بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۸۲۶
به عجز کوش ز نشو و نما چه میجویی ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۹۴
با آن مرد کجا پدر و مادر از او آزرده و ناخشنودند همکار مباش کت داد به دوبار ندارد - هیچت با آن کس دوستی و دوشارم مباد. قصاب کاشانی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۷
چون قلم روزی که میبستم میان خویش را ملا احمد نراقی : مثنوی طاقدیس
بخش ۳۵ - حکایت
بد یکی طرار از اهل دوان ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۹۵
شرم و ننگ بدرا، روان خویش به دوزخ مسپار. کمالالدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۳۳۸
صاحبنظران چو شمع در بر گیرند نهج البلاغه : حکمت ها
راه جذب دلها
<mark class="format"> وَ قَالَ عليهالسلام </mark> قُلُوبُ اَلرِّجَالِ وَحْشِيَّةٌ فَمَنْ تَأَلَّفَهَا أَقْبَلَتْ عَلَيْهِ ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۹۶
سخن دوآیینه (به دورویی و تذبذب) مگوی. صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۰۱۸
دل گرفته کی از لاله زار بگشاید ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۹۷
به انجمن جایی که نشینی نزدیک دروغ (گوی) منشین که تو نیز بسیار دردمند نهبوی. (کذا) ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۹۸
آسان پای (ضد گرانجان) باش تا روشن چشم باشی. سوزنی سمرقندی : قصاید
شمارهٔ ۱۴۱ - در مدح عثمان اغل
ای عارض و قد تو از سرو وز مه نشان ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۹۹
شبخیز باش که کار روا باشی. رضیالدین آرتیمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۶
بیرخت گر بگل نظاره کنیم اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
متاع من دل درد آشنای است
متاع من دل درد آشنای است ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۱۰۰
دشمن کهن را دوست نو مگیر، چه دشمن کهن چون مار سیاه است که صد ساله کین فراموش نکند. شاه نعمتالله ولی : مفردات
شمارهٔ ۱۷۰
عارفانش خوانده اند این حضرت جمع وجود ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۱۰۱
دوست کهن را دوست نو گیر، چه دوست کهن چون می کهن است که هر چند کهنهتر، به خورش شهریاران بیشتر شایسته و سزاوار. خاقانی : قطعات
شمارهٔ ۳۰ - در مدح جلال الدین الخزاری
گفتم ای دل بهر دربان جلال ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۱۰۲
به یزدان آفرین کن و دل به رامش دار کت از یزدان فزایش به نیکویی رسد.
غزل شمارهٔ ۲۸۲۶
به عجز کوش ز نشو و نما چه میجویی ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۹۴
با آن مرد کجا پدر و مادر از او آزرده و ناخشنودند همکار مباش کت داد به دوبار ندارد - هیچت با آن کس دوستی و دوشارم مباد. قصاب کاشانی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۷
چون قلم روزی که میبستم میان خویش را ملا احمد نراقی : مثنوی طاقدیس
بخش ۳۵ - حکایت
بد یکی طرار از اهل دوان ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۹۵
شرم و ننگ بدرا، روان خویش به دوزخ مسپار. کمالالدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۳۳۸
صاحبنظران چو شمع در بر گیرند نهج البلاغه : حکمت ها
راه جذب دلها
<mark class="format"> وَ قَالَ عليهالسلام </mark> قُلُوبُ اَلرِّجَالِ وَحْشِيَّةٌ فَمَنْ تَأَلَّفَهَا أَقْبَلَتْ عَلَيْهِ ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۹۶
سخن دوآیینه (به دورویی و تذبذب) مگوی. صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۰۱۸
دل گرفته کی از لاله زار بگشاید ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۹۷
به انجمن جایی که نشینی نزدیک دروغ (گوی) منشین که تو نیز بسیار دردمند نهبوی. (کذا) ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۹۸
آسان پای (ضد گرانجان) باش تا روشن چشم باشی. سوزنی سمرقندی : قصاید
شمارهٔ ۱۴۱ - در مدح عثمان اغل
ای عارض و قد تو از سرو وز مه نشان ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۹۹
شبخیز باش که کار روا باشی. رضیالدین آرتیمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۶
بیرخت گر بگل نظاره کنیم اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
متاع من دل درد آشنای است
متاع من دل درد آشنای است ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۱۰۰
دشمن کهن را دوست نو مگیر، چه دشمن کهن چون مار سیاه است که صد ساله کین فراموش نکند. شاه نعمتالله ولی : مفردات
شمارهٔ ۱۷۰
عارفانش خوانده اند این حضرت جمع وجود ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۱۰۱
دوست کهن را دوست نو گیر، چه دوست کهن چون می کهن است که هر چند کهنهتر، به خورش شهریاران بیشتر شایسته و سزاوار. خاقانی : قطعات
شمارهٔ ۳۰ - در مدح جلال الدین الخزاری
گفتم ای دل بهر دربان جلال ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۱۰۲
به یزدان آفرین کن و دل به رامش دار کت از یزدان فزایش به نیکویی رسد.