طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۶۵
از چه رو دارد شب زلفت به تاریکی سری؟ سعدی : غزلیات
غزل ۴۵۸
گر متصور شدی با تو در آمیختن سنایی غزنوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۱۷
بادی که بیاوری به ما جان چو نفس طغرل احراری : مستزادها
شمارهٔ ۲
آئینه به بزم دلگشای تو رسد عمعق بخاری : رباعیات
شمارهٔ ۳
تا دیده بر آن عارض گلگون افتاد سنایی غزنوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۵۵
در دام تو هر کس که گرفتارترست صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۸۵۳
ما نقل باده را ز لب جام کرده ایم عمعق بخاری : قصاید
شمارهٔ ۱۶ - قصیده ناتمام در مدح الب ارسلان
بگردون برین بر شد، ز فخر این ملکت ایران کمالالدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۸۱۷
آن دل که بدی سغبۀ هر دلگسلی ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ٧۶١
صاحب عادل جلال ملک و دین دستور شرق رشیدالدین میبدی : ۶- سورة الانعام
۷ - النوبة الثانیة
قوله تعالى: وَ أَنْذِرْ بِهِ الَّذِینَ یَخافُونَ أَنْ یُحْشَرُوا إِلى رَبِّهِمْ الایة این آیات در شأن موالى و فقراء عرب فرو آمد عمار یاسر و ابو ذر غفارى و مقداد اسود و صهیب و بلال و خباب و سالم و مهجع و النمرة بن قاسط و عامر بن فهیره و ابن مسعود و امثال ایشان. رب العالمین میگوید: این قوم را آگاه کن بقرآن و بوحى که بتو فرو فرستادیم. این «ها» با «ما یوحى» شود، و خوف اینجا بمعنى علم است یعنى: یعلمون انهم یحشرون الى ربهم فى الآخرة، و نظیر این آیت آنست که گفت: إِنَّما تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکْرَ. معنى آنست که: انّما یقبل انذارک الّذین یخافون و یتقون. کمالالدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۷۸۲
ای دل بشبی که با غمش بنشستی نورعلیشاه : بخش دوم
شمارهٔ ۶۰
گریه عاشقان سحر باشد فردوسی : داستان سیاوش
بخش ۲۱
چو با گیو کیخسرو آمد به زم کمالالدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۷۴۰
شد باد مطّرا گر پیرامن سرو رشیدالدین میبدی : ۶- سورة الانعام
۴ - النوبة الثانیة
قوله تعالى: وَ مِنْهُمْ مَنْ یَسْتَمِعُ إِلَیْکَ کلبى گفت: بو سفیان و ولید مغیره و النضر بن الحارث و عتبه و شیبه پسران ربیعه و امیه و ابى پسران خلف، این جماعت همه بهم آمدند، و گوش فرا داشتند که رسول خدا (ص) قرآن مىخواند، و آن خواندن وى در دلهاى ایشان اثر نمىکرد، از آنکه دلهاى ایشان زنگار کفر داشت، و حق پذیر نبود. نضر بن الحارث را گفتند چه گویى تو در کار محمد؟ فردوسی : پادشاهی بهرام گور
بخش ۱۶
بفرمود تا تخت شاهنشهی قرآن کریم : با ترجمه مهدی الهی قمشهای
سورة إبراهيم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ کمالالدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۵۶۳
آتش چو فکند باد در خرمن گل محمد بن منور : منقولات
شمارهٔ ۱۱۳
شیخ گفت هرکه بخویشتن نیکو گمانست خویشتن را نمیشناسد و هر که بخدای بداندیش است خدای را نمیشناسد.
شمارهٔ ۴۶۵
از چه رو دارد شب زلفت به تاریکی سری؟ سعدی : غزلیات
غزل ۴۵۸
گر متصور شدی با تو در آمیختن سنایی غزنوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۱۷
بادی که بیاوری به ما جان چو نفس طغرل احراری : مستزادها
شمارهٔ ۲
آئینه به بزم دلگشای تو رسد عمعق بخاری : رباعیات
شمارهٔ ۳
تا دیده بر آن عارض گلگون افتاد سنایی غزنوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۵۵
در دام تو هر کس که گرفتارترست صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۸۵۳
ما نقل باده را ز لب جام کرده ایم عمعق بخاری : قصاید
شمارهٔ ۱۶ - قصیده ناتمام در مدح الب ارسلان
بگردون برین بر شد، ز فخر این ملکت ایران کمالالدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۸۱۷
آن دل که بدی سغبۀ هر دلگسلی ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ٧۶١
صاحب عادل جلال ملک و دین دستور شرق رشیدالدین میبدی : ۶- سورة الانعام
۷ - النوبة الثانیة
قوله تعالى: وَ أَنْذِرْ بِهِ الَّذِینَ یَخافُونَ أَنْ یُحْشَرُوا إِلى رَبِّهِمْ الایة این آیات در شأن موالى و فقراء عرب فرو آمد عمار یاسر و ابو ذر غفارى و مقداد اسود و صهیب و بلال و خباب و سالم و مهجع و النمرة بن قاسط و عامر بن فهیره و ابن مسعود و امثال ایشان. رب العالمین میگوید: این قوم را آگاه کن بقرآن و بوحى که بتو فرو فرستادیم. این «ها» با «ما یوحى» شود، و خوف اینجا بمعنى علم است یعنى: یعلمون انهم یحشرون الى ربهم فى الآخرة، و نظیر این آیت آنست که گفت: إِنَّما تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکْرَ. معنى آنست که: انّما یقبل انذارک الّذین یخافون و یتقون. کمالالدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۷۸۲
ای دل بشبی که با غمش بنشستی نورعلیشاه : بخش دوم
شمارهٔ ۶۰
گریه عاشقان سحر باشد فردوسی : داستان سیاوش
بخش ۲۱
چو با گیو کیخسرو آمد به زم کمالالدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۷۴۰
شد باد مطّرا گر پیرامن سرو رشیدالدین میبدی : ۶- سورة الانعام
۴ - النوبة الثانیة
قوله تعالى: وَ مِنْهُمْ مَنْ یَسْتَمِعُ إِلَیْکَ کلبى گفت: بو سفیان و ولید مغیره و النضر بن الحارث و عتبه و شیبه پسران ربیعه و امیه و ابى پسران خلف، این جماعت همه بهم آمدند، و گوش فرا داشتند که رسول خدا (ص) قرآن مىخواند، و آن خواندن وى در دلهاى ایشان اثر نمىکرد، از آنکه دلهاى ایشان زنگار کفر داشت، و حق پذیر نبود. نضر بن الحارث را گفتند چه گویى تو در کار محمد؟ فردوسی : پادشاهی بهرام گور
بخش ۱۶
بفرمود تا تخت شاهنشهی قرآن کریم : با ترجمه مهدی الهی قمشهای
سورة إبراهيم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ کمالالدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۵۶۳
آتش چو فکند باد در خرمن گل محمد بن منور : منقولات
شمارهٔ ۱۱۳
شیخ گفت هرکه بخویشتن نیکو گمانست خویشتن را نمیشناسد و هر که بخدای بداندیش است خدای را نمیشناسد.