فضولی : غزلیات
شمارهٔ ۱۶۶
نشاطم می کشد چون از تنم پیکان برون آید حزین لاهیجی : غزلیات ناتمام
شمارهٔ ۴۱
عتاب تلخ او شیرین کن جانهاست، مستان را مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۶۰۲
میبسازد جان و دل را بس عجایب کان صیام صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۶۶۷
زاهد از خشکی سبکروحانه بیرون آمدی میرزا حبیب خراسانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۹۶
گوهر خود را هویدا کن کمال این است و بس کمالالدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۶۲۸
با روی تو شمع را کجا بنشانم؟ نهج البلاغه : حکمت ها
ارزش هاى والاى انصار
<strong> وَ قَالَ عليهالسلام فِي مَدْحِ اَلْأَنْصَارِ </strong> هُمْ وَ اَللَّهِ رَبَّوُا اَلْإِسْلاَمَ كَمَا يُرَبَّى اَلْفِلْوُ مَعَ غَنَائِهِمْ بِأَيْدِيهِمُ اَلسِّبَاطِ وَ أَلْسِنَتِهِمُ اَلسِّلاَطِ نظیری نیشابوری : غزلیات
شمارهٔ ۴۰۷
منادیست در آن کو که خون زنده سبیل اقبال لاهوری : پیام مشرق
عجم از نغمه ام آتش بجان است
عجم از نغمه ام آتش بجان است مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۴
تو دیدی هیچ عاشق را که سیری بود از این سودا؟ صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۵۶۸
این چه خورشیدست یارب از افق تابان شده؟ صفای اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۱۱
ای نور سما و جلوه طور از تو صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۳۴۹
بحر، روشنگر آیینهٔ سیلاب بود ایرج میرزا : مثنوی ها
طبیعی گویی
هرچه گویی تو طبیعی می گویی فیاض لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۴۳۹
بر سر شیشه نبود پنبه، که بیروی یار صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۰۲۰
حق گوهر چیست، آب و رنگ گوهر یافتن رهی معیری : غزلها - جلد دوم
پایان شب
رفت و نرفته نکهت گیسوی او هنوز محتشم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۷
از بادهٔ لاله تو چو در ژاله میرود سیدای نسفی : غزلیات
شمارهٔ ۲۴۳
میل خوبان ز اسیران به توانگر باشد جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۴۶۷
در شب هجران که یادت طاقت از من می برد
شمارهٔ ۱۶۶
نشاطم می کشد چون از تنم پیکان برون آید حزین لاهیجی : غزلیات ناتمام
شمارهٔ ۴۱
عتاب تلخ او شیرین کن جانهاست، مستان را مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۶۰۲
میبسازد جان و دل را بس عجایب کان صیام صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۶۶۷
زاهد از خشکی سبکروحانه بیرون آمدی میرزا حبیب خراسانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۹۶
گوهر خود را هویدا کن کمال این است و بس کمالالدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۶۲۸
با روی تو شمع را کجا بنشانم؟ نهج البلاغه : حکمت ها
ارزش هاى والاى انصار
<strong> وَ قَالَ عليهالسلام فِي مَدْحِ اَلْأَنْصَارِ </strong> هُمْ وَ اَللَّهِ رَبَّوُا اَلْإِسْلاَمَ كَمَا يُرَبَّى اَلْفِلْوُ مَعَ غَنَائِهِمْ بِأَيْدِيهِمُ اَلسِّبَاطِ وَ أَلْسِنَتِهِمُ اَلسِّلاَطِ نظیری نیشابوری : غزلیات
شمارهٔ ۴۰۷
منادیست در آن کو که خون زنده سبیل اقبال لاهوری : پیام مشرق
عجم از نغمه ام آتش بجان است
عجم از نغمه ام آتش بجان است مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۴
تو دیدی هیچ عاشق را که سیری بود از این سودا؟ صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۵۶۸
این چه خورشیدست یارب از افق تابان شده؟ صفای اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۱۱
ای نور سما و جلوه طور از تو صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۳۴۹
بحر، روشنگر آیینهٔ سیلاب بود ایرج میرزا : مثنوی ها
طبیعی گویی
هرچه گویی تو طبیعی می گویی فیاض لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۴۳۹
بر سر شیشه نبود پنبه، که بیروی یار صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۰۲۰
حق گوهر چیست، آب و رنگ گوهر یافتن رهی معیری : غزلها - جلد دوم
پایان شب
رفت و نرفته نکهت گیسوی او هنوز محتشم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۷
از بادهٔ لاله تو چو در ژاله میرود سیدای نسفی : غزلیات
شمارهٔ ۲۴۳
میل خوبان ز اسیران به توانگر باشد جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۴۶۷
در شب هجران که یادت طاقت از من می برد