انوری : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۹ - در مدح صاحب مجدالدین ابوالحسن عمرانی
اینکه می بینم به بیداریست یارب یا به خواب انوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۵۵
چو کاری ز یارم همی برنیاید ابن یمین فَرومَدی : مثنویات
شمارهٔ ٧ - انوشیروان و موبدان
بنام خدائی که هستی ازوست اقبال لاهوری : رموز بیخودی
لم یلد و لم یولد
قوم تو از رنگ و خون بالاتر است صوفی محمد هروی : ده نامه
بخش ۲۷ - خبر آوردن خادمه از بر معشوق
از بر آن سرو قد دلنواز نسیمی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۳
عارفان روی تو را نور یقین می خوانند سید حسن غزنوی : غزلیات
شمارهٔ ۵۳
ای همچو گل مطیع تو با برگ و بانوان مولوی : دفتر چهارم
بخش ۸ - گفتن زن کی او در بند جهاز نیست مراد او ستر و صلاحست و جواب گفتن صوفی این را سرپوشیده
گفت گفتم من چنین عذری و او صوفی محمد هروی : دیوان اطعمه
بخش ۱۱۷
نصیب ما ز می لعل دوست گشته خمار جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۳۳۴
از موج چین، جبین هر آن کس که ساده است ازرقی هروی : رباعیات
شمارهٔ ۹۹
آن به که جهان را به دل شاد خوری صوفی محمد هروی : دیوان اطعمه
بخش ۸۵
عاشقی دانی چه باشد، بی دل و جان زیستن قصاب کاشانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۴۴
در دل خیال یار بسی جلوه میکند احمد شاملو : مدایح بیصله
سرودِ قدیمیِ قحطسالی
برای جواد مجابی سیدای نسفی : شهر آشوب
شمارهٔ ۳۵۴ - صابونفروش
دلبر صابون فروش از من دل غمناک برد مشتاق اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۳۰
گل روی بت عشوهفروشی بوده است صائب تبریزی : متفرقات
شمارهٔ ۴۱۲
رونق ز لاله زار تو خط سیاه برد سیدای نسفی : شهر آشوب
شمارهٔ ۱۸۹ - کلوته فروش
مه کلوته فروشم که هست زیب چمن سیدای نسفی : شهر آشوب
شمارهٔ ۱۷۳ - قلندر
دی قلندر امردی گفت آشنای من تویی باباافضل کاشانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶
ای دل تو ز هیچ خلق یاری مطلب
قصیدهٔ شمارهٔ ۹ - در مدح صاحب مجدالدین ابوالحسن عمرانی
اینکه می بینم به بیداریست یارب یا به خواب انوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۵۵
چو کاری ز یارم همی برنیاید ابن یمین فَرومَدی : مثنویات
شمارهٔ ٧ - انوشیروان و موبدان
بنام خدائی که هستی ازوست اقبال لاهوری : رموز بیخودی
لم یلد و لم یولد
قوم تو از رنگ و خون بالاتر است صوفی محمد هروی : ده نامه
بخش ۲۷ - خبر آوردن خادمه از بر معشوق
از بر آن سرو قد دلنواز نسیمی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۳
عارفان روی تو را نور یقین می خوانند سید حسن غزنوی : غزلیات
شمارهٔ ۵۳
ای همچو گل مطیع تو با برگ و بانوان مولوی : دفتر چهارم
بخش ۸ - گفتن زن کی او در بند جهاز نیست مراد او ستر و صلاحست و جواب گفتن صوفی این را سرپوشیده
گفت گفتم من چنین عذری و او صوفی محمد هروی : دیوان اطعمه
بخش ۱۱۷
نصیب ما ز می لعل دوست گشته خمار جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۳۳۴
از موج چین، جبین هر آن کس که ساده است ازرقی هروی : رباعیات
شمارهٔ ۹۹
آن به که جهان را به دل شاد خوری صوفی محمد هروی : دیوان اطعمه
بخش ۸۵
عاشقی دانی چه باشد، بی دل و جان زیستن قصاب کاشانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۴۴
در دل خیال یار بسی جلوه میکند احمد شاملو : مدایح بیصله
سرودِ قدیمیِ قحطسالی
برای جواد مجابی سیدای نسفی : شهر آشوب
شمارهٔ ۳۵۴ - صابونفروش
دلبر صابون فروش از من دل غمناک برد مشتاق اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۳۰
گل روی بت عشوهفروشی بوده است صائب تبریزی : متفرقات
شمارهٔ ۴۱۲
رونق ز لاله زار تو خط سیاه برد سیدای نسفی : شهر آشوب
شمارهٔ ۱۸۹ - کلوته فروش
مه کلوته فروشم که هست زیب چمن سیدای نسفی : شهر آشوب
شمارهٔ ۱۷۳ - قلندر
دی قلندر امردی گفت آشنای من تویی باباافضل کاشانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶
ای دل تو ز هیچ خلق یاری مطلب