سوره فتح دعای نصر دعای توسل
اقبال لاهوری : پیام مشرق
خرده (۱۱)
اقبال لاهوری : پیام مشرق
خرده (۱۳)
اقبال لاهوری : زبور عجم
خیز و بخاک تشنه ئی بادهٔ زندگی فشان
اقبال لاهوری : زبور عجم
چند بروی خودکشی پردهٔ صبح و شام را
اقبال لاهوری : زبور عجم
تکیه بر حجت و اعجاز و بیان نیز کنند
اقبال لاهوری : زبور عجم
گرچه می دانم که روزی بی نقاب آید برون
اقبال لاهوری : زبور عجم
گشاده رو ز خوش و ناخوش زمانه گذر
اقبال لاهوری : زبور عجم
بینی جهان را خود را نبینی
اقبال لاهوری : زبور عجم
به نگاه آشنائی چو درون لاله دیدم
اقبال لاهوری : زبور عجم
بهار آمد نگه می غلطد اندر آتش لاله
اقبال لاهوری : زبور عجم
لاله این گلستان داغ تمنائی نداشت
اقبال لاهوری : زبور عجم
هنگامه را که بست درین دیر دیر پای
اقبال لاهوری : زبور عجم
ای لاله ای چراغ کهستان و باغ و راغ
اقبال لاهوری : زبور عجم
خود را کنم سجودی ، دیر و حرم نمانده
اقبال لاهوری : جاویدنامه
نه تا سخن از عارف هندی
اقبال لاهوری : جاویدنامه
ارض ملک خداست
اقبال لاهوری : جاویدنامه
غزل زنده رود
اقبال لاهوری : جاویدنامه
صحبت با شاعر هندی برتری هری
اقبال لاهوری : جاویدنامه
پیغام سلطان شهید به رود کاویری
اقبال لاهوری : پس چه باید کرد؟
حکمت فرعونی