هجویری : بابٌ ذکر ائمّتهم مِنْ أتباعِ التّابعین
۶۰- ابوالعبّاس القاسم بن مهدی السّیّاری، رضی اللّه عنه
و منهم: خزینهٔ توحید و سمسار تفرید، ابوالعباس القاسم بن مهدی السّیّاری، رضی اللّه عنه مولوی : دفتر اول
بخش ۸۶ - دیدن خواجه طوطیان هندوستان را در دشت و پیغام رسانیدن از آن طوطی
چون که تا اقصای هندستان رسید نهج البلاغه : حکمت ها
اندوه سرمايه داران در آخرت
<strong> وَ قَالَ عليهالسلام </strong> إِنَّ أَعْظَمَ اَلْحَسَرَاتِ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ حَسْرَةُ رَجُلٍ كَسَبَ مَالاً فِي غَيْرِ طَاعَةِ اَللَّهِ فَوَرِثَهُ رَجُلٌ فَأَنْفَقَهُ فِي طَاعَةِ اَللَّهِ سُبْحَانَهُ فَدَخَلَ بِهِ اَلْجَنَّةَ وَ دَخَلَ اَلْأَوَّلُ بِهِ اَلنَّارَ ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۴۲
خویشتن را زن، خود بخواه. صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۱۵
چه گردیدی گره، تخمی پی فردا بکار اینجا عطار نیشابوری : باب بیست و ششم: در صفت گریستن
شمارهٔ ۱۶
هر سیل که از خون جگر خواهد خاست مولوی : دفتر چهارم
بخش ۶۵ - بقیهٔ نوشتن آن غلام رقعه به طلب اجری
رفت پیش از نامه پیش مطبخی ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۹۲
گر زانکه هزار کعبه آزاد کنی مولوی : دفتر اول
بخش ۸۵ - صفت اجنحهٔ طیور عقول الهی
قصۀ طوطی جان زین سان بود صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۱۷۶
آرام را خرام تو آتش عنان کند مولوی : دفتر اول
بخش ۸۴ - قصهٔ بازرگان کی طوطی محبوس او او را پیغام داد به طوطیان هندوستان هنگام رفتن به تجارت
بود بازرگان و او را طوطییی مولوی : دفتر اول
بخش ۸۳ - در معنی آنک من اراد ان یجلس مع الله فلیجلس مع اهل التصوف
آن رسول از خود بشد زین یک دو جام اسیری لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۲۵۴
بی شادی وصال تو دل را کجا قرار مولوی : دفتر اول
بخش ۸۲ - سؤال کردن رسول روم از عمر رضیالله عنه از سبب ابتلای ارواح با این آب و گل جسم
چون ز عمر آن رسول این را شنید مولوی : دفتر اول
بخش ۸۱ - تفسیر و هو معکم اینما کنتم
بار دیگر ما به قصه آمدیم مولوی : دفتر اول
بخش ۸۰ - اضافت کردن آدم علیهالسلام آن زلت را به خویشتن کی ربنا ظلمنا و اضافت کردن ابلیس گناه خود را به خدای تعالی کی بما اغویتنی
کرد حق و کرد ما هر دو ببین نهج البلاغه : حکمت ها
راه شناخت مؤمن و منافق
<strong> وَ قَالَ عليهالسلام </strong> لَوْ ضَرَبْتُ خَيْشُومَ اَلْمُؤْمِنِ بِسَيْفِي هَذَا عَلَى أَنْ يُبْغِضَنِي مَا أَبْغَضَنِي وَ لَوْ صَبَبْتُ اَلدُّنْيَا بِجَمَّاتِهَا عَلَى اَلْمُنَافِقِ عَلَى أَنْ يُحِبَّنِي مَا أَحَبَّنِي مولوی : دفتر اول
بخش ۷۹ - سوال کردن رسول روم از امیرالمؤمنین عمر رضیالله عنه
مرد گفتش کی امیرالمؤمنین صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۶۹
به دور کاکل و زلف تو سنبلستان ها ابوالفضل بیهقی : باقیماندهٔ مجلد پنجم
بخش ۵
و چون این نامه بشنودند همگان گفتند که خداوند انصاف تمام بداده بود بدان وقت که رسول فرستاد و اکنون تمامتر بداد، حاجب چه دیده است در این باب؟ گفت: این نامه را اگر گویید، باید فرستاد بنزدیک امیر محمّد تا بداند که وی بفرمان خداوند اینجا میماند و موکّل و نگاهدارنده وی پیدا شد و ما همگان از کار وی معزول گشتیم. گفتند:
۶۰- ابوالعبّاس القاسم بن مهدی السّیّاری، رضی اللّه عنه
و منهم: خزینهٔ توحید و سمسار تفرید، ابوالعباس القاسم بن مهدی السّیّاری، رضی اللّه عنه مولوی : دفتر اول
بخش ۸۶ - دیدن خواجه طوطیان هندوستان را در دشت و پیغام رسانیدن از آن طوطی
چون که تا اقصای هندستان رسید نهج البلاغه : حکمت ها
اندوه سرمايه داران در آخرت
<strong> وَ قَالَ عليهالسلام </strong> إِنَّ أَعْظَمَ اَلْحَسَرَاتِ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ حَسْرَةُ رَجُلٍ كَسَبَ مَالاً فِي غَيْرِ طَاعَةِ اَللَّهِ فَوَرِثَهُ رَجُلٌ فَأَنْفَقَهُ فِي طَاعَةِ اَللَّهِ سُبْحَانَهُ فَدَخَلَ بِهِ اَلْجَنَّةَ وَ دَخَلَ اَلْأَوَّلُ بِهِ اَلنَّارَ ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۴۲
خویشتن را زن، خود بخواه. صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۱۵
چه گردیدی گره، تخمی پی فردا بکار اینجا عطار نیشابوری : باب بیست و ششم: در صفت گریستن
شمارهٔ ۱۶
هر سیل که از خون جگر خواهد خاست مولوی : دفتر چهارم
بخش ۶۵ - بقیهٔ نوشتن آن غلام رقعه به طلب اجری
رفت پیش از نامه پیش مطبخی ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۹۲
گر زانکه هزار کعبه آزاد کنی مولوی : دفتر اول
بخش ۸۵ - صفت اجنحهٔ طیور عقول الهی
قصۀ طوطی جان زین سان بود صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۱۷۶
آرام را خرام تو آتش عنان کند مولوی : دفتر اول
بخش ۸۴ - قصهٔ بازرگان کی طوطی محبوس او او را پیغام داد به طوطیان هندوستان هنگام رفتن به تجارت
بود بازرگان و او را طوطییی مولوی : دفتر اول
بخش ۸۳ - در معنی آنک من اراد ان یجلس مع الله فلیجلس مع اهل التصوف
آن رسول از خود بشد زین یک دو جام اسیری لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۲۵۴
بی شادی وصال تو دل را کجا قرار مولوی : دفتر اول
بخش ۸۲ - سؤال کردن رسول روم از عمر رضیالله عنه از سبب ابتلای ارواح با این آب و گل جسم
چون ز عمر آن رسول این را شنید مولوی : دفتر اول
بخش ۸۱ - تفسیر و هو معکم اینما کنتم
بار دیگر ما به قصه آمدیم مولوی : دفتر اول
بخش ۸۰ - اضافت کردن آدم علیهالسلام آن زلت را به خویشتن کی ربنا ظلمنا و اضافت کردن ابلیس گناه خود را به خدای تعالی کی بما اغویتنی
کرد حق و کرد ما هر دو ببین نهج البلاغه : حکمت ها
راه شناخت مؤمن و منافق
<strong> وَ قَالَ عليهالسلام </strong> لَوْ ضَرَبْتُ خَيْشُومَ اَلْمُؤْمِنِ بِسَيْفِي هَذَا عَلَى أَنْ يُبْغِضَنِي مَا أَبْغَضَنِي وَ لَوْ صَبَبْتُ اَلدُّنْيَا بِجَمَّاتِهَا عَلَى اَلْمُنَافِقِ عَلَى أَنْ يُحِبَّنِي مَا أَحَبَّنِي مولوی : دفتر اول
بخش ۷۹ - سوال کردن رسول روم از امیرالمؤمنین عمر رضیالله عنه
مرد گفتش کی امیرالمؤمنین صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۶۹
به دور کاکل و زلف تو سنبلستان ها ابوالفضل بیهقی : باقیماندهٔ مجلد پنجم
بخش ۵
و چون این نامه بشنودند همگان گفتند که خداوند انصاف تمام بداده بود بدان وقت که رسول فرستاد و اکنون تمامتر بداد، حاجب چه دیده است در این باب؟ گفت: این نامه را اگر گویید، باید فرستاد بنزدیک امیر محمّد تا بداند که وی بفرمان خداوند اینجا میماند و موکّل و نگاهدارنده وی پیدا شد و ما همگان از کار وی معزول گشتیم. گفتند: