حزین لاهیجی : غزلیات ناتمام
شمارهٔ ۲
آوارهٔ عالم، نگهی، ساخته ما را حکیم نزاری : غزلیات
شمارهٔ ۴۴۳
گر ز دل آهی برون خواهیم کرد نورعلیشاه : بخش اول
شمارهٔ ۱۸۲
دلا از نظم گوهر بار حافظ ابن یمین فَرومَدی : اشعار عربی
شمارهٔ ۶٩ - ایضاً قطعه
ایا ای کریم الناس ان کنت تبتغی شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۵۱
لطف اگر بر ما گمارد حاکم است محتشم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۷
رخت که صورت صنع آشکار از آن پیداست نهج البلاغه : حکمت ها
نهی از تشریفات بیجا
<strong> وَ قَالَ عليهالسلام وَ قَدْ لَقِيَهُ عِنْدَ مَسِيرِهِ إِلَى اَلشَّامِ دَهَاقِينُ اَلْأَنْبَارِ فَتَرَجَّلُوا لَهُ وَ اِشْتَدُّوا بَيْنَ يَدَيْهِ </strong> اوحدی مراغهای : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۱۳
جماعتی که مرا توبه کار میخوانند ادیب صابر : قصاید
شمارهٔ ۲۴
رخ تو روز منیر است و زلف تو شب داج قاآنی شیرازی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹۷ - در ستایش مرحوم مبرور میرزا ابوالقاسم همدانی ذوالریاستین فرماید
مرا ماهیستدر مشکوکه مشکین زلف پرچینش صامت بروجردی : کتاب المراثی و المصائب
شمارهٔ ۵۸ - زبان حال ام لیلا با جوان ناکام خود
کجایی ای علی اکبر جوان نوثمر من صوفی محمد هروی : دیوان اطعمه
بخش ۸۹
سر بلندی بین که دایم در سرم سودای اوست فیاض لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۴۸۷
شد عمر صرف کار و نکردیم هیچ حظّ میرداماد : رباعیات
شمارهٔ ۱۷۶
از عمر به تنگم چو خلافت ز . . . سعدی : باب ششم در ضعف و پیری
حکایت شمارهٔ ۴
روزی به غرور جوانی سخت رانده بودم و شبانگاه به پای کریوهای سست مانده. پیرمردی ضعیف از پس کاروان همیآمد و گفت چه نشینی که نه جای خفتنست؟ گفتم چون روم که نه پای رفتنست. گفت این نشنیدی که صاحب دلان گفتهاند رفتن و نشستن به که دویدن و گسستن آشفتهٔ شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۳۶۰
شمعی چو تو میباید تا بزم بیاراید لالایی ها : بخش اول
لالایی بارون، لالایی بارون
لالایی بارون، لالایی بارون فرخی سیستانی : قصاید
شمارهٔ ۶۰ - نیز در مدح امیر یوسف سپهسالار گوید
سروی گر سرو ماه دارد بر سر ادیب الممالک : مقطعات
شمارهٔ ۲۱۱ - باقای دبیر الملک نوشتم که باقای ذکاء الملک وزیر عدلیه برساند
خدایگانا میرا ز حال خود قدری اوحدالدین کرمانی : رباعیات الحاقی
شمارهٔ ۱
درویش چو صابری است کامش بادا
شمارهٔ ۲
آوارهٔ عالم، نگهی، ساخته ما را حکیم نزاری : غزلیات
شمارهٔ ۴۴۳
گر ز دل آهی برون خواهیم کرد نورعلیشاه : بخش اول
شمارهٔ ۱۸۲
دلا از نظم گوهر بار حافظ ابن یمین فَرومَدی : اشعار عربی
شمارهٔ ۶٩ - ایضاً قطعه
ایا ای کریم الناس ان کنت تبتغی شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۵۱
لطف اگر بر ما گمارد حاکم است محتشم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۷
رخت که صورت صنع آشکار از آن پیداست نهج البلاغه : حکمت ها
نهی از تشریفات بیجا
<strong> وَ قَالَ عليهالسلام وَ قَدْ لَقِيَهُ عِنْدَ مَسِيرِهِ إِلَى اَلشَّامِ دَهَاقِينُ اَلْأَنْبَارِ فَتَرَجَّلُوا لَهُ وَ اِشْتَدُّوا بَيْنَ يَدَيْهِ </strong> اوحدی مراغهای : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۱۳
جماعتی که مرا توبه کار میخوانند ادیب صابر : قصاید
شمارهٔ ۲۴
رخ تو روز منیر است و زلف تو شب داج قاآنی شیرازی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹۷ - در ستایش مرحوم مبرور میرزا ابوالقاسم همدانی ذوالریاستین فرماید
مرا ماهیستدر مشکوکه مشکین زلف پرچینش صامت بروجردی : کتاب المراثی و المصائب
شمارهٔ ۵۸ - زبان حال ام لیلا با جوان ناکام خود
کجایی ای علی اکبر جوان نوثمر من صوفی محمد هروی : دیوان اطعمه
بخش ۸۹
سر بلندی بین که دایم در سرم سودای اوست فیاض لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۴۸۷
شد عمر صرف کار و نکردیم هیچ حظّ میرداماد : رباعیات
شمارهٔ ۱۷۶
از عمر به تنگم چو خلافت ز . . . سعدی : باب ششم در ضعف و پیری
حکایت شمارهٔ ۴
روزی به غرور جوانی سخت رانده بودم و شبانگاه به پای کریوهای سست مانده. پیرمردی ضعیف از پس کاروان همیآمد و گفت چه نشینی که نه جای خفتنست؟ گفتم چون روم که نه پای رفتنست. گفت این نشنیدی که صاحب دلان گفتهاند رفتن و نشستن به که دویدن و گسستن آشفتهٔ شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۳۶۰
شمعی چو تو میباید تا بزم بیاراید لالایی ها : بخش اول
لالایی بارون، لالایی بارون
لالایی بارون، لالایی بارون فرخی سیستانی : قصاید
شمارهٔ ۶۰ - نیز در مدح امیر یوسف سپهسالار گوید
سروی گر سرو ماه دارد بر سر ادیب الممالک : مقطعات
شمارهٔ ۲۱۱ - باقای دبیر الملک نوشتم که باقای ذکاء الملک وزیر عدلیه برساند
خدایگانا میرا ز حال خود قدری اوحدالدین کرمانی : رباعیات الحاقی
شمارهٔ ۱
درویش چو صابری است کامش بادا