کمال خجندی : غزلیات
شمارهٔ ۵۵۰
هر گل که ز خاک من بروید حافظ : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۱۲
یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۹
گه میگردم بر آتش هجر کباب امام سجاد علیهالسلام : رساله حقوق
حق همه مسلمانان به طور عموم
وأما حـق اهل ملتك عامة فإضمار السلامة ونشر جناح الرحمة والـرفق بمسيئهم و وتألفهم واستصلاحهم وشكرمحسنهم إلى نفسه وإليك فإن احسانه الى نفسه احسان إليك إذا كف عنك أذاه و كفاك مؤونتـه و حبس عنك نفسه فعمهم جميعا بدعوتـك و انصرهم جميعا بنصرتـك وأنزلتهـم جميعـا منك منازلهـم ؛ كبيرهـم بمنزلـة الوالـد و صغيرهم بمنزلة الولد و أوسطهم بمنزلة الاخ ؛ فمن أتاك تعاهدته بلطف و رحمة ؛ وصل أخاك بما يجب للأخ على أخيه ملکالشعرای بهار : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲
ما درس صداقت و صفا میخوانیم فضولی : غزلیات
شمارهٔ ۷۴
در هجر یار حال دل زار مشکل است فخرالدین عراقی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۰
ای روی تو آرزوی دیرینهٔ ما واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۳۷۷
گر نپرسد حالم آن نامهربان غمخوار وار رشیدالدین میبدی : ۴- سورة النساء- مدنیة
۱۷ - النوبة الثالثة
قوله تعالى: وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ یَقْتُلَ مُؤْمِناً الآیة خداوند بزرگوار، جبّار کردگار، کارساز بنده نواز، کارران نگهبان، پوشنده عیب عذر خواهان، درگذارنده جرم اوّاهان، درین آیت اظهار کرم خویش میکند، و فضل و لطف خود به بندگان مىنماید، فعل خطا که بر ایشان رود کار آن آسان فرا میگیرد، و ایشان را عذر مىنهد، و نیز ایشان را عاقله پذیر میکند، تا اگر جنایتى بر سبیل خطا افتد عاقله از ایشان تحمل کنند، و ایشان را در آن ورطه بنگذارند. و چنان که در شریعت عاقله هر کس پدید است در حقیقت هر قومى را عاقلهاى است، و مهینه همه خلق و گزیده هر دو کون مصطفى (ص) است که عاقله مؤمنان است، تیمار بر ایشان، و عذر خواه ایشان، و فردا شفیع ایشان، و به قال اللَّه عزّ و جلّ: النَّبِیُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ، و هو المشار الیه امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۷۶۹
به باغ سایه ابرست و آب در سایه نظامی گنجوی : مخزن الاسرار
بخش ۱۸ - خلوت دوم در عشرت شبانه
خواجه یکی شب به تمنای جنس جامی : خردنامه اسکندری
بخش ۱۸ - حکایت پسر مهتر ده که چون با پدر مشاهده حشمت و شوکت پادشاه شهر کرد
گفت اگر اینست رسم مهتری وحشی بافقی : غزلیات
غزل ۷۷
زهر در چشم و چین بر ابرو چیست ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۲۶
از سیزک (خبرچین) و دروغ مرد سخن مشنو. سیدای نسفی : غزلیات
شمارهٔ ۲۶۰
فلک از ناله شبهای من بی تاب می گردد ایرانشان : کوشنامه
بخش ۲۹۹ - لشکرکشی کوش به مرز خوبان و تصرف آن
ز لشکر گزین کرد ششصد هزار غبار همدانی : دوبیتیها
شمارهٔ ۲
چه خوش بی در عدم ویرانه ای بی صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۵۲۴
همچو زنجیر به هم ناله ما پیوسته است فصیحی هروی : رباعیات
شمارهٔ ۱۱۰
امشب که زمانه شد لبالب ز جمال رشیدالدین میبدی : ۳- سورة آل عمران- مدنیة
۲۰ - النوبة الثالثة
قوله تعالى: کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ این آیت از یک روى بیان شرف صحابه مصطفى (ص) است که ارکان خلائقاند، و برهان حقائق. عنوان رضاء حقاند، و ملوک مقعد صدق. ائمه اهل سعادتاند، و انصار نبوت و رسالت، و مستوجب ترحّم امّت، و اخیار حضرت مصطفى (ص)، و بعد از انبیاء و رسل بهترین ذریّة آدم ایشانند، و بیمن اقبال ایشان دود شرک واطى ادبار خود شد، و انوار دین و شریعت از مکنونات غیب ظاهر گشت. در آیت جمال لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ، و هیبت جلال مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ بغیرت ایشان در ملأ اعلى بیفروخت.
شمارهٔ ۵۵۰
هر گل که ز خاک من بروید حافظ : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۱۲
یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۹
گه میگردم بر آتش هجر کباب امام سجاد علیهالسلام : رساله حقوق
حق همه مسلمانان به طور عموم
وأما حـق اهل ملتك عامة فإضمار السلامة ونشر جناح الرحمة والـرفق بمسيئهم و وتألفهم واستصلاحهم وشكرمحسنهم إلى نفسه وإليك فإن احسانه الى نفسه احسان إليك إذا كف عنك أذاه و كفاك مؤونتـه و حبس عنك نفسه فعمهم جميعا بدعوتـك و انصرهم جميعا بنصرتـك وأنزلتهـم جميعـا منك منازلهـم ؛ كبيرهـم بمنزلـة الوالـد و صغيرهم بمنزلة الولد و أوسطهم بمنزلة الاخ ؛ فمن أتاك تعاهدته بلطف و رحمة ؛ وصل أخاك بما يجب للأخ على أخيه ملکالشعرای بهار : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲
ما درس صداقت و صفا میخوانیم فضولی : غزلیات
شمارهٔ ۷۴
در هجر یار حال دل زار مشکل است فخرالدین عراقی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۰
ای روی تو آرزوی دیرینهٔ ما واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۳۷۷
گر نپرسد حالم آن نامهربان غمخوار وار رشیدالدین میبدی : ۴- سورة النساء- مدنیة
۱۷ - النوبة الثالثة
قوله تعالى: وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ یَقْتُلَ مُؤْمِناً الآیة خداوند بزرگوار، جبّار کردگار، کارساز بنده نواز، کارران نگهبان، پوشنده عیب عذر خواهان، درگذارنده جرم اوّاهان، درین آیت اظهار کرم خویش میکند، و فضل و لطف خود به بندگان مىنماید، فعل خطا که بر ایشان رود کار آن آسان فرا میگیرد، و ایشان را عذر مىنهد، و نیز ایشان را عاقله پذیر میکند، تا اگر جنایتى بر سبیل خطا افتد عاقله از ایشان تحمل کنند، و ایشان را در آن ورطه بنگذارند. و چنان که در شریعت عاقله هر کس پدید است در حقیقت هر قومى را عاقلهاى است، و مهینه همه خلق و گزیده هر دو کون مصطفى (ص) است که عاقله مؤمنان است، تیمار بر ایشان، و عذر خواه ایشان، و فردا شفیع ایشان، و به قال اللَّه عزّ و جلّ: النَّبِیُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ، و هو المشار الیه امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۷۶۹
به باغ سایه ابرست و آب در سایه نظامی گنجوی : مخزن الاسرار
بخش ۱۸ - خلوت دوم در عشرت شبانه
خواجه یکی شب به تمنای جنس جامی : خردنامه اسکندری
بخش ۱۸ - حکایت پسر مهتر ده که چون با پدر مشاهده حشمت و شوکت پادشاه شهر کرد
گفت اگر اینست رسم مهتری وحشی بافقی : غزلیات
غزل ۷۷
زهر در چشم و چین بر ابرو چیست ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۲۶
از سیزک (خبرچین) و دروغ مرد سخن مشنو. سیدای نسفی : غزلیات
شمارهٔ ۲۶۰
فلک از ناله شبهای من بی تاب می گردد ایرانشان : کوشنامه
بخش ۲۹۹ - لشکرکشی کوش به مرز خوبان و تصرف آن
ز لشکر گزین کرد ششصد هزار غبار همدانی : دوبیتیها
شمارهٔ ۲
چه خوش بی در عدم ویرانه ای بی صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۵۲۴
همچو زنجیر به هم ناله ما پیوسته است فصیحی هروی : رباعیات
شمارهٔ ۱۱۰
امشب که زمانه شد لبالب ز جمال رشیدالدین میبدی : ۳- سورة آل عمران- مدنیة
۲۰ - النوبة الثالثة
قوله تعالى: کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ این آیت از یک روى بیان شرف صحابه مصطفى (ص) است که ارکان خلائقاند، و برهان حقائق. عنوان رضاء حقاند، و ملوک مقعد صدق. ائمه اهل سعادتاند، و انصار نبوت و رسالت، و مستوجب ترحّم امّت، و اخیار حضرت مصطفى (ص)، و بعد از انبیاء و رسل بهترین ذریّة آدم ایشانند، و بیمن اقبال ایشان دود شرک واطى ادبار خود شد، و انوار دین و شریعت از مکنونات غیب ظاهر گشت. در آیت جمال لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ، و هیبت جلال مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ بغیرت ایشان در ملأ اعلى بیفروخت.