طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۰۷
آرام نگیرد نفسی بر مژه ام اشک طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۰۶
نیم آیینه وش از پشت و روی کار خود آگه مولوی : فیه ما فیه
فصل چهل و سوم - هر کسی چون عزم جایی و سفری میکند
هر کسی چون عزم جایی و سفری میکند او را اندیشهٔ معقول روی مینماید اگر آنجا روم مصلحتها و کارهای بسیار میسرّ شود و احوال من نظام پذیرد و دوستان شاد شوند و بر دشمنان غالب گردم او را پیشنهاد اینست و مقصود حق خود چیزی دگر چندین تدبيرها کرد و پیشنهادها اندیشید یکی میسّر نشد بر وفق مراد او مع هذا بر تدبير و اختيار خود اعتماد میکند. فردوسی : پادشاهی لهراسپ
بخش ۴
شب تیره شبدیز لهراسپی طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۰۵
بس که برهم خورد بزم دلخوشی از رفتنت طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۸۱
زان گل نشان نداد، صبا را چه می شود سعدی : غزلیات
غزل ۲۰
لاابالی چه کند دفتر دانایی را طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۳۸
سفید گشت سرم از شکوفه پیری فیاض لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۳۹۵
آنکه کارش به اسیران همه بیدادی بود طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۲۸
ماندم از بس که به غربت، وطن از یادم رفت جامی : دفتر دوم
بخش ۲۵ - در بیان آنکه روش عارف به خلاف ارباب فکر و نظر از مؤثر است به اثر
روش عارف نکو رفتار طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۲۳
چون نگرید شیشه از کمر عمری همصحبتان؟ ترانه های کودکانه : بخش اول
سلام (خاله شادونه)
سلام سلام کی ماهه کی ستاره؟ طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۲۱
مستم گرفت شحنه، مخور غم که چون گرفت ترانه های کودکانه : بخش اول
پدر و مادر
ای تو گل عمرم رشیدالدین میبدی : ۷- سورة الاعراف
۳ - النوبة الاولى
قوله تعالى: وَ یا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ الْجَنَّةَ اى آدم! آرام گیر و بنشین تو و جفت تو در بهشت فَکُلا مِنْ حَیْثُ شِئْتُما و میخورید هر دو از هر جایى که خواهید وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ و نزدیک این یک درخت مگردید فَتَکُونا مِنَ الظَّالِمِینَ (۱۹) که آن گه از ستمکاران بید بر خود. طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۱۹
از مقام ریشه و پیوند می باید گریخت سعدی : قطعات
شمارهٔ ۳۰
دشمن اگر دوست شود چند بار طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۱۲
از تبسم لب ببند ای غنچه، حال گل ببین رشیدالدین میبدی : ۲۸- سورة القصص- مکیة
۳ - النوبة الثانیة
قوله تعالى وَ ما کُنْتَ بِجانِبِ الْغَرْبِیِّ یعنى بجانب الوادى الغربى، و کان مقام موسى بالطور، اذ اللَّه عزّ و جلّ یکلّمه بجانب الغربى حیث تغرب الشّمس و القمر و النّجوم، موسى (ع) در وادى مقدس بر کوه بود که اللَّه تعالى با وى سخن گفت بجانب غرب ایستاده یعنى که آن کوه از آن وادى بجانب مغرب بود. آنجا که فروشدن آفتاب و ماه و ستارگان بود و آن کوه را غربى الجبل میگفتند. و روا باشد که غربى صفت وادى باشد یعنى که آن وادى سوى مغرب بود. إِذْ قَضَیْنا إِلى مُوسَى الْأَمْرَ یعنى کلّمنا موسى و فرغنا الیه ممّا اردنا تعریفه و ایصاه: مقاتل گفت: إِذْ قَضَیْنا إِلى مُوسَى الْأَمْرَ یعنى اذ عهدنا الى موسى الرّسالة لیلة الجمعة الى فرعون و قومه. باین قول جانب غربى قدمگاه موسى است لیلة النّار، آن شب که آتش دید و رسالت و نبوّت یافت. و قیل: إِذْ قَضَیْنا إِلى مُوسَى الْأَمْرَ یعنى قضینا هلاک فرعون فى الماء، باین قول جانب غربى دریا است یعنى ما کنت بجانب الغربىّ من البحر. و گفتهاند قضا اینجا بمعنى وصایت است چنان که در سوره بنى اسرائیل گفت: وَ قَضى رَبُّکَ اى وصىّ ربک أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ ، وَ ما کُنْتَ مِنَ الشَّاهِدِینَ اى من الحاضرین، فى ذلک المکان و من الشّاهدین لتلک الحالة، فاخبرناک به لیکون ذلک معجزة لک.
شمارهٔ ۳۰۷
آرام نگیرد نفسی بر مژه ام اشک طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۰۶
نیم آیینه وش از پشت و روی کار خود آگه مولوی : فیه ما فیه
فصل چهل و سوم - هر کسی چون عزم جایی و سفری میکند
هر کسی چون عزم جایی و سفری میکند او را اندیشهٔ معقول روی مینماید اگر آنجا روم مصلحتها و کارهای بسیار میسرّ شود و احوال من نظام پذیرد و دوستان شاد شوند و بر دشمنان غالب گردم او را پیشنهاد اینست و مقصود حق خود چیزی دگر چندین تدبيرها کرد و پیشنهادها اندیشید یکی میسّر نشد بر وفق مراد او مع هذا بر تدبير و اختيار خود اعتماد میکند. فردوسی : پادشاهی لهراسپ
بخش ۴
شب تیره شبدیز لهراسپی طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۰۵
بس که برهم خورد بزم دلخوشی از رفتنت طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۸۱
زان گل نشان نداد، صبا را چه می شود سعدی : غزلیات
غزل ۲۰
لاابالی چه کند دفتر دانایی را طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۳۸
سفید گشت سرم از شکوفه پیری فیاض لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۳۹۵
آنکه کارش به اسیران همه بیدادی بود طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۲۸
ماندم از بس که به غربت، وطن از یادم رفت جامی : دفتر دوم
بخش ۲۵ - در بیان آنکه روش عارف به خلاف ارباب فکر و نظر از مؤثر است به اثر
روش عارف نکو رفتار طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۲۳
چون نگرید شیشه از کمر عمری همصحبتان؟ ترانه های کودکانه : بخش اول
سلام (خاله شادونه)
سلام سلام کی ماهه کی ستاره؟ طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۲۱
مستم گرفت شحنه، مخور غم که چون گرفت ترانه های کودکانه : بخش اول
پدر و مادر
ای تو گل عمرم رشیدالدین میبدی : ۷- سورة الاعراف
۳ - النوبة الاولى
قوله تعالى: وَ یا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ الْجَنَّةَ اى آدم! آرام گیر و بنشین تو و جفت تو در بهشت فَکُلا مِنْ حَیْثُ شِئْتُما و میخورید هر دو از هر جایى که خواهید وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ و نزدیک این یک درخت مگردید فَتَکُونا مِنَ الظَّالِمِینَ (۱۹) که آن گه از ستمکاران بید بر خود. طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۱۹
از مقام ریشه و پیوند می باید گریخت سعدی : قطعات
شمارهٔ ۳۰
دشمن اگر دوست شود چند بار طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۱۲
از تبسم لب ببند ای غنچه، حال گل ببین رشیدالدین میبدی : ۲۸- سورة القصص- مکیة
۳ - النوبة الثانیة
قوله تعالى وَ ما کُنْتَ بِجانِبِ الْغَرْبِیِّ یعنى بجانب الوادى الغربى، و کان مقام موسى بالطور، اذ اللَّه عزّ و جلّ یکلّمه بجانب الغربى حیث تغرب الشّمس و القمر و النّجوم، موسى (ع) در وادى مقدس بر کوه بود که اللَّه تعالى با وى سخن گفت بجانب غرب ایستاده یعنى که آن کوه از آن وادى بجانب مغرب بود. آنجا که فروشدن آفتاب و ماه و ستارگان بود و آن کوه را غربى الجبل میگفتند. و روا باشد که غربى صفت وادى باشد یعنى که آن وادى سوى مغرب بود. إِذْ قَضَیْنا إِلى مُوسَى الْأَمْرَ یعنى کلّمنا موسى و فرغنا الیه ممّا اردنا تعریفه و ایصاه: مقاتل گفت: إِذْ قَضَیْنا إِلى مُوسَى الْأَمْرَ یعنى اذ عهدنا الى موسى الرّسالة لیلة الجمعة الى فرعون و قومه. باین قول جانب غربى قدمگاه موسى است لیلة النّار، آن شب که آتش دید و رسالت و نبوّت یافت. و قیل: إِذْ قَضَیْنا إِلى مُوسَى الْأَمْرَ یعنى قضینا هلاک فرعون فى الماء، باین قول جانب غربى دریا است یعنى ما کنت بجانب الغربىّ من البحر. و گفتهاند قضا اینجا بمعنى وصایت است چنان که در سوره بنى اسرائیل گفت: وَ قَضى رَبُّکَ اى وصىّ ربک أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ ، وَ ما کُنْتَ مِنَ الشَّاهِدِینَ اى من الحاضرین، فى ذلک المکان و من الشّاهدین لتلک الحالة، فاخبرناک به لیکون ذلک معجزة لک.