قدسی مشهدی : غزلیات
شمارهٔ ۲۴۸
هیچ دورانی چو عهد بی‌سرانجامی نبود
سعدی : باب سوم در فضیلت قناعت
حکایت شمارهٔ ۱۴
موسی علیه السلام درویشی را دید از برهنگی به ریگ اندر شده گفت ای موسی دعا کن تا خدا عزّوجلّ مرا کفافی دهد که از بی طاقتی به جان آمدم موسی دعا کرد و برفت. پس از چند روز که باز آمد از مناجات مرد را دید گرفتار و خلقی انبوه برو گرد آمده گفت این چه حالتست؟ گفتند خمر خورده و عربده کرده و کسی را کشته اکنون به قصاص فرموده‌اند
نهج البلاغه : نامه ها
نامه به اشعث بن قيس فرماندار آذربایجان
<strong> و من كتاب له عليه‌السلام إلى أشعث بن قيس عامل أذربيجان </strong> وَ إِنَّ عَمَلَكَ لَيْسَ لَكَ بِطُعْمَةٍ وَ لَكِنَّهُ فِي عُنُقِكَ أَمَانَةٌ وَ أَنْتَ مُسْتَرْعًى لِمَنْ فَوْقَكَ
مولوی : دفتر دوم
بخش ۱۰ - یافتن شاه باز را به خانهٔ کمپیر زن
دین نه آن بازی‌ست کو از شه گریخت
واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۴۳
فکر زلفش، در ره دیوانگی شبگیر ماست
فضولی : غزلیات
شمارهٔ ۲۳۵
باغ حسن از گل رخسار تو دارد رونق
واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۴۲
تا عکس گل روی تو در چشم تر ماست
مولوی : دفتر سوم
بخش ۱۱ - باقی قصهٔ اهل سبا
آن سبا زاهل صبا بودند و خام
قائم مقام فراهانی : قصاید و قطعات
شمارهٔ ۳۵ - قصیده ای است در شکایت از هم وطنان نادان
آه ازین قوم بی حمیت و بی دین
امیر پازواری : هشت‌بیتی‌ها
شمارهٔ ۵
دُوسْتِ قَدْ نَشِنِهْ گِتِنْ سُورِهْ یٰا کٰاجْ
واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۴۱
صفای چهره گلگون او سراب دل است
نشاط اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۷
طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۵۰۰
مستی ما از می شبانه نباشد
واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۹
گردباد از خودنمایی، روز وشب پا درگلست
عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۰
عشق را گوهر ز کانی دیگر است
جامی : یوسف و زلیخا
بخش ۵۱ - خواندن زلیخا یوسف را علیه السلام به سوی آن خانه و مطالبه وصال نمودن
چو شد خانه تمام از سعی استاد
جامی : لیلی و مجنون
بخش ۴۹ - ملاقات کردن مجنون با لیلی در یکی از راهها و در انتظار مراجعت او در مقام حیرت ایستادن و شیان کردن مرغ بر سر وی
رامشگر این ترانه خوش
واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۸
در دلت آن نه رشته امل است
واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۷
تلاش برتری از حد، خلاف فرهنگ است
سعدی : غزلیات
غزل ۱۴
از جان برون نیامده جانانت آرزوست