نشاط اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۹۰
کشتن عاشق مباحستی مباح بلند اقبال : بخش چهارم
بخش ۲۲ - درمذمت دروغ
دروغ ای برادر ندارد فروغ میرزا قلی میلی مشهدی : غزلیات
شمارهٔ ۲۲۲
هلاک جان خود زان غمزه خونخوار فهمیدم شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۵۱
خبر از دل اگر پرسی منم کز دل خبر دارم رشیدالدین میبدی : ۳۰- سورة الرّوم مکّیة
۳ - النوبة الثالثة
قوله تعالى: فَآتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ قرابت دو قسم است: قرابت نسب و قرابت دین و قرابة الدین امسّ و بالمواساة احق، قرابت دین سزاتر است بمراعات و مواسات از قرابت نسب مجرد، زیرا که قرابت نسب بریده گردد، و قرابت دین روا نیست که هرگز بریده گردد. اینست که مصطفى (ص) گفت: «کلّ نسب و سبب ینقطع الّا نسبى و سببى»، قرابت دین است که سیّد (ص) اضافت با خود کرد، و دینداران را از نزدیکان و خویشان خود شمرد، بحکم این آیت ورد هر که روى بعبادت اللَّه آرد و بر وظائف طاعات مواظبت نماید و بنعت مراقبت بر سرورد و وقت نشنید چنان که با کسب و تجارت نپردازد و طلب معیشت نکند، کما قال تعالى: لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ او را بر مسلمانان حق مواساة واجب شود تا او را مراعات کنند و دل وى از ضرورت قوت فارغ دارند. چنان که رسول خدا کرد با اصحاب صفّه: قومى درویشان بودند که در صفّه پیغامبر وطن داشتند و صفّه پیغامبر جایى است به مدینه که آن را قبا خوانند از مدینه تا آنجا دو فرسنگ است. رسول خدا روزى ما حضرى در پیش داشت و بعضى اهل بیت خویش را گفت لا اعطیکم و ادع اصحاب الصفّة تطوى بطونهم من الجوع، این اصحاب صفّة چهل تن بودند، از دنیا یکبارکى اعراض کرده و از طلب معیشت برخاسته، و عبادت و ذکر اللَّه پرداخته، و بر فتوح تجرید روز بسر آورده و بیشترین ایشان برهنه بودند خویشتن را در میان ریگ پنهان کرده. رضیالدین آرتیمانی : رباعیات
رباعی شماره ۶۱
من خلد ندانم به صفای اشرف ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۴۳
اگرت خواسته بود، نخست آب ورز و زمین بیش بخر چه اگر برندهد هر آینهاش بن به میان باشد. صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۶۷۱
ای صبا برگی ازان گلشن بی خار بیار نهج البلاغه : حکمت ها
علت بی اثر بودن موعظه
<strong> وَ قَالَ عليهالسلام </strong> بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ اَلْمَوْعِظَةِ حِجَابٌ مِنَ اَلْغِرَّةِ ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۴۲
خویشتن را زن، خود بخواه. مسعود سعد سلمان : مقطعات
شمارهٔ ۳۳ - سمنزار
چون به بنفشه ستان کز شب دیجور زاد نهج البلاغه : خطبه ها
بسيج مردم براى جنگ با شاميان
<strong> و من خطبة له عليهالسلام </strong> <strong> كان يستنهض بها أصحابه إلى جهاد أهل الشام في زمانه </strong> اَللَّهُمَّ أَيُّمَا عَبْدٍ مِنْ عِبَادِكَ سَمِعَ مَقَالَتَنَا اَلْعَادِلَةَ غَيْرَ اَلْجَائِرَةِ وَ اَلْمُصْلِحَةَ غَيْرَ اَلْمُفْسِدَةِ فِي اَلدِّينِ وَ اَلدُّنْيَا فَأَبَى بَعْدَ سَمْعِهِ لَهَا إِلاَّ اَلنُّكُوصَ عَنْ نُصْرَتِكَ وَ اَلْإِبْطَاءَ عَنْ إِعْزَازِ دِينِكَ صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۰۸۸
دل آزاد طبعان فارغ از قید هوس باشد مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۴۸۳
آن روز که مهرگان گردون زدهاند ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۴۱
چون تو را کدخدایی کردن کام است، نخست هزینه (نفقه) به میان کن. ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۴۰
نه به راست نه به دروغ سوگند مخور. ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۱۹۵ - دندان طمع
دندان طمع کن که شود درد تو درمان صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۲۲۷
قبول عشق سرکش را دل دیوانه می باید اوحدالدین کرمانی : رباعیات الحاقی
شمارهٔ ۱۱
ابواب ملاقات اگر مسدود است جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۶۱۸
چه کامها که قدح از تو برنمی گیرد
شمارهٔ ۹۰
کشتن عاشق مباحستی مباح بلند اقبال : بخش چهارم
بخش ۲۲ - درمذمت دروغ
دروغ ای برادر ندارد فروغ میرزا قلی میلی مشهدی : غزلیات
شمارهٔ ۲۲۲
هلاک جان خود زان غمزه خونخوار فهمیدم شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۵۱
خبر از دل اگر پرسی منم کز دل خبر دارم رشیدالدین میبدی : ۳۰- سورة الرّوم مکّیة
۳ - النوبة الثالثة
قوله تعالى: فَآتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ قرابت دو قسم است: قرابت نسب و قرابت دین و قرابة الدین امسّ و بالمواساة احق، قرابت دین سزاتر است بمراعات و مواسات از قرابت نسب مجرد، زیرا که قرابت نسب بریده گردد، و قرابت دین روا نیست که هرگز بریده گردد. اینست که مصطفى (ص) گفت: «کلّ نسب و سبب ینقطع الّا نسبى و سببى»، قرابت دین است که سیّد (ص) اضافت با خود کرد، و دینداران را از نزدیکان و خویشان خود شمرد، بحکم این آیت ورد هر که روى بعبادت اللَّه آرد و بر وظائف طاعات مواظبت نماید و بنعت مراقبت بر سرورد و وقت نشنید چنان که با کسب و تجارت نپردازد و طلب معیشت نکند، کما قال تعالى: لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ او را بر مسلمانان حق مواساة واجب شود تا او را مراعات کنند و دل وى از ضرورت قوت فارغ دارند. چنان که رسول خدا کرد با اصحاب صفّه: قومى درویشان بودند که در صفّه پیغامبر وطن داشتند و صفّه پیغامبر جایى است به مدینه که آن را قبا خوانند از مدینه تا آنجا دو فرسنگ است. رسول خدا روزى ما حضرى در پیش داشت و بعضى اهل بیت خویش را گفت لا اعطیکم و ادع اصحاب الصفّة تطوى بطونهم من الجوع، این اصحاب صفّة چهل تن بودند، از دنیا یکبارکى اعراض کرده و از طلب معیشت برخاسته، و عبادت و ذکر اللَّه پرداخته، و بر فتوح تجرید روز بسر آورده و بیشترین ایشان برهنه بودند خویشتن را در میان ریگ پنهان کرده. رضیالدین آرتیمانی : رباعیات
رباعی شماره ۶۱
من خلد ندانم به صفای اشرف ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۴۳
اگرت خواسته بود، نخست آب ورز و زمین بیش بخر چه اگر برندهد هر آینهاش بن به میان باشد. صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۶۷۱
ای صبا برگی ازان گلشن بی خار بیار نهج البلاغه : حکمت ها
علت بی اثر بودن موعظه
<strong> وَ قَالَ عليهالسلام </strong> بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ اَلْمَوْعِظَةِ حِجَابٌ مِنَ اَلْغِرَّةِ ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۴۲
خویشتن را زن، خود بخواه. مسعود سعد سلمان : مقطعات
شمارهٔ ۳۳ - سمنزار
چون به بنفشه ستان کز شب دیجور زاد نهج البلاغه : خطبه ها
بسيج مردم براى جنگ با شاميان
<strong> و من خطبة له عليهالسلام </strong> <strong> كان يستنهض بها أصحابه إلى جهاد أهل الشام في زمانه </strong> اَللَّهُمَّ أَيُّمَا عَبْدٍ مِنْ عِبَادِكَ سَمِعَ مَقَالَتَنَا اَلْعَادِلَةَ غَيْرَ اَلْجَائِرَةِ وَ اَلْمُصْلِحَةَ غَيْرَ اَلْمُفْسِدَةِ فِي اَلدِّينِ وَ اَلدُّنْيَا فَأَبَى بَعْدَ سَمْعِهِ لَهَا إِلاَّ اَلنُّكُوصَ عَنْ نُصْرَتِكَ وَ اَلْإِبْطَاءَ عَنْ إِعْزَازِ دِينِكَ صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۰۸۸
دل آزاد طبعان فارغ از قید هوس باشد مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۴۸۳
آن روز که مهرگان گردون زدهاند ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۴۱
چون تو را کدخدایی کردن کام است، نخست هزینه (نفقه) به میان کن. ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۴۰
نه به راست نه به دروغ سوگند مخور. ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۱۹۵ - دندان طمع
دندان طمع کن که شود درد تو درمان صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۲۲۷
قبول عشق سرکش را دل دیوانه می باید اوحدالدین کرمانی : رباعیات الحاقی
شمارهٔ ۱۱
ابواب ملاقات اگر مسدود است جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۶۱۸
چه کامها که قدح از تو برنمی گیرد