سحاب اصفهانی : قصاید
شمارهٔ ۶ - به مناسبت مراسم همسری و آتش بازی سروده است
فرید عالم و زیب جهان و زینت کشور فردوسی : پادشاهی خسرو پرویز
بخش ۲۴
چو آن نامه نزدیک خسرو رسید سعدی : باب سوم در فضیلت قناعت
حکایت شمارهٔ ۴
یکی از ملوک عجم طبیبی حاذق به خدمت مصطفی صلی الله علیه و سلم فرستاد سالی در دیار عرب بود و کسی تجربه پیش او نیاورد و معالجه از وی در نخواست پیش پیغمبر آمد و گله کرد که مرین بنده را برای معالجت اصحاب فرستادهاند و درین مدّت کسی التفاتی نکرد تا خدمتی که بر بنده معین است به جای آورد. رسول علیه السلام گفت این طایفه را طریقتی است که تا اشتها غالب نشود، نخورند و هنوز اشتها باقی بود که دست از طعام بدارند. حکیم گفت این است موجب تندرستی زمین ببوسید و برفت. صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۱
نیست حاجت دیده بان حسن عتاب آلود را خواجوی کرمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۹۶
ای خوشا وصل یار و فصل بهار صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۴۹
شکر ما کوته زبان از کثرت احسان شده است جامی : لیلی و مجنون
بخش ۳۹ - زیادت شدن اندوه مجنون از شوهر کردن لیلی و از انسیان بگسستن و با وحشیان پیوستن
آن عاشق از خرد رمیده خاقانی : قصاید
شمارهٔ ۱۲ - مطلع دوم
ای صفت زلف تو غارت ایمان ما صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۳۲
سرگشته ساخت خال دلارای او مرا سعدی : باب ششم در ضعف و پیری
حکایت شمارهٔ ۴
روزی به غرور جوانی سخت رانده بودم و شبانگاه به پای کریوهای سست مانده. پیرمردی ضعیف از پس کاروان همیآمد و گفت چه نشینی که نه جای خفتنست؟ گفتم چون روم که نه پای رفتنست. گفت این نشنیدی که صاحب دلان گفتهاند رفتن و نشستن به که دویدن و گسستن سعدی : غزلیات
غزل ۴
غافلند از زندگی مستان خواب سعدی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۳ - در ستایش اتابک مظفرالدین سلجوقشاه
آن روی بین که حسن بپوشید ماه را صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۲۲۰
عشق بالا دست بر خاک از وجود ما نشست نورعلیشاه : بخش اول
شمارهٔ ۸۷
گر چه گستاخیست هر دم آمدن بر در گهت بابافغانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۸۶
امروز صفای دلم از سیمتنی بود سنایی غزنوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۳
معشوق مرا ره قلندر زد رهی معیری : غزلها - جلد دوم
وفای شمع
مردم از درد و نمی آیی به بالینم هنوز خواجه نصیرالدین طوسی : قسم دوم در مقاصد
فصل دهم
همچنان که در علم طب ابدان ازالت مرض به ضد کنند در طب نفوس ازالت هم به اضداد آن رذایل باید کرد، و ما پیش ازین اجناس فضایل حصر کرده ایم و اجناس رذایل که به مثابت اطراف آن اوساط است برشمرده، و چون فضایل چهار است و رذایل هشت، و یک چیز را یک ضد بیش نبود، چه ضد آن دو موجود باشند در غایت بعد از یکدیگر، پس بدین اعتبار رذایل را اضداد فضائل نتوان گفت الا به مجاز، اما هر دو رذیلتی که از باب باشند و یکی در غایت افراط بود و دیگر در غایت تفریط ایشان را ضد یکدیگر توان گفت. صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۴۶۱
ما به بوی گل ز قرب گلستان آسوده ایم قاآنی شیرازی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۳۲۱ - در مدح شاهزاده حسنعلی میرزای شجاعالسلطنه فرماید
بناز ای طوس بر راز و ببال ای خاوران بر ری
شمارهٔ ۶ - به مناسبت مراسم همسری و آتش بازی سروده است
فرید عالم و زیب جهان و زینت کشور فردوسی : پادشاهی خسرو پرویز
بخش ۲۴
چو آن نامه نزدیک خسرو رسید سعدی : باب سوم در فضیلت قناعت
حکایت شمارهٔ ۴
یکی از ملوک عجم طبیبی حاذق به خدمت مصطفی صلی الله علیه و سلم فرستاد سالی در دیار عرب بود و کسی تجربه پیش او نیاورد و معالجه از وی در نخواست پیش پیغمبر آمد و گله کرد که مرین بنده را برای معالجت اصحاب فرستادهاند و درین مدّت کسی التفاتی نکرد تا خدمتی که بر بنده معین است به جای آورد. رسول علیه السلام گفت این طایفه را طریقتی است که تا اشتها غالب نشود، نخورند و هنوز اشتها باقی بود که دست از طعام بدارند. حکیم گفت این است موجب تندرستی زمین ببوسید و برفت. صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۱
نیست حاجت دیده بان حسن عتاب آلود را خواجوی کرمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۹۶
ای خوشا وصل یار و فصل بهار صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۴۹
شکر ما کوته زبان از کثرت احسان شده است جامی : لیلی و مجنون
بخش ۳۹ - زیادت شدن اندوه مجنون از شوهر کردن لیلی و از انسیان بگسستن و با وحشیان پیوستن
آن عاشق از خرد رمیده خاقانی : قصاید
شمارهٔ ۱۲ - مطلع دوم
ای صفت زلف تو غارت ایمان ما صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۳۲
سرگشته ساخت خال دلارای او مرا سعدی : باب ششم در ضعف و پیری
حکایت شمارهٔ ۴
روزی به غرور جوانی سخت رانده بودم و شبانگاه به پای کریوهای سست مانده. پیرمردی ضعیف از پس کاروان همیآمد و گفت چه نشینی که نه جای خفتنست؟ گفتم چون روم که نه پای رفتنست. گفت این نشنیدی که صاحب دلان گفتهاند رفتن و نشستن به که دویدن و گسستن سعدی : غزلیات
غزل ۴
غافلند از زندگی مستان خواب سعدی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۳ - در ستایش اتابک مظفرالدین سلجوقشاه
آن روی بین که حسن بپوشید ماه را صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۲۲۰
عشق بالا دست بر خاک از وجود ما نشست نورعلیشاه : بخش اول
شمارهٔ ۸۷
گر چه گستاخیست هر دم آمدن بر در گهت بابافغانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۸۶
امروز صفای دلم از سیمتنی بود سنایی غزنوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۳
معشوق مرا ره قلندر زد رهی معیری : غزلها - جلد دوم
وفای شمع
مردم از درد و نمی آیی به بالینم هنوز خواجه نصیرالدین طوسی : قسم دوم در مقاصد
فصل دهم
همچنان که در علم طب ابدان ازالت مرض به ضد کنند در طب نفوس ازالت هم به اضداد آن رذایل باید کرد، و ما پیش ازین اجناس فضایل حصر کرده ایم و اجناس رذایل که به مثابت اطراف آن اوساط است برشمرده، و چون فضایل چهار است و رذایل هشت، و یک چیز را یک ضد بیش نبود، چه ضد آن دو موجود باشند در غایت بعد از یکدیگر، پس بدین اعتبار رذایل را اضداد فضائل نتوان گفت الا به مجاز، اما هر دو رذیلتی که از باب باشند و یکی در غایت افراط بود و دیگر در غایت تفریط ایشان را ضد یکدیگر توان گفت. صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۴۶۱
ما به بوی گل ز قرب گلستان آسوده ایم قاآنی شیرازی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۳۲۱ - در مدح شاهزاده حسنعلی میرزای شجاعالسلطنه فرماید
بناز ای طوس بر راز و ببال ای خاوران بر ری