طبیب اصفهانی : قصاید
شمارهٔ ۳ - در مدح امیرالمؤمنین و اظهار اشتیاق بزیارت آن بزرگوار گوید
ای خداوندی که در گیتی مثل شد در سخا صفی علیشاه : بحرالحقایق
بخش ۳۵ - البرق
بود برق آن ضیائی کاولین کار ملک‌الشعرای بهار : غزلیات
شمارهٔ ۳۰
در پایش اوفتادم و اصلا ثمر نداشت سنایی غزنوی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۴۶ - در مذمت دشمنان و جاهلان
این ابلهان که بی‌سبب دشمن منند اوحدی مراغه‌ای : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۸۲
اقبال تمام پاک دینان دارند کمال‌الدین اسماعیل : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۰
مخور ای دل غم بسیار مخور صفی علیشاه : متفرقات
شمارهٔ ۳۳
صفی یا رب که مخلوقست و نادار اسیری لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۳۱۸
آوازه حسن تو گرفتست ممالک صفی علیشاه : رباعیات
شمارهٔ ۱۱۸
ای آنکه عیان کننده روز و شبی فیض کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۹۲
رفتار آشوب بالا قیامت صفی علیشاه : رباعیات
شمارهٔ ۱۰۳
یارب ز گناه خویش شرمنده منم ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۸۱
افتاد گره بر تن مجروح سقیم حافظ : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵
شکفته شد گل حمرا و گشت بلبل مست صائب تبریزی : ابیات منتسب
شمارهٔ ۴۴
شد سیه روز من از چشم کبود او، که هست صفی علیشاه : رباعیات
شمارهٔ ۸۴
یارب من اگر چه رفت عمرم بغلط زرتشت : ویسپرد
کرده ششم
زوت و راسپی : با آموزش زوت و با درود و رامش و زورها ی ویثوش و سخنان درسته گفته ، امشا سپندان نیک را به نام های زیبایشان همی خوانم. امشا سپنان نیک را به نام های نیک اَشه همی ستایم ؛ به دین نیک اَشون؛ به دین نیک مزدا پرستی . مزدا اهوره کسانی را که در پرتو اَشه بهترین پرستشها را بجای می آورند ف می شناسد . من نیز چنین کسای را که بوده اند و هستند، به نام می ستایم با درود بدانان نزدیک می شوم . شهریاری مینوی نیک تو - شایان ترین بخشش آرمانی در پرتو اَشه - از آن کسی شود که با شور دل ، بهترین کردارها را بجای آورد . بشود که در این جا ستایش اهوره مزدا را - تواناترین اَشونی که او را می پرستیم - فرمانبرداری باشد، در آغاز همچنان که در انجام . ایدون بشود که در این جا ستایش اهوره مزدا را - تواا ترین اَشونی که او را می پرستیم - فرمانبرداری باشد . سعدی : باب هشتم در شکر بر عافیت
در سابقهٔ حکم ازل و توفیق خیر
نخست او ارادت به دل در نهاد اثیر اخسیکتی : مفردات
شمارهٔ ۱۵
ای صورت تو آیت زیبائی و خوشی امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۹
صبا نو کرد باغ و بوستان را صفی علیشاه : رباعیات
شمارهٔ ۷۰
یارب نشود بلاکشی محرم هجر
شمارهٔ ۳ - در مدح امیرالمؤمنین و اظهار اشتیاق بزیارت آن بزرگوار گوید
ای خداوندی که در گیتی مثل شد در سخا صفی علیشاه : بحرالحقایق
بخش ۳۵ - البرق
بود برق آن ضیائی کاولین کار ملک‌الشعرای بهار : غزلیات
شمارهٔ ۳۰
در پایش اوفتادم و اصلا ثمر نداشت سنایی غزنوی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۴۶ - در مذمت دشمنان و جاهلان
این ابلهان که بی‌سبب دشمن منند اوحدی مراغه‌ای : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۸۲
اقبال تمام پاک دینان دارند کمال‌الدین اسماعیل : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۰
مخور ای دل غم بسیار مخور صفی علیشاه : متفرقات
شمارهٔ ۳۳
صفی یا رب که مخلوقست و نادار اسیری لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۳۱۸
آوازه حسن تو گرفتست ممالک صفی علیشاه : رباعیات
شمارهٔ ۱۱۸
ای آنکه عیان کننده روز و شبی فیض کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۹۲
رفتار آشوب بالا قیامت صفی علیشاه : رباعیات
شمارهٔ ۱۰۳
یارب ز گناه خویش شرمنده منم ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۸۱
افتاد گره بر تن مجروح سقیم حافظ : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵
شکفته شد گل حمرا و گشت بلبل مست صائب تبریزی : ابیات منتسب
شمارهٔ ۴۴
شد سیه روز من از چشم کبود او، که هست صفی علیشاه : رباعیات
شمارهٔ ۸۴
یارب من اگر چه رفت عمرم بغلط زرتشت : ویسپرد
کرده ششم
زوت و راسپی : با آموزش زوت و با درود و رامش و زورها ی ویثوش و سخنان درسته گفته ، امشا سپندان نیک را به نام های زیبایشان همی خوانم. امشا سپنان نیک را به نام های نیک اَشه همی ستایم ؛ به دین نیک اَشون؛ به دین نیک مزدا پرستی . مزدا اهوره کسانی را که در پرتو اَشه بهترین پرستشها را بجای می آورند ف می شناسد . من نیز چنین کسای را که بوده اند و هستند، به نام می ستایم با درود بدانان نزدیک می شوم . شهریاری مینوی نیک تو - شایان ترین بخشش آرمانی در پرتو اَشه - از آن کسی شود که با شور دل ، بهترین کردارها را بجای آورد . بشود که در این جا ستایش اهوره مزدا را - تواناترین اَشونی که او را می پرستیم - فرمانبرداری باشد، در آغاز همچنان که در انجام . ایدون بشود که در این جا ستایش اهوره مزدا را - تواا ترین اَشونی که او را می پرستیم - فرمانبرداری باشد . سعدی : باب هشتم در شکر بر عافیت
در سابقهٔ حکم ازل و توفیق خیر
نخست او ارادت به دل در نهاد اثیر اخسیکتی : مفردات
شمارهٔ ۱۵
ای صورت تو آیت زیبائی و خوشی امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۹
صبا نو کرد باغ و بوستان را صفی علیشاه : رباعیات
شمارهٔ ۷۰
یارب نشود بلاکشی محرم هجر
