سنایی غزنوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۳
ساقیا می ده که جز می عشق را پدرام نیست
فردوسی : پادشاهی بهرام گور
بخش ۱۷
دگر روز چون تاج بفروخت هور
نظیری نیشابوری : غزلیات
شمارهٔ ۱۱
شرم می آید ز قاصد طفل محبوب مرا
نهج البلاغه : حکمت ها
ضرورت كنترل زبان
<strong> وَ قَالَ عليه‌السلام </strong> اَللِّسَانُ سَبُعٌ إِنْ خُلِّيَ عَنْهُ عَقَرَ
نظیری نیشابوری : غزلیات
شمارهٔ ۱۰
دارد ز غمزه حجت قاطع حبیب ما
ملک‌الشعرای بهار : مسمطات
تهنیت فتح آذربایجان
فلق لیل‌الفراق‌، وریح وصل تفوح
جامی : دفتر اول
بخش ۱۴۲ - حکایت بر سبیل تمثیل
با پسر گفت لولیی در ده
سعدی : قطعات
قطعه شمارهٔ ۱۶ - از او بپرس!
کسی ملامتم از عشق روی او می‌کرد
وحشی بافقی : غزلیات
غزل ۲۹۷
چون طفل اشک پرده در راز نیستم
نظیری نیشابوری : غزلیات
شمارهٔ ۹
طعم هلال می دهد زهر فراقت آب را
جامی : دفتر دوم
بخش ۴۶ - قصه مشاهده کردن شیخ علی رودباری قدس سره مردن آن مرقع پوش شوریده حال را در محبت آن جوان مغرور به حسن و جمال
بوعلی رودباری آن شه دین
نظیری نیشابوری : غزلیات
شمارهٔ ۸
ز شهر دوست می آیم پیام عشق بر لب ها
نظامی گنجوی : هفت پیکر
بخش ۲۲ - لشکر کشیدن خاقان چین به جنگ بهرام‌گور
چون برآمد ز ماه تا ماهی
نظیری نیشابوری : غزلیات
شمارهٔ ۷
ای کرده خراب خانه ها را
آشفتهٔ شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۶۹۷
وحشی صفت از خلق رمیدیم رمیدیم
نظیری نیشابوری : غزلیات
شمارهٔ ۶
برای خشت خم خوبیم گو آن پیر ترسا را
حافظ : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۵
در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است
خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۱۶
الهی تو دوستان را به دشمنان می نمایی، درویشان را غم و اندوه دهی، بیمار کنی و خود بیمارستان کنی، درمانده کنی و خود درمان کنی، از خاک آدم کنی و بادی چندان احسان کنی، سعداتش بر سر دیوان کنی و به فردوس او را میهمان کنی، مجلسش روضهٔ رضوان کنی، ناخوردن گندم با وی پیمان کنی، و خوردن آن در علم غیب پنهان کنی، آنکه او را زندان کنی و سالها گریان کنی، جباری تو کار جباران کنی، خداوند تو کار خداوندان کنی، تو عتاب و جنگ همه با دوستان کنی.
نظیری نیشابوری : غزلیات
شمارهٔ ۵
تو اگر ز کعبه راندی، و گر از بهشت ما را
سلیم تهرانی : قطعات
شمارهٔ ۴۸ - بی سواری در سواد هند بودن مشکل است
بی سواری در سواد هند بودن مشکل است