الهامی کرمانشاهی : خیابان چهارم
بخش ۲۹ - رای زدن مختار با یاران خویش
چو نامه به دست سپهبد رسید ناصرخسرو : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵
بر تو این خوردن و این رفتن و این خفتن و خاست رشیدالدین میبدی : ۹۲- سورة اللیل- مکیة
النوبة الثالثة
قوله تعالى: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اسم من لم تتعطّر القلوب الّا بنسیم اقباله، و لم تتفطّر الدّموع الّا للوعة فراقه او روح وصاله، فدموعهم على الحالتین منسکبة و قلوبهم فی عموم احوالهم ملتهبة، و عقولهم فی غالب اوقاتهم منتهبة. امیر معزی : قصاید
شمارهٔ ۸۶
تا جهان باشد خداوند جهان خاتون بود ملکالشعرای بهار : قطعات
شمارهٔ ۱۰۸ - مردمان لئیم
این ناکسان که کوس بزرگی همی زنند سلیم تهرانی : غزلیات
شمارهٔ ۳۴۵
شیخ است و خودآرایی بسیار و دگر هیچ ملکالشعرای بهار : قطعات
شمارهٔ ۱۰۷ - در وقعهٔ مهاجرت آزادیخوآهان به قم و شکستن دست بهار
فعل در راستی گواهم بس امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۵۹۱
ای مه غلام حسنت چون در خمار باشی صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۱۱۸۲
ابرام در شکستن من اینقدر چرا؟ سراج قمری : غزلیات
شمارهٔ ۱۰
دم او، زنده کند مرده از انک فردوسی : پادشاهی نرسی بهرام
پادشاهی نرسی بهرام
چو نرسی نشست از بر تخت عاج قطران تبریزی : قصاید
شمارهٔ ۷ - در مدح ابونصر مملان
چو بگشاید نگار من دو بادام و دو مرجان را مولوی : دفتر ششم
بخش ۷۲ - جواب گفتن مرید و زجر کردن مرید آن طعانه را از کفر و بیهوده گفتن
بانگ زد بر وی جوان و گفت بس مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۸۴۱
تا چه خیال بستهیی ای بت بدگمان من مهدی اخوان ثالث : زمستان
هستان
گفت و گو از پاک و ناپاک است عطار نیشابوری : باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد
شمارهٔ ۴۳
مائیم ز غم سوخته خوش خوش چون شمع ملکالشعرای بهار : قطعات
شمارهٔ ۱۰۵ - دل خودکامه
کاش بودم زان کسان کاندر جهان ملکالشعرای بهار : قطعات
شمارهٔ ۱۰۴ - حکمت
خواجه برفت و خفت به خاک وتو ز ابلهی ملکالشعرای بهار : قطعات
شمارهٔ ۱۰۲
غذای میر ندیدم ولی به گاه غذا اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۵۸۶
من گر چه نمیزنم دم از دانایی
بخش ۲۹ - رای زدن مختار با یاران خویش
چو نامه به دست سپهبد رسید ناصرخسرو : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵
بر تو این خوردن و این رفتن و این خفتن و خاست رشیدالدین میبدی : ۹۲- سورة اللیل- مکیة
النوبة الثالثة
قوله تعالى: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اسم من لم تتعطّر القلوب الّا بنسیم اقباله، و لم تتفطّر الدّموع الّا للوعة فراقه او روح وصاله، فدموعهم على الحالتین منسکبة و قلوبهم فی عموم احوالهم ملتهبة، و عقولهم فی غالب اوقاتهم منتهبة. امیر معزی : قصاید
شمارهٔ ۸۶
تا جهان باشد خداوند جهان خاتون بود ملکالشعرای بهار : قطعات
شمارهٔ ۱۰۸ - مردمان لئیم
این ناکسان که کوس بزرگی همی زنند سلیم تهرانی : غزلیات
شمارهٔ ۳۴۵
شیخ است و خودآرایی بسیار و دگر هیچ ملکالشعرای بهار : قطعات
شمارهٔ ۱۰۷ - در وقعهٔ مهاجرت آزادیخوآهان به قم و شکستن دست بهار
فعل در راستی گواهم بس امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۵۹۱
ای مه غلام حسنت چون در خمار باشی صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۱۱۸۲
ابرام در شکستن من اینقدر چرا؟ سراج قمری : غزلیات
شمارهٔ ۱۰
دم او، زنده کند مرده از انک فردوسی : پادشاهی نرسی بهرام
پادشاهی نرسی بهرام
چو نرسی نشست از بر تخت عاج قطران تبریزی : قصاید
شمارهٔ ۷ - در مدح ابونصر مملان
چو بگشاید نگار من دو بادام و دو مرجان را مولوی : دفتر ششم
بخش ۷۲ - جواب گفتن مرید و زجر کردن مرید آن طعانه را از کفر و بیهوده گفتن
بانگ زد بر وی جوان و گفت بس مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۸۴۱
تا چه خیال بستهیی ای بت بدگمان من مهدی اخوان ثالث : زمستان
هستان
گفت و گو از پاک و ناپاک است عطار نیشابوری : باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد
شمارهٔ ۴۳
مائیم ز غم سوخته خوش خوش چون شمع ملکالشعرای بهار : قطعات
شمارهٔ ۱۰۵ - دل خودکامه
کاش بودم زان کسان کاندر جهان ملکالشعرای بهار : قطعات
شمارهٔ ۱۰۴ - حکمت
خواجه برفت و خفت به خاک وتو ز ابلهی ملکالشعرای بهار : قطعات
شمارهٔ ۱۰۲
غذای میر ندیدم ولی به گاه غذا اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۵۸۶
من گر چه نمیزنم دم از دانایی