قاآنی شیرازی : قطعات
شمارهٔ ۸۷
من همان رند و مست و بیباکم
اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۴۱۲
جذبه شوق که می ریخت به پیمانه صبح
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۴۶
سحرگه گفتم آن مه را که ای من جسم و تو جانی
خواجوی کرمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۳۰
ای نسیم سحری بوی بهارم برسان
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۰۱
تا نگوئی که خواجه مالش ماند
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۹۸۱
امروز قدر نکته موزون نمانده است
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۳۴۸
چاره غفلت دل آگاه نتوانست کرد
مولوی : المجلس الرابع
مناجات
ملکا و پادشاها! جان مشتاقان لقای خود راکه از دریای هستی بهکشتی اجتهاد، عبور میجویند به سلامت و سعادت به ساحل فضل و رحمت خویش برسان. دردمندان لقای فراق خود را به مرهم و درمان امان خویش صحت و عافیت ابدی روزیگردان. دیدۀ دل هر یکی را به تماشای انوار و ازهار بستان غیبگشادهگردان. شبروان خلوت را در ظلمات هوی و شهوات ازگمراهی و بيراهی نگاه دار. ای خداییکه به امر «اهبطوا» مرغان ارواح ما را به دام و دانهٔ قالب خاکی محبوسکردی، بهکمالی فضل خویش از این دامگاه صعب به گشاد عالم غیب راه نمای، یا اله العالمين و یا خيرالناصرین. ابتدایکلام و آغاز پیام به حدیثیکنیم از احادیث رسول صادق، محمد مصطفی صلی الله علیه و سلم: روی فی اصّح الاخبار عن افصح الاخیار انه قال: «ان لله تبارک و تعالی عباداً امجاداً محلهم فی الارضکمحل المطران وقع علی البّر اخرج البُرّوان وقع علی البحر اخرج الدّر». چنين میفرماید مصلح هر فساد،کلید هر مراد، پناه مطیع و عاصی، رهنمای دانی و قاصی صلی الله علیه و سلم: خدای خالق زمين و زمان را، مبدع طباق هفت آسمان را، خداوند بی حیف را، سلطان بیکیف را در جهان آب وگل بندگانند پاک تر از جان و دل.
مفاتیح الجنان : تعیین اسامى نبى و ائمه (ع) به روزهاى هفته و زیارت ایشان در هر روز
زیارت حضرت صاحب الزمان (ع) در روز جمعه
جمعه روز حضرت صاحب الزمان (عج) و بنام آن حضرت است و همان روزی است که ایشان در آن روز ظهور خواهد کرد؛ در زیارت آن حضرت بگو:
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۱۲۶۵
چه فتاده‌ست برآییم چو یوسف از چاه؟
امیر معزی : قصاید
شمارهٔ ۳۹۶
شد خراسان به‌سان خلد برین
ادیب الممالک : مقطعات
شمارهٔ ۱۴۵
چهار کار نکو کردی ای ملک آغاز
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۲۶
هر کاتش من دارد او خرقه ز من دارد
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۴۱۳
جام جم مهر خموشی است اگر بینایی
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۱
گر در طلب خودی ز خود بیرون آ
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۷۵۹
ز زیر تیغ تغافل شکیب من جان برد
اهلی شیرازی : قطعات
شمارهٔ ۹۲
خار و گل باهم برآمد خاصه در گلزار شعر
سعدی : قطعات
شمارهٔ ۱۵۰
دل مبند ای حکیم بر دنیا
غزالی : رکن چهارم - رکن منجیات
بخش ۱۱۳ - علامات محبت
بدان که محبت گوهری عزیز است و دعوی محبت آسان است، پس نباید که آدمی گمان برد که از جمله محبان است. ولکن محبت را نشان و برهان است. باید که از خود طلب کند و آن هفت است:
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۱۰۷۹
در مذاق من، شراب تلخ، آب زندگی است