عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
نکته‌ای که شیخ بصره از رابعه پرسید
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
حکایت شهریاری که قصری زرنگار کرد
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
حکایت تاجری که از فروختن کنیز خود پشیمان شد
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
حکایت خسروی که سگ تازی خود را رها کرد
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
گفتگوی عیسی با خم آب
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
راه‌بینی که از دست کسی شربت نمی‌خورد
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
حکایت چاکری که از دست شاه میوهٔ تلخی را با رغبت خورد
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
گفتار مردی صوفی از روزگار خود
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
حکایت خفاشی که به طلب خورشید پرواز می‌کرد
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
حکایت خواجه‌ای که بایزید و ترمذی را در خواب دید
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
گفتار شیخ خرقان در دم آخر
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
حکایت بنده‌ای که با خلعت شاه گرد راه از خود پاک کرد و بردارش کردند
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
دو چیزی که پیر ترکستان دوست میداشت
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
گفتگوی مردی درویش با ابراهیم ادهم دربارهٔ فقر
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
سخن دیوانه‌ای دربارهٔ عالم
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
حکایت احمد حنبل که پیش بشر حافی می‌رفت
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
حکایت پادشاه هندوان که اسیر محمود گشت و مسلمان شد
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
حکایت مردی غازی و مردی کافر که مهلت نماز به یکدیگر دادند
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
حکایت غلامان عمید خراسان و دیوانهٔ ژنده‌پوش
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
حکایت مردی که خری به عاریت گرفت و آنرا گرگ درید