فضولی : قصاید
شمارهٔ ۳
نیست اهل درد را جز درگهت دارالشفا صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۰۴
هر که دامن بر میان در چیدن گل می زند وحشی بافقی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸ - قصیده
ای فلک چند ز بیداد تو بینم آزار ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۱۶ - در تهنیت عید قربان و مدح والی خراسان
عید قربان آمد ای جان جهان قربان تو را مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۴۲۴
میگفت یکی پری که او ناپیداست صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۹۰۷
ای غنچه لب که سر به گریبان کشیده ای شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۲۵
مظهر و مهر به همدیگر نگر ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۱۵ - فتح ورشو
قیصر گرفت خطهٔ ورشو را عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۱۹
ترسا بچهای دیدم زنار کمر کرده مولوی : دفتر ششم
بخش ۱۰۵ - روان شدن شهزادگان در ممالک پدر بعد از وداع کردن ایشان شاه را و اعادت کردن شاه وقت وداع وصیت را الی آخره
عزم ره کردند آن هر سه پسر جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۵۲۰
دردم ز وصل دوست به درمان نمی رسد سعدی : باب دوم در احسان
حکایت
ز تاج ملک زادهای در ملاخ ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۱۴ - به یاد وطن (لزنیه)
مه کرد مسخر دره و کوه لزن را مولوی : دفتر سوم
بخش ۴۵ - خواندن آن دو ساحر پدر را از گور و پرسیدن از روان پدر حقیقت موسی علیه السلام
بعد از آن گفتند ای مادر بیا سعدی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۶
چون زهرهٔ شیران بدرد نالهٔ کوس سلطان ولد : ولدنامه
بخش ۱۴۶ - بیان آنکه مرغ بپر پرد و آدمی بهمت. هر کرا همت عالی نباشد همچون مرغی است بی پر و بال و هر کرا همت عالی باشد دلیل است که پر و بالش قوی است، که الطیر یطیر بجناحیه فی الجهات و الادمی یطیر بجناح همته عن الجهات فی فضاء الذات و الصفات، و در تقریر آنکه اوصاف اولیا جهت آن گفته میشود تا مستمعان در طلب ایشان کوشند. زیرا که نزدیکترین راه بخدا صحبت اولیاست. آنچه از صحبت ایشان بروزی حاصل شود در سالها بجهد خود میسر نگردد و محال است که تا آسمان و زمین باقی است وجود ایشان نباشد. و خود عالم برای وجود ایشان آفریده شده است چنانکه میفرماید که لولاک لما خلقت الافلاک
پر و بال است همت انسان مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۳۹۶
ای بیتو حرام زندگانی کردن صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۹۴۳
چسان دل رانگه دارد کسی از چشم قتالش ؟ ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۱۲ - شکوه و تفاخر
کند از جا عاقبت سیلاب چشم تر مرا خاقانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۳۴
بیآنکه بدی بجای آن مه کردم
شمارهٔ ۳
نیست اهل درد را جز درگهت دارالشفا صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۰۴
هر که دامن بر میان در چیدن گل می زند وحشی بافقی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸ - قصیده
ای فلک چند ز بیداد تو بینم آزار ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۱۶ - در تهنیت عید قربان و مدح والی خراسان
عید قربان آمد ای جان جهان قربان تو را مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۴۲۴
میگفت یکی پری که او ناپیداست صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۹۰۷
ای غنچه لب که سر به گریبان کشیده ای شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۲۵
مظهر و مهر به همدیگر نگر ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۱۵ - فتح ورشو
قیصر گرفت خطهٔ ورشو را عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۱۹
ترسا بچهای دیدم زنار کمر کرده مولوی : دفتر ششم
بخش ۱۰۵ - روان شدن شهزادگان در ممالک پدر بعد از وداع کردن ایشان شاه را و اعادت کردن شاه وقت وداع وصیت را الی آخره
عزم ره کردند آن هر سه پسر جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۵۲۰
دردم ز وصل دوست به درمان نمی رسد سعدی : باب دوم در احسان
حکایت
ز تاج ملک زادهای در ملاخ ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۱۴ - به یاد وطن (لزنیه)
مه کرد مسخر دره و کوه لزن را مولوی : دفتر سوم
بخش ۴۵ - خواندن آن دو ساحر پدر را از گور و پرسیدن از روان پدر حقیقت موسی علیه السلام
بعد از آن گفتند ای مادر بیا سعدی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۶
چون زهرهٔ شیران بدرد نالهٔ کوس سلطان ولد : ولدنامه
بخش ۱۴۶ - بیان آنکه مرغ بپر پرد و آدمی بهمت. هر کرا همت عالی نباشد همچون مرغی است بی پر و بال و هر کرا همت عالی باشد دلیل است که پر و بالش قوی است، که الطیر یطیر بجناحیه فی الجهات و الادمی یطیر بجناح همته عن الجهات فی فضاء الذات و الصفات، و در تقریر آنکه اوصاف اولیا جهت آن گفته میشود تا مستمعان در طلب ایشان کوشند. زیرا که نزدیکترین راه بخدا صحبت اولیاست. آنچه از صحبت ایشان بروزی حاصل شود در سالها بجهد خود میسر نگردد و محال است که تا آسمان و زمین باقی است وجود ایشان نباشد. و خود عالم برای وجود ایشان آفریده شده است چنانکه میفرماید که لولاک لما خلقت الافلاک
پر و بال است همت انسان مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۳۹۶
ای بیتو حرام زندگانی کردن صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۹۴۳
چسان دل رانگه دارد کسی از چشم قتالش ؟ ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۱۲ - شکوه و تفاخر
کند از جا عاقبت سیلاب چشم تر مرا خاقانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۳۴
بیآنکه بدی بجای آن مه کردم