سیف فرغانی : قصاید و قطعات
شمارهٔ ۹۷
ایا سلطان ترا بنده ز سلطان بی نیازم کن
فیاض لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۲۹
یک جهان بر هم زدم کز جمله بگزیدم ترا
عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۰۳
چو پیشهٔ تو شیوه و ناز است چه تدبیر
فیاض لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۲۸
کجا شد آن نمک‌پاشی به زخم از همزبانی‌ها
ازرقی هروی : رباعیات
شمارهٔ ۳۳
هر روز بتم با دگری پیوندد
هلالی جغتایی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۰
به نام ایزد، میان مردمان آن تندخو با ما
فیاض لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۲۶
نفی قیل و قال کم کن ای که خواهی حال‌ها
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۰۵۷
شوخی که جلوه گاه بود دیده منش
فیاض لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۲۵
تا تو افکندی به دولت سایه بر گلزارها
فیاض لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۲۴
بر وضع افلاک ای پسر کم تکیه کن در کارها
مولوی : دفتر سوم
بخش ۲۰۶ - تفسیر یا جبال اوبی معه والطیر
روی داوود از فرش تابان شده
اثیر اخسیکتی : قصاید
شمارهٔ ۸۶ - فخریه و مدح فخرالدین عربشاه پادشاه کهستان «علاءالدوله»
باز بر اوج سخن تازم و موجی بزنم
غالب دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۲۰
به خلوت مژده نزدیکی یارست پهلو را
فیاض لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۲۳
گفته‌ای بیدار باید عاشق دیدار ما
اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۵۱۱
مگو کشتن بلایی بر سر منصور می آرد
جمال‌الدین عبدالرزاق : مقطعات
شمارهٔ ۴۰ - جواب مجدالدین همگر
یک قطعه سوی بنده فرستاد مجددین
رشیدالدین میبدی : ۱۴- سورة ابراهیم- مکیة
۲ - النوبة الاولى
قوله تعالى: «قالَتْ رُسُلُهُمْ» رسولان ایشان گفتند، «أَ فِی اللَّهِ شَکٌّ» در اللَّه نیز گمانى است؟، «فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» کردگار و آفریدگار آسمان و زمین، «یَدْعُوکُمْ» مى‏خواند شما را، «لِیَغْفِرَ لَکُمْ مِنْ ذُنُوبِکُمْ» تا بیامرزد شما را گناهان شما، «وَ یُؤَخِّرَکُمْ إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى» و با پس دارد شما را تا هنگامى نام زد کرده، «قالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنا» گفتند که نیستید شما مگر مردمانى همچون ما، «تُرِیدُونَ أَنْ تَصُدُّونا» مى‏خواهید که برگردانید ما را، «عَمَّا کانَ یَعْبُدُ آباؤُنا» از پرستش آنچ پدران ما پرستیدند، «فَأْتُونا بِسُلْطانٍ مُبِینٍ (۱۰)» بیارید بما حجتى روشن.
فیاض لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۲۱
بسکه افسردگی از هجر تو شد پیشة ما
فیاض لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۲۰
غصّه را دل نگشاید به جز از سینة ما
نهج البلاغه : خطبه ها
عدالت اقتصادى امام عليه السلام
<strong> و من كلام له عليه‌السلام لما عوتب على التسوية في العطاء </strong>