عطار نیشابوری : باب هفتم: در بیان آنكه آنچه نه قدم است همه محو عدم است
شمارهٔ ۱۷
دل از می عشق مست میپنداری صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۷۳
در بهشت افکند آن رخسار گندم گون مرا عطار نیشابوری : اشترنامه
جدا شدن آدم و حوا از یكدیگر
چون جدا شد آدم خاکی ز جفت مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۹۹۵
اینک آن انجم روشن که فلک چاکرشان صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۰۸۲
ای دل روشن حجاب از طارم اخضر مکن مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۷۷۵
قد الفم ز مشق چون جیم افتاد جیحون یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۹
لیمو زلبت چو شکر ناب شود نصرالله منشی : باب الاسد و الثور
بخش ۲۶
شیر گفت: سخن نیک درشت و بقوت راندی، و قول ناصح بدرشتی و تیزی مردود نگردد و بسمع قبول اصغا یابد. و شنزبه آنگاه که خود دشمن باشد پیداست که چه تواند کرد و از وی چه فساد آید. و او طعمه منست و مادت حرکت او از گیاه است و مدد قوت من از گوشت. صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۵۸۹
شیشه با سنگ و قدح با محتسب یکرنگ شد نهج البلاغه : نامه ها
نامه به شریح بن هانى در ضرورت خویشتن داری فرمانده
<strong> و من وصية له عليهالسلام وصى بها شريح بن هانئ لما جعله على مقدمته إلى الشام </strong> صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۸۶۱
رویی کز او نریخته است آبرو کجاست؟ عطار نیشابوری : آغاز کتاب
فی التعصب
ای تعصب بند بندت کرده بند فرخی یزدی : غزلیات
شمارهٔ ۴۴
در غمت کاری که آه آتشینم کرده است عطار نیشابوری : بخش بیست و یکم
الحكایة و التمثیل
کشتئی افتاد در غرقاب سخت عطار نیشابوری : باب سی و پنجم: در صفت روی و زلف معشوق
شمارهٔ ۲۰
بی عشق تو زیستن دریغم آید عطار نیشابوری : باب سی و سوم: در شكر نمودن از معشوق
شمارهٔ ۲۱
جانم، ز میان جان، وفای تو کند سید حسن غزنوی : رباعیات
شمارهٔ ۱۷
در رزمت و بزمت ای شه عدل پرست واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۱
سر سبزی دل، به زهر درد است مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۰۹۹
هر آن کسی که تو از نوش او بنوشیدی رشیدالدین میبدی : ۱۷- سورة بنى اسرائیل- مکیة
۷ - النوبة الثانیة
قوله تعالى: «وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ» اى شرّفناهم و اکثرنا لهم الکرامة، و قیل نسبناهم الى الکرم ما فرزندان آدمى را گرامى کردیم که ایشان را صورت نیکو دادیم و قد و قامت راست با عقل و با نطق و با تمییز و آنکه مردان بمحاسن آراسته و زنان بگیسوان. ابن عباس گفت در تفسیر این آیت: کلّ شىء یتناول مأکوله بفیه من الارض الّا ابن آدم فانّه یتناول الطعام بیده و یرفعه الى فیه.
شمارهٔ ۱۷
دل از می عشق مست میپنداری صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۷۳
در بهشت افکند آن رخسار گندم گون مرا عطار نیشابوری : اشترنامه
جدا شدن آدم و حوا از یكدیگر
چون جدا شد آدم خاکی ز جفت مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۹۹۵
اینک آن انجم روشن که فلک چاکرشان صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۰۸۲
ای دل روشن حجاب از طارم اخضر مکن مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۷۷۵
قد الفم ز مشق چون جیم افتاد جیحون یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۹
لیمو زلبت چو شکر ناب شود نصرالله منشی : باب الاسد و الثور
بخش ۲۶
شیر گفت: سخن نیک درشت و بقوت راندی، و قول ناصح بدرشتی و تیزی مردود نگردد و بسمع قبول اصغا یابد. و شنزبه آنگاه که خود دشمن باشد پیداست که چه تواند کرد و از وی چه فساد آید. و او طعمه منست و مادت حرکت او از گیاه است و مدد قوت من از گوشت. صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۵۸۹
شیشه با سنگ و قدح با محتسب یکرنگ شد نهج البلاغه : نامه ها
نامه به شریح بن هانى در ضرورت خویشتن داری فرمانده
<strong> و من وصية له عليهالسلام وصى بها شريح بن هانئ لما جعله على مقدمته إلى الشام </strong> صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۸۶۱
رویی کز او نریخته است آبرو کجاست؟ عطار نیشابوری : آغاز کتاب
فی التعصب
ای تعصب بند بندت کرده بند فرخی یزدی : غزلیات
شمارهٔ ۴۴
در غمت کاری که آه آتشینم کرده است عطار نیشابوری : بخش بیست و یکم
الحكایة و التمثیل
کشتئی افتاد در غرقاب سخت عطار نیشابوری : باب سی و پنجم: در صفت روی و زلف معشوق
شمارهٔ ۲۰
بی عشق تو زیستن دریغم آید عطار نیشابوری : باب سی و سوم: در شكر نمودن از معشوق
شمارهٔ ۲۱
جانم، ز میان جان، وفای تو کند سید حسن غزنوی : رباعیات
شمارهٔ ۱۷
در رزمت و بزمت ای شه عدل پرست واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۱
سر سبزی دل، به زهر درد است مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۰۹۹
هر آن کسی که تو از نوش او بنوشیدی رشیدالدین میبدی : ۱۷- سورة بنى اسرائیل- مکیة
۷ - النوبة الثانیة
قوله تعالى: «وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ» اى شرّفناهم و اکثرنا لهم الکرامة، و قیل نسبناهم الى الکرم ما فرزندان آدمى را گرامى کردیم که ایشان را صورت نیکو دادیم و قد و قامت راست با عقل و با نطق و با تمییز و آنکه مردان بمحاسن آراسته و زنان بگیسوان. ابن عباس گفت در تفسیر این آیت: کلّ شىء یتناول مأکوله بفیه من الارض الّا ابن آدم فانّه یتناول الطعام بیده و یرفعه الى فیه.