فردوسی : پادشاهی یزدگرد
بخش ۲
عمر سعد وقاس را با سپاه
یغمای جندقی : رباعیات
شمارهٔ ۹۴
گفتی که به مشت هاک من بعد هلاک
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۱۰۴
بی خبر از غفلت خویش است تا جان در تن است
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۵۴
گفتم به مهی کز تو، صد گونه طرب دارم
وحدت کرمانشاهی : غزلیات
غزل شماره 51
به عقل غره مشو تند پا منه در راه
قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۳۳
اوراد من است داستان غم تو
نصرالله منشی : باب البوم و الغراب
بخش ۲ - زاغان و بومان
آورده‌اند که در کوهی بلند در ختی بود بزرگ، شاخهای آهخته ازو جسته، و برگ بسیار گرد او درآمده. و دران قریب هزار خانه زاغ بود. و آن زاغان را ملکی بود که همه در فرمان و متابعت او بودند ی، و اوامر و نواهی او را در ل و عقد امتثال نمودند ی. شبی ملک بومان بسبب دشمنایگی که میان بوم و زاغست بیرون آمد و بطریق شبیخون برزاغان زود و کام تمام براند، و مظفر و منصور و موید و مسرور بازگشت.
قدسی مشهدی : غزلیات
شمارهٔ ۳۴۹
سر تا قدم ز داغ تمنا در آتشم
بلند اقبال : غزلیات
شمارهٔ ۳۶۴
پیش شمع عارضش پروانه می باید شدن
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۰۹
تا گوهر جان در این طبایع افتاد
نظامی گنجوی : هفت پیکر
بخش ۱۴ - آگاهی بهرام از وفات پدر
چون ز بهرام گور با پدرش
ترکی شیرازی : فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها
شمارهٔ ۱۰۷ - کفران نعمت
شرط محبت است غم جان نداشتن
عسجدی : اشعار باقیمانده
شمارهٔ ۳۲ - در توصیف ممدوح
دانی که چون رسد بجهان نور آفتاب
فضولی : غزلیات
شمارهٔ ۸۰
گل بباغ آمد ولی از عمر خود کامی نیافت
انوری : مقطعات
شمارهٔ ۹۵ - در طلب شراب و گوشت و مزه به طریق لغز گفته
مقلوب لفظ پارس به تصحیف از کفت
عمان سامانی : گنجینة الاسرار
بخش ۴۱
در بیان محاربه‌ی آن موحد صاحب یقین در میدان مشرکین و پیغام آوردن جبرئیل امین از حضرت رب العالمین و افتادن آن حضرت از زین بر زمین، سلام اللّه علیه الی یوم الدین.
مجد همگر : رباعیات
شمارهٔ ۲۰۶
سر نیست که در قبضه فرمان تو نیست
خواجوی کرمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۲۶
گر دلم روز وداع از پی محمل می‌شد
خواجوی کرمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۳۴
خوشا چشمی که بیند روی ترکان
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۹۴۹
همه عالم چو شبنمی دانش