یغمای جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۵
زلف تو نشسته تا سر دوش یغمای جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۶
دانی از بهر چه ته جرعه فشانند به خاک فیض کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۵۵
حق را نمیگویم بعام علم این تقاضا میکند نهج البلاغه : خطبه ها
توصیف مردم پیش از بعثت پیامبرص و گروهی از مردم
<mark class="format"> و من خطبة له عليهالسلام بعد انصرافه من صفين </mark> <mark class="format"> و فيها حال الناس قبل البعثة و صفة آل النبي ثم صفة قوم آخرين </mark> أَحْمَدُهُ اِسْتِتْمَاماً لِنِعْمَتِهِ وَ اِسْتِسْلاَماً لِعِزَّتِهِ وَ اِسْتِعْصَاماً مِنْ مَعْصِيَتِهِ یغمای جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۷
نریخت ساقی چشم تو ساغری به گلویم طغرل احراری : غزلیات
شمارهٔ ۸۱
یکسر شرار عشقم و آهم زبانه است کسایی مروزی : دیوان اشعار
دستش از پرده برون آمد ...
دستش از پرده برون آمد چون عاج سپید یغمای جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۸
چه شد که خانه به غیر از شرابخانه ندارم شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۲۴۰
ای به روی تو دیده ها روشن سعیدا : غزلیات
شمارهٔ ۲۱۱
شیخ گر از سنت و فرضانه می یابد مراد یغمای جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۹
نگاه کن که نریزد دهی چو باده به دستم یغمای جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۰
بهار ار باده در ساغر نمیکردم چه میکردم؟ فیض کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۳۷
خوشا آنان که ترک کام کردند جیحون یزدی : قصاید
شمارهٔ ۴۸ - ممدوح این قصیده معلوم نیست
ترکا گه پیمانه است برخیز و به پیمان باش یغمای جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۲
هر جا حدیث عشق تو بیدادگر کنم بلند اقبال : غزلیات
شمارهٔ ۳۱۸
من نه از زلف بتان این سان پریشان روزگارم یغمای جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۳
ساقی از جام طرب داد شرابی دوشم عثمان مختاری : شهریارنامه
بخش ۲۲ - بند افتادن شهریار در زندان سراندیب گوید
بعاس آن زمان گفت هیتال شاه یغمای جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۴
گفتم که به خاک و خون نشستم صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۱۳۷
پیراهن گل چاک ز بیداد نسیم است
شمارهٔ ۱۰۵
زلف تو نشسته تا سر دوش یغمای جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۶
دانی از بهر چه ته جرعه فشانند به خاک فیض کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۵۵
حق را نمیگویم بعام علم این تقاضا میکند نهج البلاغه : خطبه ها
توصیف مردم پیش از بعثت پیامبرص و گروهی از مردم
<mark class="format"> و من خطبة له عليهالسلام بعد انصرافه من صفين </mark> <mark class="format"> و فيها حال الناس قبل البعثة و صفة آل النبي ثم صفة قوم آخرين </mark> أَحْمَدُهُ اِسْتِتْمَاماً لِنِعْمَتِهِ وَ اِسْتِسْلاَماً لِعِزَّتِهِ وَ اِسْتِعْصَاماً مِنْ مَعْصِيَتِهِ یغمای جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۷
نریخت ساقی چشم تو ساغری به گلویم طغرل احراری : غزلیات
شمارهٔ ۸۱
یکسر شرار عشقم و آهم زبانه است کسایی مروزی : دیوان اشعار
دستش از پرده برون آمد ...
دستش از پرده برون آمد چون عاج سپید یغمای جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۸
چه شد که خانه به غیر از شرابخانه ندارم شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۲۴۰
ای به روی تو دیده ها روشن سعیدا : غزلیات
شمارهٔ ۲۱۱
شیخ گر از سنت و فرضانه می یابد مراد یغمای جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۹
نگاه کن که نریزد دهی چو باده به دستم یغمای جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۰
بهار ار باده در ساغر نمیکردم چه میکردم؟ فیض کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۳۷
خوشا آنان که ترک کام کردند جیحون یزدی : قصاید
شمارهٔ ۴۸ - ممدوح این قصیده معلوم نیست
ترکا گه پیمانه است برخیز و به پیمان باش یغمای جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۲
هر جا حدیث عشق تو بیدادگر کنم بلند اقبال : غزلیات
شمارهٔ ۳۱۸
من نه از زلف بتان این سان پریشان روزگارم یغمای جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۳
ساقی از جام طرب داد شرابی دوشم عثمان مختاری : شهریارنامه
بخش ۲۲ - بند افتادن شهریار در زندان سراندیب گوید
بعاس آن زمان گفت هیتال شاه یغمای جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۴
گفتم که به خاک و خون نشستم صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۱۳۷
پیراهن گل چاک ز بیداد نسیم است