واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۴
اگر نه دیده بینایی تو معیوب است الهامی کرمانشاهی : خیابان سوم
بخش ۹۰ - ورود اهل بیت به بعلبک
ز بهر پذیره برون تاختند کمالالدین اسماعیل : قطعات
شمارهٔ ۳۲۲ - وله ایضا
در ضمیرم اگر چه کم گویم واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۲
با نازکی حسن تو، کی تاب حجاب است صامت بروجردی : مختصری از اشعار افصح الشعراء (میرزا حاجب بروجردی)
شمارهٔ ۳ - در تنبیه و گریز به مصیبت حضرت عباس(ع)
دلا نبود ثباتی پایه این چرخ کیهان را واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۱
در چنگ خصم پاک گهر ایمن از بلاست اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۵۴
یا رب همه عمرم پی دین تو دوان قاآنی شیرازی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۵
دلا بیا بشنو از حکیم قاآنی واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۰
نکهت از زلف کجش سودائی سر در هواست امیر پازواری : دوبیتیها
شمارهٔ ۱۴۵
هِزاروُ یِشکْ اِسْمْ اوّلْ دنیا بیامُو واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۹
به پیری و جوانی در طلب، زشتست تقصیرت امیرشاهی سبزواری : غزلیات
شمارهٔ ۹۱
باغ را چون گل رعنا ز سفر باز آید واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۷
یک نظر غافل نمیگردند از پاس حیات مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۲۱
آنجا که توئی همه غم و جنگ و جفاست واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۶
در عهد ماست بسکه دل شادمان غریب ابوالفضل بیهقی : باقیماندهٔ مجلد پنجم
بخش ۹
چون ازین سخن فارغ شد، اعیان ری در یکدیگر نگریستند و چنان نمودند که دهشتی و حیرتی سخت بزرگ بدیشان راه نمود و اشارت کردند سوی خطیب شهر- و مردی پیر و فاضل و اسنّ و جهان گشته بود- او بر پای خاست و گفت: زندگانی ملک اسلام دراز باد، اینها در این مجلس بزرگ و این حشمت از حد گذشته از جواب عاجز شوند و محجم گردند؛ اگر رای عالی بیند، فرمان دهد یکی را از معتمدان درگاه تا بیرون بنشیند و این بندگان آنجا روند که طاهر دبیر آنجا نشیند و جواب دهند. امیر گفت: نیک آمد. و اعیان ری را بخیمه بزرگ آوردند که طاهر دبیر آنجا مینشست- و شغل همه بر وی میرفت که وی محتشمتر بود- و طاهر بیامد بنشست و پیش وی آمدند این قوم و با یکدیگر نهاده بودند که چه پاسخ دهند. طاهر گفت: صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۸۱
دایم ز خود سفر چو شرر می کنیم ما واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۴
غنچه یی، باشد خموشی از گلستان ادب فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۱۷
تا چون من و شانه باد شیدا نشود واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۳
توان پرید بر اوج شرف ببال ادب
شمارهٔ ۱۱۴
اگر نه دیده بینایی تو معیوب است الهامی کرمانشاهی : خیابان سوم
بخش ۹۰ - ورود اهل بیت به بعلبک
ز بهر پذیره برون تاختند کمالالدین اسماعیل : قطعات
شمارهٔ ۳۲۲ - وله ایضا
در ضمیرم اگر چه کم گویم واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۲
با نازکی حسن تو، کی تاب حجاب است صامت بروجردی : مختصری از اشعار افصح الشعراء (میرزا حاجب بروجردی)
شمارهٔ ۳ - در تنبیه و گریز به مصیبت حضرت عباس(ع)
دلا نبود ثباتی پایه این چرخ کیهان را واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۱
در چنگ خصم پاک گهر ایمن از بلاست اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۵۴
یا رب همه عمرم پی دین تو دوان قاآنی شیرازی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۵
دلا بیا بشنو از حکیم قاآنی واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۰
نکهت از زلف کجش سودائی سر در هواست امیر پازواری : دوبیتیها
شمارهٔ ۱۴۵
هِزاروُ یِشکْ اِسْمْ اوّلْ دنیا بیامُو واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۹
به پیری و جوانی در طلب، زشتست تقصیرت امیرشاهی سبزواری : غزلیات
شمارهٔ ۹۱
باغ را چون گل رعنا ز سفر باز آید واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۷
یک نظر غافل نمیگردند از پاس حیات مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۲۱
آنجا که توئی همه غم و جنگ و جفاست واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۶
در عهد ماست بسکه دل شادمان غریب ابوالفضل بیهقی : باقیماندهٔ مجلد پنجم
بخش ۹
چون ازین سخن فارغ شد، اعیان ری در یکدیگر نگریستند و چنان نمودند که دهشتی و حیرتی سخت بزرگ بدیشان راه نمود و اشارت کردند سوی خطیب شهر- و مردی پیر و فاضل و اسنّ و جهان گشته بود- او بر پای خاست و گفت: زندگانی ملک اسلام دراز باد، اینها در این مجلس بزرگ و این حشمت از حد گذشته از جواب عاجز شوند و محجم گردند؛ اگر رای عالی بیند، فرمان دهد یکی را از معتمدان درگاه تا بیرون بنشیند و این بندگان آنجا روند که طاهر دبیر آنجا نشیند و جواب دهند. امیر گفت: نیک آمد. و اعیان ری را بخیمه بزرگ آوردند که طاهر دبیر آنجا مینشست- و شغل همه بر وی میرفت که وی محتشمتر بود- و طاهر بیامد بنشست و پیش وی آمدند این قوم و با یکدیگر نهاده بودند که چه پاسخ دهند. طاهر گفت: صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۸۱
دایم ز خود سفر چو شرر می کنیم ما واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۴
غنچه یی، باشد خموشی از گلستان ادب فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۱۷
تا چون من و شانه باد شیدا نشود واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۳
توان پرید بر اوج شرف ببال ادب