صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۶۲۵
طمع بوسه از آن لعل شکر خا دارم
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۸۱۶
که شکیبد زتو ای جان، که جگرگوشهٔ جانی؟
ملک‌الشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۲۳ - باز هم به همان مناسبت (مد شدن موی کوتاه برای زنان)
سراسر تار گیسوی سیه چیدند خانم‌ها
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۱۰۷
میان تیرگی خواب و نور بیداری
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۴۳۳
آن قد چو سرو بین و روی چو مهش
بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۱۸
تدبیر عنان من پر شور نگیرد
عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۰۸
ای آتش سودای تو دود از جهان انگیخته
صائب تبریزی : گزیدهٔ غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۹
هر ذره ازو در سر، سودای دگر دارد
ملک‌الشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۲۱ - مراسم صبحانه (یک خانواده زردشتی قدیم)
صبح دوم شد سپیده تابانا
نهج البلاغه : حکمت ها
خبر از مسخ ارزش ها
<strong> وَ قَالَ عليه‌السلام </strong> يَأْتِي عَلَى اَلنَّاسِ زَمَانٌ لاَ يَبْقَى فِيهِمْ مِنَ اَلْقُرْآنِ إِلاَّ رَسْمُهُ وَ مِنَ اَلْإِسْلاَمِ إِلاَّ اِسْمُهُ
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۷۷۹
اگر چه دارد از الفاظ چندین ترجمان معنی
ملک‌الشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۲۰ - سرود خارکن
خوشا بهارا خوشامیا خوشا چمنا
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۳
در سراپردهٔ جان خلوت جانانه خوشست
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۸۶۰
چون لب پیمانه زنهار از سخن خاموش باش
مفاتیح الجنان : فضیلت و اعمال شب و روز جمعه
فضیلت و اعمال شب و روز جمعه
 آگاه باش که شب و روز جمعه از دیگر شب ها و روزها به وصفت بلندی مقام و شرافت و نام آوری کاملاً متمایز است.
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۱۷۱
هر نخل مصیبت علم راهنمایی است
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۴۸۹
عاقبت زد بر زمین چون نقش پایم بی‌گناه
عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۴۰
چون تو جانان منی جان بی تو خرم کی شود
رشیدالدین میبدی : ۳- سورة آل عمران- مدنیة
۱۵ - النوبة الثانیة
قوله تعالى: ما کانَ لِبَشَرٍ الآیة... مقاتل گفت: «بشر» اینجا عیسى (ع) است و «کتاب» انجیل، و آیت در شأن ترسایان نجران آمد، که در عیسى دعوى باطل کردند و غلوّ نمودند. میگوید: روا نبود و سزا نباشد و هرگز خود نبود عیسى را که خداى او را پیغامبرى و کتاب انجیل دهد پس آن گه بمردم گوید: مرا بندگان باشید! و مرا بخدایى گیرید فرود از خداى. ابن عباس و عطا گفتند: بشر اینجا محمد (ص) و کتاب قرآن. و سبب نزول آن بود که بو رافع جهود و رئیس ترسایان نجران گفتند: یا محمد (ص) تو میخواهى که ما ترا بنده باشیم و ترا بخدایى گیریم! رسول اللَّه گفت: معاذ اللَّه که من این گویم یا فرمایم، «ما بذلک بعثنى و بذلک امرنى»
ملک‌الشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۱۹ - در وصف تگرگ
ز میغ اندر جهد هزمان درخشا