سید حسن غزنوی : قصاید
شمارهٔ ۵۲ - هم در مدح او گفت در تهنیت تحویل سال
بشگفت در بهار سعادت نهال ملک
نهج البلاغه : حکمت ها
ضرورت موقعيت شناسى
<strong> وَ قَالَ عليه‌السلام لِبَعْضِ مُخَاطِبِيهِ وَ قَدْ تَكَلَّمَ بِكَلِمَةٍ يُسْتَصْغَرُ مِثْلُهُ عَنْ قَوْلِ مِثْلِهَا </strong> لَقَدْ طِرْتَ شَكِيراً وَ هَدَرْتَ سَقْباً
ازرقی هروی : رباعیات
شمارهٔ ۷۲
اندر خوبی تو را فزودست جمال
رشیدالدین میبدی : ۳۰- سورة الرّوم مکّیة
۲ - النوبة الثالثة
قوله تعالى: وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَکُمْ مِنْ تُرابٍ الآیة، اى فرزند آدم اگر میخواهى که آیات و رایات وحدانیّت اللَّه بدانى و علامات فردانیت وى بشناسى، چشم عبرت باز کن، دیده عقل بگشاى، در عالم نفس خویش جولانى کن، باصل خلقت خویش نظرى کن مشتى خاک بودى نهادى تاریک در ظلمت نکرت خود بمانده، در تاریکى صفات متحیّر شده، همى از آسمان اسرار باران انوار باریدن گرفت که: ثم رش علیهم من نوره آن خاک عبهر گشت و آن سنگ گوهر شد، آن نهاد کثیف باین پیوند لطیف عزیز شد، خاک پاک شد، ظلمت نور شد، آرى آراینده و نگارنده مائیم آن را که خواهیم بنور خود بیارائیم، بهشت بدوستان آرائیم و دوستان را بدل آرائیم و دل را بنور خود آرائیم، این بآن کنیم تا اگر بلاشه ادبار خود بسرادقات عزّت ما نرسید بپرتو اقبال نور جلال ما بما رسید.
اهلی شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۸۹۴
چو وقت گریه کردن رو نهم بر سوی دیوارش
نهج البلاغه : حکمت ها
شناخت خوبى و بدى
<strong> وَ قَالَ عليه‌السلام </strong> مَا خَيْرٌ بِخَيْرٍ بَعْدَهُ اَلنَّارُ وَ مَا شَرٌّ بِشَرٍّ بَعْدَهُ اَلْجَنَّةُ
خاقانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۶۱
صید توام فکندی و در خون گذاشتی
نهج البلاغه : حکمت ها
نشانه پستی دنیا
<strong> وَ قَالَ عليه‌السلام </strong> مِنْ هَوَانِ اَلدُّنْيَا عَلَى اَللَّهِ أَنَّهُ لاَ يُعْصَى إِلاَّ فِيهَا وَ لاَ يُنَالُ مَا عِنْدَهُ إِلاَّ بِتَرْكِهَا
آشفتهٔ شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۶۸۴
شور از آن لعل پرشکر دارم
نهج البلاغه : حکمت ها
تلاش در اطاعت و بندگى
<strong> وَ قَالَ عليه‌السلام </strong> اِحْذَرْ أَنْ يَرَاكَ اَللَّهُ عِنْدَ مَعْصِيَتِهِ وَ يَفْقِدَكَ عِنْدَ طَاعَتِهِ فَتَكُونَ مِنَ اَلْخَاسِرِينَ
سید حسن غزنوی : رباعیات
شمارهٔ ۱۹۱
من کز نم دیده آسیا گردانم
صائب تبریزی : متفرقات
شمارهٔ ۶۴۴
از سخن چند چو سی پاره پریشان گردی؟
نهج البلاغه : حکمت ها
ضرورت ياد مرگ
<strong> وَ قَالَ عليه‌السلام </strong> رُبَّ مُسْتَقْبِلٍ يَوْماً لَيْسَ بِمُسْتَدْبِرِهِ
آشفتهٔ شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۷۶۰
بسکه مستغرق سودای تو بی خویشتنم
خاقانی : قصاید
شمارهٔ ۹۸ - این قصیدهٔ را در مرثیهٔ فرزند خویش امیر رشید الدین سروده و آن را ترنم المصائب گویند
صبح گاهی سر خوناب جگر بگشایید
نهج البلاغه : حکمت ها
اصول خوشنویسی
<strong> وَ قَالَ عليه‌السلام لِكَاتِبِهِ عُبَيْدِ اَللَّهِ بْنِ أَبِي رَافِعٍ </strong> أَلِقْ دَوَاتَكَ وَ أَطِلْ جِلْفَةَ قَلَمِكَ وَ فَرِّجْ بَيْنَ اَلسُّطُورِ وَ قَرْمِطْ بَيْنَ اَلْحُرُوفِ فَإِنَّ ذَلِكَ أَجْدَرُ بِصَبَاحَةِ اَلْخَطِّ
عطار نیشابوری : دفتر اول
در ثنای احدیت و فنای بشریت فرماید
زهی عطّار کز سرّ الهی
نهج البلاغه : حکمت ها
روانشناسى عبادات
<strong> وَ قَالَ عليه‌السلام </strong> إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالاً وَ إِدْبَاراً فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَى اَلنَّوَافِلِ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَى اَلْفَرَائِضِ
وحشی بافقی : غزلیات
غزل ۶۷
یارب مه مسافر من همزبان کیست ؟
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۲۸
داری ز پی چشم بد ای درّ خوشاب