عزت از روی خود برگیرد، و برقع عظمت بر دارد، همه بیماران فراق لقای خدا را- تبارک و تعالی- شفا دهد؛ و جمله از درد خود نجات یابند. از مصطفی- علیه السلام- بشنو که گفت: «القرآن هُوَ الدَّواءُ». دریغا قرآن حبلیست که طالب را میکشد تا بمطلوب رساند! قرآن را بدین عالم فرستادند در کسوت حروف، در هر حرفی هزار هزارغمزۀ جان ربا تعبیه کردند، آنگه این ندا در دادند: «وَذَکِّرْ فَإِنَّ الذِکْری تَنْفَعُ المُؤمِنینَ» گفت: تو دام رسالت و دعوت بنه، آنکس که صید ما باشد، دام ما خود داند، ودر بیگانگان مرا خود هیچ طمعی نیست «إنَّ الذَینَ کَفَروُا سواء عَلَیْهِم أَأَنْذَرْتَهُم أمْ لُمْ تُنْذِرهُم لایؤمنونَ». بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۸۲۰
بر هرگلی دمیدهست افسون آرزوبی نهج البلاغه : خطبه ها
بیان فضائل خود برای آگاه نمودن خوارج
<strong> و من كلام له عليهالسلام يجري مجرى الخطبة </strong> <strong> و فيه يذكر فضائله عليهالسلام قاله بعد وقعة النهروان </strong> اسیری لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۴۵۴
ما چون بعشق روی تو کردیم دل گرو
شمارهٔ ۴۶۰
جان ما را نیست در عالم بجز این آرزو شاه نعمتالله ولی : مفردات
شمارهٔ ۲۶۷
هر که او رو ز غیر او بر تافت فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۳۴
ای مجلسیان دگر چه رنگی دارید اسیری لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۴۵۹
تا جان ماست مونس خیل خیال تو قاسم انوار : غزلیات
شمارهٔ ۴۲۰
خدای را چو ندانی، چه فقه و چه معقول؟ بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۱۳
دمی که تیغ تو خون مرا بحل گیرد شاه نعمتالله ولی : مفردات
شمارهٔ ۱۸۰
عین ما چون به عین واصل شد اسیری لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۴۵۸
ای دل دیوانه ام حیران حسن روی تو قاسم انوار : رباعیات
شمارهٔ ۲۱
ای رفته بپای خود بجایی که مپرس احمد شاملو : هوای تازه
از مرز انزوا
چشمانِ سیاهِ تو فریبات میدهند شاه نعمتالله ولی : مفردات
شمارهٔ ۱۵۹
شمامه با شمایل راز می گفت فرخی یزدی : غزلیات
شمارهٔ ۱۷۲
بسته زنجیر بودن هست کار شیر و من اسیری لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۴۵۶
ای هر دوکون لمعه از نور ذات تو شاه نعمتالله ولی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۷۴
در بحر در آ و عین ما از ما جو لبیبی : قطعات و قصاید به جا مانده
شمارهٔ ۲ - قطعهٔ منقول در تاریخ بیهقی
کاروانی همی از ری به سوی دسکره شد اسیری لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۴۵۵
ای منور هر دو عالم ز آفتاب روی تو عینالقضات همدانی : تمهیدات
تمهید اصل ثامن - اسرار قرآن و حکمت خلقت انسان
ای عزیز از این آیت چهفهم کردهای که حق- تعالی- میگوید: «لَوْ أنْزَلناهذا القُرآن علی جَبَلٍ لَرَأیْتَه خاشِعاً مُتَصَدِعاً مِن خَشْیَةِ اللّه»، و مصطفی- علیه السلام- گفت: «القرآن غِنیً لافَقْرَ بَعْدَه و لاغِنیً دُونَه»؟ ای عزیز چون قرآن نقاب عزت از روی خود برگیرد، و برقع عظمت بر دارد، همه بیماران فراق لقای خدا را- تبارک و تعالی- شفا دهد؛ و جمله از درد خود نجات یابند. از مصطفی- علیه السلام- بشنو که گفت: «القرآن هُوَ الدَّواءُ». دریغا قرآن حبلیست که طالب را میکشد تا بمطلوب رساند! قرآن را بدین عالم فرستادند در کسوت حروف، در هر حرفی هزار هزارغمزۀ جان ربا تعبیه کردند، آنگه این ندا در دادند: «وَذَکِّرْ فَإِنَّ الذِکْری تَنْفَعُ المُؤمِنینَ» گفت: تو دام رسالت و دعوت بنه، آنکس که صید ما باشد، دام ما خود داند، ودر بیگانگان مرا خود هیچ طمعی نیست «إنَّ الذَینَ کَفَروُا سواء عَلَیْهِم أَأَنْذَرْتَهُم أمْ لُمْ تُنْذِرهُم لایؤمنونَ». بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۸۲۰
بر هرگلی دمیدهست افسون آرزوبی نهج البلاغه : خطبه ها
بیان فضائل خود برای آگاه نمودن خوارج
<strong> و من كلام له عليهالسلام يجري مجرى الخطبة </strong> <strong> و فيه يذكر فضائله عليهالسلام قاله بعد وقعة النهروان </strong> اسیری لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۴۵۴
ما چون بعشق روی تو کردیم دل گرو