سنایی غزنوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۷۱
تیغ از کف و بازوی تو ای فخر امم قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۸۷
گر زان که خرد بیخودی افزا بودی حسینی غوری هروی : کنز الرموز
بخش ۷ - در بیان معرفت نماز و کیفیت آن
نفس تست آلوده حرص و هوا خاقانی : قصاید
شمارهٔ ۱۰۵ - قصیده
در جهان کس نیست اندوه جهان کس مخور ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۹
از ما همه عجز و نیستی مطلوبست سنایی غزنوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳
عشقا تو در آتش نهادی ما را سعدی : غزلیات
غزل ۵۹۳
بسم از هوا گرفتن که پری نماند و بالی جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۱۸۲
دل ز پهلوی تن خاکی است گر بیدار نیست حزین لاهیجی : غزلیات ناتمام
شمارهٔ ۲۵۶
به راه آن وفا دشمن، سر و جان شاد می دادم فرخی سیستانی : قصاید
شمارهٔ ۶۱ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف و تهنیت ولادت پسری از وی
مرا بپرسید از رنج راه و شغل سفر رشیدالدین میبدی : ۹۶- سورة العلق- مکیة
النوبة الثانیة
این سوره دویست و هشتاد حرف است، نود و دو کلمه، نوزده آیت، جمله به مکه فرو آمد و در این سوره ناسخ و منسوخ نیست. و در خبر است از ابى کعب از رسول خدا (ص) که گفت: «هر که این سوره برخواند چنانست که مفصّل جمله خواند». خاقانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۵
آنها که محققان راهند ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۵۴۷
عاشق من و دیوانه من و شیدا من سلیم تهرانی : غزلیات
شمارهٔ ۳۰۲
واقف کسی ز شیوه ی آن کج کلاه نیست فردوسی : فریدون
بخش ۹
چو تنگ اندر آمد به نزدیکشان نصرالله منشی : ابتدای کلیله و دمنه، و هو من کلام بزرجمهر البختکان
بخش ۱- تمهید بزرگمهر بختگان
این کتاب کلیله و دمنه فراهم آورده علما و براهنه هند است در انواع مواعظ و ابواب حکم و امثال، و همیشه حکمای هر صنف از اهل عالم میکوشیدند و بدقایق حیلت گرد آن میگشتند که مجموعی سازند مشتمل بر مناظم حال و مآل و مصالح معاش و معاد، تا آنگاه که ایشان را این اتفاق خوب روی نمود، و بر این جمله وضعی دست داد، که سخن بلیغ باتقان بسیار از زبان بهایم و مرغان و وحوش جمع کردند، و چند فایده ایشان را دران حاصل آمد: اول آنکه در سخن مجال تصرف یافتند تا در هر باب که افتتاح کرده آید بنهایت اشباع برسانیدند، دیگر آنکه پند و حکمت و لهو و هزل و بهم پیوست تا حکما برای استفادت آن را مطالعت کنند. و نادانان برای افسانه خوانند، و احداث متعلمان بظن علم و موعظت نگردند و حفظ آن بریشان سبک خیزد، و چون در حد کهولت رسند و در آن محفوظ تاملی کنند صحیفه دل را پر فواید بینند، و ناگاه بر ذخایر نفیس و گنجهای شایگانی مظفر شوند. و مثال این همچنان است که مردی در حال بلوغ بر سر گنجی افتد که پدر برای او نهاده باشد فرحی بدو راه یابد و در باقی عمر ا زکسب فارغ آید. فروغی بسطامی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۲
پایه عمر گرانمایه بر آب است برآب صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۰۹۷
دمی چون صبح می خواهم درین عالم زمن باشد کلیم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۵
شیوه نادان بود بر عاشق بیدل گرفت محتشم کاشانی : قطعات
شمارهٔ ۱۱۵
شاعر خیره در اقلیم سخن میباشد
رباعی شمارهٔ ۲۷۱
تیغ از کف و بازوی تو ای فخر امم قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۸۷
گر زان که خرد بیخودی افزا بودی حسینی غوری هروی : کنز الرموز
بخش ۷ - در بیان معرفت نماز و کیفیت آن
نفس تست آلوده حرص و هوا خاقانی : قصاید
شمارهٔ ۱۰۵ - قصیده
در جهان کس نیست اندوه جهان کس مخور ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۹
از ما همه عجز و نیستی مطلوبست سنایی غزنوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳
عشقا تو در آتش نهادی ما را سعدی : غزلیات
غزل ۵۹۳
بسم از هوا گرفتن که پری نماند و بالی جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۱۸۲
دل ز پهلوی تن خاکی است گر بیدار نیست حزین لاهیجی : غزلیات ناتمام
شمارهٔ ۲۵۶
به راه آن وفا دشمن، سر و جان شاد می دادم فرخی سیستانی : قصاید
شمارهٔ ۶۱ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف و تهنیت ولادت پسری از وی
مرا بپرسید از رنج راه و شغل سفر رشیدالدین میبدی : ۹۶- سورة العلق- مکیة
النوبة الثانیة
این سوره دویست و هشتاد حرف است، نود و دو کلمه، نوزده آیت، جمله به مکه فرو آمد و در این سوره ناسخ و منسوخ نیست. و در خبر است از ابى کعب از رسول خدا (ص) که گفت: «هر که این سوره برخواند چنانست که مفصّل جمله خواند». خاقانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۵
آنها که محققان راهند ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۵۴۷
عاشق من و دیوانه من و شیدا من سلیم تهرانی : غزلیات
شمارهٔ ۳۰۲
واقف کسی ز شیوه ی آن کج کلاه نیست فردوسی : فریدون
بخش ۹
چو تنگ اندر آمد به نزدیکشان نصرالله منشی : ابتدای کلیله و دمنه، و هو من کلام بزرجمهر البختکان
بخش ۱- تمهید بزرگمهر بختگان
این کتاب کلیله و دمنه فراهم آورده علما و براهنه هند است در انواع مواعظ و ابواب حکم و امثال، و همیشه حکمای هر صنف از اهل عالم میکوشیدند و بدقایق حیلت گرد آن میگشتند که مجموعی سازند مشتمل بر مناظم حال و مآل و مصالح معاش و معاد، تا آنگاه که ایشان را این اتفاق خوب روی نمود، و بر این جمله وضعی دست داد، که سخن بلیغ باتقان بسیار از زبان بهایم و مرغان و وحوش جمع کردند، و چند فایده ایشان را دران حاصل آمد: اول آنکه در سخن مجال تصرف یافتند تا در هر باب که افتتاح کرده آید بنهایت اشباع برسانیدند، دیگر آنکه پند و حکمت و لهو و هزل و بهم پیوست تا حکما برای استفادت آن را مطالعت کنند. و نادانان برای افسانه خوانند، و احداث متعلمان بظن علم و موعظت نگردند و حفظ آن بریشان سبک خیزد، و چون در حد کهولت رسند و در آن محفوظ تاملی کنند صحیفه دل را پر فواید بینند، و ناگاه بر ذخایر نفیس و گنجهای شایگانی مظفر شوند. و مثال این همچنان است که مردی در حال بلوغ بر سر گنجی افتد که پدر برای او نهاده باشد فرحی بدو راه یابد و در باقی عمر ا زکسب فارغ آید. فروغی بسطامی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۲
پایه عمر گرانمایه بر آب است برآب صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۰۹۷
دمی چون صبح می خواهم درین عالم زمن باشد کلیم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۵
شیوه نادان بود بر عاشق بیدل گرفت محتشم کاشانی : قطعات
شمارهٔ ۱۱۵
شاعر خیره در اقلیم سخن میباشد