صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۳۹
جور است اگرتلافی مهر و وفای ما صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۳۲۰
الهی نفس را من چاره نتوانم تو یاری کن صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۷۲۹
رهرو صادق و سامان اقامت، هیهات صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۲۳۳
حرف ها از خون دل خوش بر زبان آورده باز رضاقلی خان هدایت : روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما
بخش ۶۳ - علای خراسانی
و هُوَ سید علاءالدین و از افاضل کاملین. در هندوستان وفات یافته. از اوست: صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۵۵
دل از کسی نرباید بتم به جور و جلادت نصرالله منشی : باب الحمامة المطوقة و الجرذ والغراب والسلحفاة والظبی
بخش ۱۸
زاغ در این سخن بود که از دور آهوی دوان پیدا شد. گمان بردند که او را طالبی باشد. باخه در آب جست و زاغ بر درخت پرید و موش در سوراخ رفت. آهو بکران آب رسید ,اندکی خورد ,چون هراسانی بیستاد. زاغ چون این حال مشاهدت کرد در هوا رفت و بنگریست که بر اثر او کسی هست. بهر جانب چشم انداخت کسی را ندید. باخه را آواز داد تا از آب بیرون آمد و موش هم حاضر گشت. صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۳۷
بگذر صبا به بزم جفا کرده یار ما صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۲۱۲
کار خونریزی لعلت چو به فرجام رسید صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۲۹۱
بیا ساقی بپیما ساغری زان صاف گلگونم صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰
میسر نیست آزادی ز تنها غیر تنها را صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۲۳۵
روان تسلیم دلبر دارم امروز جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۶۰۱
آه اگر از پیش چشم آن سرو قامت بگذرد صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۵۰
چو بخت از کین اختر غافلم ساخت صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۲۵۱
به پای تا سر تسلیم سودمت برخاک صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۹
مرا سودای جانان بر سر افتاد صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۱۹
الا ای باغبان بگذار یا بلبل دمی گل را صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۲۶
الهی مهربان کن دلبر نامهربانم را صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۲۸۳
دوش از آن باده که پیمود بطی جانانم صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۲۳۸
ای دوست سرگذشت من از اهل راز پرس
شمارهٔ ۳۹
جور است اگرتلافی مهر و وفای ما صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۳۲۰
الهی نفس را من چاره نتوانم تو یاری کن صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۷۲۹
رهرو صادق و سامان اقامت، هیهات صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۲۳۳
حرف ها از خون دل خوش بر زبان آورده باز رضاقلی خان هدایت : روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما
بخش ۶۳ - علای خراسانی
و هُوَ سید علاءالدین و از افاضل کاملین. در هندوستان وفات یافته. از اوست: صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۵۵
دل از کسی نرباید بتم به جور و جلادت نصرالله منشی : باب الحمامة المطوقة و الجرذ والغراب والسلحفاة والظبی
بخش ۱۸
زاغ در این سخن بود که از دور آهوی دوان پیدا شد. گمان بردند که او را طالبی باشد. باخه در آب جست و زاغ بر درخت پرید و موش در سوراخ رفت. آهو بکران آب رسید ,اندکی خورد ,چون هراسانی بیستاد. زاغ چون این حال مشاهدت کرد در هوا رفت و بنگریست که بر اثر او کسی هست. بهر جانب چشم انداخت کسی را ندید. باخه را آواز داد تا از آب بیرون آمد و موش هم حاضر گشت. صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۳۷
بگذر صبا به بزم جفا کرده یار ما صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۲۱۲
کار خونریزی لعلت چو به فرجام رسید صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۲۹۱
بیا ساقی بپیما ساغری زان صاف گلگونم صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰
میسر نیست آزادی ز تنها غیر تنها را صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۲۳۵
روان تسلیم دلبر دارم امروز جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۶۰۱
آه اگر از پیش چشم آن سرو قامت بگذرد صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۵۰
چو بخت از کین اختر غافلم ساخت صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۲۵۱
به پای تا سر تسلیم سودمت برخاک صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۹
مرا سودای جانان بر سر افتاد صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۱۹
الا ای باغبان بگذار یا بلبل دمی گل را صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۲۶
الهی مهربان کن دلبر نامهربانم را صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۲۸۳
دوش از آن باده که پیمود بطی جانانم صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۲۳۸
ای دوست سرگذشت من از اهل راز پرس