سعدی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۳۹
ماها همه شیرینی و لطف و نمکی ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۳۴ - در وصف آیتالله صدر
رسول گفت گرت دیدن خدای هواست رشیدالدین میبدی : ۲- سورة البقره
۸ - النوبة الثانیة
قوله: وَ ظَلَّلْنا عَلَیْکُمُ الْغَمامَ سدى و جماعت مفسران گفتند پس از آنک رب العالمین آن قوم را بپایان طور زنده گردانید، و توبه ایشان که گوساله پرستیدند قبول کرد، ایشان را فرمود که بزمین مقدسه روید. و ذلک فى قوله تعالى ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِی کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ. و زمین قدس و فلسطین و اریحاست. انوری : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۰۹
یک در فلک از امید من نگشاید خواجوی کرمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۹۷
دلم مرید مرادست و دیده رهبر دل فریدون مشیری : ابر و کوچه
دریچه
بازو به دور گردنم از مهر حلقه کن ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۳۲ - سرچشمهٔ فین
سرچشمهٔ «فین» بین که در آن آب روانست کمالالدین اسماعیل : قصاید
شمارهٔ ۱۰۱ - وقال ایضاٌ و یصف الشیب
رسول مرگ زناگه بمن رسیدفراز امیر معزی : قصاید
شمارهٔ ۳۸۸
آن غالیه گون زلف بر آن عارض گلگون ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۳۱ - غزل در مخالفت جمهوری ساخته شده از مسمط موشح در موافقت جمهوری
جمهوری سردار سپه مایهٔ ننگ است مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۱۳
ساقی زان می که میچریدند فیض کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۵۸
اگر کنی تو بجان طاعت خدای علی صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۹۰۸
نقشم به باد داد، نگار اینچنین خوش است مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۹۳۲
ای جان سماع و روزه و حج و نماز حافظ : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۰۳
سالها دفتر ما در گرو صهبا بود عطار نیشابوری : باب چهل و پنجم: در معانیی كه تعلق به گل دارد
شمارهٔ ۲۴
گل گفت: نقاب برگشادیم و شدیم فردوسی : پادشاهی خسرو پرویز
بخش ۲۹
چوآمد به بهرام زین آگهی انوری : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۰۳
یک شب مه گردون به رخت مینگرید رشیدالدین میبدی : ۲- سورة البقره
۳ - النوبة الثانیة
قوله تعالى وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ آمِنُوا پیش از آنک معنى آیت گوئیم بدانک این آیت اشارت بدو گروه است از آن قوم که رسول را دیدند: یک گروه از ایشان اهل صدق و وفاقاند، و دیگر گروه اهل شک و نفاق، و ما وصف و سیرت هر دو گروه بگوئیم آن گه بمعنى آیت باز آئیم ان شاء اللَّه. اما گروه اول که اهل صدق و وفاقاند صحابه رسولاند، خیار خلق و مصابیح هدى، اعلام دین و صیارفه حق، سادات دنیا و شفعاء آخرت رسول خداى را بپذیرفتند و باخلاص دل وى را گواهى دادند و بر تصدیق یقین وى را پیشوا گزیدند و بتعظیم و مهر بوى پى بردند و بر سنّت وى خداى را پرستیدند. ایشانند که اللَّه گفت ایشان را کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ جَعَلْناکُمْ أُمَّةً وَسَطاً شما اید امّت گزیده پسندیده. فردوسی : پادشاهی شیرویه
بخش ۴
کنون شیرین بار بد گوش دار
رباعی شمارهٔ ۱۳۹
ماها همه شیرینی و لطف و نمکی ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۳۴ - در وصف آیتالله صدر
رسول گفت گرت دیدن خدای هواست رشیدالدین میبدی : ۲- سورة البقره
۸ - النوبة الثانیة
قوله: وَ ظَلَّلْنا عَلَیْکُمُ الْغَمامَ سدى و جماعت مفسران گفتند پس از آنک رب العالمین آن قوم را بپایان طور زنده گردانید، و توبه ایشان که گوساله پرستیدند قبول کرد، ایشان را فرمود که بزمین مقدسه روید. و ذلک فى قوله تعالى ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِی کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ. و زمین قدس و فلسطین و اریحاست. انوری : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۰۹
یک در فلک از امید من نگشاید خواجوی کرمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۹۷
دلم مرید مرادست و دیده رهبر دل فریدون مشیری : ابر و کوچه
دریچه
بازو به دور گردنم از مهر حلقه کن ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۳۲ - سرچشمهٔ فین
سرچشمهٔ «فین» بین که در آن آب روانست کمالالدین اسماعیل : قصاید
شمارهٔ ۱۰۱ - وقال ایضاٌ و یصف الشیب
رسول مرگ زناگه بمن رسیدفراز امیر معزی : قصاید
شمارهٔ ۳۸۸
آن غالیه گون زلف بر آن عارض گلگون ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۳۱ - غزل در مخالفت جمهوری ساخته شده از مسمط موشح در موافقت جمهوری
جمهوری سردار سپه مایهٔ ننگ است مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۱۳
ساقی زان می که میچریدند فیض کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۵۸
اگر کنی تو بجان طاعت خدای علی صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۹۰۸
نقشم به باد داد، نگار اینچنین خوش است مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۹۳۲
ای جان سماع و روزه و حج و نماز حافظ : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۰۳
سالها دفتر ما در گرو صهبا بود عطار نیشابوری : باب چهل و پنجم: در معانیی كه تعلق به گل دارد
شمارهٔ ۲۴
گل گفت: نقاب برگشادیم و شدیم فردوسی : پادشاهی خسرو پرویز
بخش ۲۹
چوآمد به بهرام زین آگهی انوری : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۰۳
یک شب مه گردون به رخت مینگرید رشیدالدین میبدی : ۲- سورة البقره
۳ - النوبة الثانیة
قوله تعالى وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ آمِنُوا پیش از آنک معنى آیت گوئیم بدانک این آیت اشارت بدو گروه است از آن قوم که رسول را دیدند: یک گروه از ایشان اهل صدق و وفاقاند، و دیگر گروه اهل شک و نفاق، و ما وصف و سیرت هر دو گروه بگوئیم آن گه بمعنى آیت باز آئیم ان شاء اللَّه. اما گروه اول که اهل صدق و وفاقاند صحابه رسولاند، خیار خلق و مصابیح هدى، اعلام دین و صیارفه حق، سادات دنیا و شفعاء آخرت رسول خداى را بپذیرفتند و باخلاص دل وى را گواهى دادند و بر تصدیق یقین وى را پیشوا گزیدند و بتعظیم و مهر بوى پى بردند و بر سنّت وى خداى را پرستیدند. ایشانند که اللَّه گفت ایشان را کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ جَعَلْناکُمْ أُمَّةً وَسَطاً شما اید امّت گزیده پسندیده. فردوسی : پادشاهی شیرویه
بخش ۴
کنون شیرین بار بد گوش دار