مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۱۲
یا شبه الطیف لی، انت قریب بعید
ملا احمد نراقی : باب چهارم
کفاره و صاحبان مذاهب فاسد
طایفه اول: کفار و صاحبان مذاهب فاسده اند، که شیطان ایشان را به غفلت انداخته و به شبهات واهیه ایشان را از راه حق بیرون کرده، و آنها به فریب او از راه رفته و خود را محق پنداشته اند.
حافظ : قطعات
قطعه شمارهٔ ۱۵
بر سر بازار جانبازان منادی می‌زنند
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۱۴۲۳
سایهٔ بال هما خواب گران می‌آرد
سعدی : غزلیات
غزل ۲۷۴
چه سروست آن که بالا می‌نماید
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۵۴۹
چون طفل نوسوار به میدان اختیار
نظامی گنجوی : هفت پیکر
بخش ۹ - صفت سمنار و ساختن قصر خورنق
رفت منذر به اتفاق پدر
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۹۹۲
سخن نازکان بود نازک
ادیب الممالک : مقطعات
شمارهٔ ۱۱۵ - در جواب کسیکه از وی تلخنه دوغ خواسته فرماید
ای آن کسی که گرفته است آسمان شرف
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۳۹۸
جمع تو دیدم، پس ازین هیچ پریشان نشوم
فضولی : غزلیات
شمارهٔ ۲۶۱
نه آنچنان شده محو خیال آن دهنم
ملک‌الشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۱۹۳ - جزر و مد سعادت
خواندیم در دفاتر و کردیم امتحان
سلیم تهرانی : رباعیات
شمارهٔ ۳۲
نوروز شد و زد به گلستان ز فرح
ملک‌الشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۱۹۲ - دین و دولت
مژده‌ که بگرفت جای از بر تخت کیان
رشیدالدین میبدی : ۲- سورة البقره‏
۲۲ - النوبة الثالثة
قوله تعالى: قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ... الآیة... فرمان خداوند عالم است، خداوندى سازنده، نوازنده داننده دارنده، بخشنده پوشنده، دلگشاى، رهنماى، سر آراى، مهر افزاى، غالب فضل، ظاهر بذل، سابق مهر، دائم ستر، خداوند جهان، داناى آشکارا و نهان، دایم بثناى خود، قائم بسزاى خود، نه افزود و نه کاست، همه آن بود که وى خواست، فرمان داد بمؤمنان فرمانى لازم و حکمى واجب وصیّتى بسزا، و به حق پیدا، بزبان کرم با خیر الامم، که قُولُوا گوئید رهیکان من، بندگان من، و چون گوئید از من گوئید، و چون خوانید مرا خوانید، همه حدیث من کنید، عهد من در جان گیرید، ایمان بمن آرید، مهر من در دل دارید، سخن من گوئید، که من نیز در ازل حدیث شما کردم، سخن شما گفتم، عطر دوستى شما سرشتم، رحمت خود را از بهر شما نبشتم.
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۶۳
شاگرد تو می‌باشم، گر کودن و کژپوزم
نهج البلاغه : نامه ها
آموزش تاكتيك هاى نظامى به لشکریان
<strong> و كان يقول عليه‌السلام لأصحابه عند الحرب </strong> لاَ تَشْتَدَّنَّ عَلَيْكُمْ فَرَّةٌ بَعْدَهَا كَرَّةٌ وَ لاَ جَوْلَةٌ بَعْدَهَا حَمْلَةٌ
ملک‌الشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۱۹۱ - لوح عبرت
کبر و سرکشی تا چند ای سلالهٔ انسان
نسیمی : غزلیات
شمارهٔ ۶۸
گر به می تشنه شود آن لب باریک مزاج
سعدی : غزلیات
غزل ۲۵۸
مرا راحت از زندگی دوش بود