خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۲۳۵
الهی کدام زبان به ستایش تو رسد ؟ کدام خرد صفت تو را بر تابد، کدام شکر با نیکویی تو برابر آید، کدا م بنده به گُذاران عبادت تو رسد. خدایا از ما هر که را بینی معیوب بینی، هر کردار بینی همه با تقصیر بینی، با اینهمه باران رحمت تو باز ایستد و
نهج البلاغه : خطبه ها
تداوم امامت تا ظهور امام زمان عليه السلام
<mark class="format"> و من خطبة له عليه‌السلام </mark> <mark class="format"> في رسول اللّه و أهل بيته </mark>
خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۲۳۴
الهی دانی که من به خود به این ورزم و نه بکفایت خود شمع هدایت افروزم از من چه آید ؟ و از کردار من چه گشاید طاعت من به توفیق تو خدمت بهدایت تو، توبهٔ من برعایت تو، شکر من بانعام تو، ذکر من بالهام تو همه تویی من کیم اگر فضل تو نباشد من چه ام.
ملا احمد نراقی : باب چهارم
صفت دوازدهم - کج خلقی
و آن نیز نزدیک به غلظت و بدخوئی است و ظاهر آن است که غلظت و درشتی از ثمرات کج خلقی باشد همچنان که انقباض روی و دلتنگی و بدکلامی نیز از آثار آن است و این صفت از نتایج قوه غضبیه است و این از جمله صفاتی است که آدمی را از خالق و خلق دور می کند، و از نظر مردم می افکند، و طبعها را از او متنفر می کند.
امیر معزی : قصاید
شمارهٔ ۲۶
به فال فرّخ و عزم درست و رأی صواب
خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۲۳۳
الهی به نشانت بینندگانیم به نامت زندگانیم، بفضلت شادانیم به مهرت نازانیم از جام مهر تو مست ماییم، به صید عشق تو در دام ماییم.
اقبال لاهوری : زبور عجم
دو دسته تیغم و گردون برهنه ساخت مرا
دو دسته تیغم و گردون برهنه ساخت مرا
خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۲۳۲
الهی هر چند ما گُنه کاریم تو غفاری هر چند ما زشت کاریم تو ستاری، پادشاهان گنج فضل تو داری وبی نظیر و بی یاری سزاست که خطا های ما را در گذاری.
خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۲۳۱
الهی از خود تو هر مفلسی را نصیبی و از کرم تو هر درد مندی را طبیبی و از وسعت رحمت تو هر کسی را سهمی است. ای یار بارم ده تا داستان درد خود به تو پردازم، بر درگاه تو میزارم و در امید بینم تو مینازم یک نظر در من نگر تا دو گیتی به آب اندازم
انوری : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۶۶
داری ز جهان زیاده از حصهٔ خویش
خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۲۳۰
الهی ای راهنما به کَرَم، فرو ماندم در حیرت یکدم آن کدام است ؟ دمی که نه حوا در آن گنجد نه آدم، اگر من آن دم بیابم چون من کیست ؟ بیچاره زنده ای که بی نفسش باید زیست.
فریدون مشیری : آواز آن پرنده غمگین
بر بالِ باور ...
دانسته های ما و
حزین لاهیجی : غزلیات ناتمام
شمارهٔ ۷۷
بهار آمد که می در جام میخوران شود پیدا
محتشم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵
بگو ای باد آن سر خیل رعنا پادشاهان را
خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۲۲۹
الهی هر چند از بد سزای خویش بدردم لیکن از مفلس نوازی تتو شادم. خداوندا من قدرو شان تو را ندارم و سزای تو را نا توانم و در بیچارگی خود سر گردانم و روز بروز بر زیانم. خدایا من کیستم که بر درگاه تو زارم یا قصهٔ درد خود بتو پردازم
خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۲۲۸
الهی دوستان تو سران و سرهنگانند و بی گنچ و خواسته تو نگرانند و بنام درویشانند و بحقیقت توانگران جهان ایشانند، درد ها دارند و از گفتن آن بیزبانند.
ایرج میرزا : مثنوی ها
زهره و منوچهر
صبح نتابیده هنوز آفتاب
خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۲۲۷
الهی وقت را بدرد مینازم و زیادتی را میسازم بامید آنکه چون در این درد بگذارم در دو راحت هر دو بر اندازم.
سیف فرغانی : غزلیات
شمارهٔ ۵۴۵
ای غم عشق تو برده ز دل ما تنگی
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
حکایت غلامان عمید خراسان و دیوانهٔ ژنده‌پوش
در خراسان بود دولت بر مزید