عطار نیشابوری : باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد
شمارهٔ ۵۳
هرگه که من از وصل تو بابی شنوم
جویای تبریزی : مناقب
شمارهٔ ۳۵ - تجدید مطلع
فشرده سایهٔ مژگان بر آن گلبرگ تر ناخن
رضاقلی خان هدایت : روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما
بخش ۱۹ - بدیهی سجاوندی
وهُوَ مجدالدین احمد. از فضلا و حکمای زمان سلطان سنجر سلجوقی و تفسیر عین المعانی از اوست. رسالات و تصنیفات پسندیده دارد. این رباعی از اوست:
حافظ : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۹
امشب ز غمت میان خون خواهم خفت
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۱۹۵
از ملامتگر ندارد یوسف بی جرم، باک
سنایی غزنوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۷۳
در مرگ حیات اهل داد و دینست
محمد بن منور : فصل اول - حکایات کرامات شیخ
حکایت شمارهٔ ۱۰۹
آورده‌اند کی وقتی شیخ ابوسعید قدس اللّه روحه العزیز چون بجانب باورد آمد عریفی بود، پیش شیخ آمد و گفت ای شیخ چه باشد کی اگر شیخ روزی چند در باورد مقام کند تا کی مردمان در خدمت بیاسایند. شیخ اجابت کرد و مدت سی روز آنجا مقام کرد. هر روز بامداد این عریف یک دینار بحسن دادی و گفتی در وجه سفرۀ درویشان خرج کن و مردمان بدان اعتراض می‌کردند کی آن ازوجه حلال بود. بعد از سی روز شیخ عزم کرد، بر سر جمع گفت که آن عریف را بخوانید، عریف را بخواندند، شیخ گفت این زر کی بسفرۀ درویشان خرج می‌کردی از کجا بود؟ گفت از جدۀ من گردن بندی میراث مانده بود سی مهرۀ زرین در وی کشیده هر روز از آن مهرۀ خرج سفره کردمی امروز آن مهرها برسید و شیخ عزم کرد. چون سخن او شنیدند مردمان را آن اشکال برخاست و اعتقاد در حقّ شیخ زیادت گشت.
رشیدالدین وطواط : غزلیات
شمارهٔ ۱
از طرهٔ تو غیرت مشک سیاه راست
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۶۲۸
هر روز بگه ای شه دلدار درآیی
سنایی غزنوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۶۹
صبح پیروزی برآمد زود بر خیز ای پسر
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۸۶۷
ای جانک من چونی؟ یک بوسه به چند ای جان؟
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۳۸
دل سیه شد ز سیه خانه افلاک مرا
سعدی : غزلیات
غزل ۲۹
متناسبند و موزون حرکات دلفریبت
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۸۳۳
زدامان ترم ریگ روان سیراب می گردد
عطار نیشابوری : مظهرالعجایب
تمثیل آنکه هرکرا جوهر قابلیت معنی هست پاک سخن را بهتر از جواهر قیمتی داند و خودرا بنافرمانی از نظر پادشاهان معنی نیفکند
شاه غازی شاه محمود آنکه داشت
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۹۴۶
دی عهد و توبه کردی، امروز درشکستی
یغمای جندقی : بخش اول
شمارهٔ ۱۳۱ - از قول یکی از دوستان به دیگری نگاشته
فدایت شوم مخدومی فلان از سلامت حالت خبر داد، و مراتب التفات را درباره من تفضلات خوش انگیخت، مصرع: گفتم که این نخست خداوندی تو نیست. چنان پندارم، گفت تجدید فراشی هم کرده پاک یزدان وصالش را جاودان برتو و احتمالش را بر اهل خانه خاصه نورچشمی اسد که هرگاهش در گوشه باغی نیک سرودن باید و دوان دوان بر روی دوست و دشمن در گشودن میمون وخجسته، بیت:
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۳۷
هوش نگذاشت به سر آن لب می نوش مرا
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۷۲۴
همه جمال تو بینم، چو چشم باز کنم
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۱۱۵۹
گل من از خمیر شیشه و جام است پنداری