فریدون مشیری : بهار را باورکن
ای همیشه خوب
ماهیِ همیشه تشنه ام انوری : مقطعات
شمارهٔ ۵۸ - حساد او را به تهمتی منسوب کردند قسمیات در نفی تهمت و ذم شاعری و استغفار گوید
بدان خدای که در جست و جوی قدرت او خیام : گردش دوران [۵۶-۳۵]
رباعی ۵۳
این کهنه رباط را که عالم نام است رشیدالدین میبدی : ۳۵- سورة الملائکة- مکیة
۲ - النوبة الثانیة
قوله تعالى: وَ ما یَسْتَوِی الْبَحْرانِ هذا عَذْبٌ فُراتٌ الفرات اشدّ الماء عذوبة، «سائغ» اى هنىء شهى سهل المرور فى الحلق، «شرابه» اى ماؤه، «وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ، الاجاج اشدّ الماء ملوحة، و من کلّ تأکلون» اى من کلّ بحر من العذب و الملح «تَأْکُلُونَ لَحْماً طَرِیًّا» طعاما شهیّا یعنى السمک، وَ تَسْتَخْرِجُونَ یعنى من الملح دون العذب، «حلیة» یعنى زینة اللؤلؤ و الجوهر، و قیل: فى الملح عیون عذبة و ممّا بینهما یخرج اللؤلؤ، و قیل: ینعقد اللؤلؤ من ماء السماء، تَلْبَسُونَها اى تتخذ نساءکم منها ملابس، وَ تَرَى الْفُلْکَ الفلک واحد و جمع، «فیه» اى فى الکلّ «مواخر» اى جوارى، و المخر قطع السفینة الماء بالجرى. قال مقاتل: هو ان ترى سفینتین احدیهما مقبلة و الأخرى مدبرة هذه تستقبل تلک و تلک تستدبر هذه تجریان بریح واحدة. و فى الخبر: استمخروا الرّیح و اعدّوا النبل، یعنى عند الاستنجاء اى اجعلوا ظهورکم ممّا یلى الرّیح و کذلک حالة السفن. جامی : یوسف و زلیخا
بخش ۲۹ - آغاز حسد بردن اخوان و دور انداختن یوسف را علیه السلام از کنعان
دبیر خامه ز استاد کهن زاد ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۵۰ - یا مرگ یا تجدد
هرکو در اضطراب وطن نیست قاآنی شیرازی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۶۲ - در ستایش نواب شاهزادهٔ رضوان جایگاه فریدون میرزا حکمران فارس طاب الله ثراه فرماید
ماهم ز در درآمد و بر من سلام کرد فردوسی : پادشاهی بهرام گور
بخش ۱۲
به روز سدیگر برون رفت شاه امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۲۹۴
جانا، کرشمه تو ره عقل و دین زده ست خیام : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲
چون عهده نمیشود کسی فردا را فردوسی : پادشاهی بهرام گور
بخش ۴۳
بیامد ز میدان چو تیر از کمان جامی : یوسف و زلیخا
بخش ۱۲ - نخل بیان فضیلت عشق بستن و شاخچه آغاز سبب نظم کتاب به آن پیوستن
دل فارغ ز درد عشق دل نیست فریدون مشیری : از دیار آتشی
یک آسمان پرنده
یک آسمان پرنده، رها، روی شاخهها، صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵
نیست سنگ کم اگر در پله میزان ترا ترانه های کودکانه : بخش اول
اعداد
یک، یه دونه کلاغه عطار نیشابوری : باب چهل و ششم: در معانیی كه تعلّق به صبح دارد
شمارهٔ ۷
بیهمدم اگر دمی زنی نقصان است اوحدی مراغهای : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۴
ای ز لعلت قیمت یاقوت پست ابراهیم شاهدی دده مغلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۰
بگو به یار که کاشانه که می پرسی هاتف اصفهانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۸
بر خاکم اگر پا نهد آن سرو خرامان عطار نیشابوری : بخش هجدهم
(۸) حکایت شیخ علی رودباری
چنین گفتند جمعی هم دیاری
ای همیشه خوب
ماهیِ همیشه تشنه ام انوری : مقطعات
شمارهٔ ۵۸ - حساد او را به تهمتی منسوب کردند قسمیات در نفی تهمت و ذم شاعری و استغفار گوید
بدان خدای که در جست و جوی قدرت او خیام : گردش دوران [۵۶-۳۵]
رباعی ۵۳
این کهنه رباط را که عالم نام است رشیدالدین میبدی : ۳۵- سورة الملائکة- مکیة
۲ - النوبة الثانیة
قوله تعالى: وَ ما یَسْتَوِی الْبَحْرانِ هذا عَذْبٌ فُراتٌ الفرات اشدّ الماء عذوبة، «سائغ» اى هنىء شهى سهل المرور فى الحلق، «شرابه» اى ماؤه، «وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ، الاجاج اشدّ الماء ملوحة، و من کلّ تأکلون» اى من کلّ بحر من العذب و الملح «تَأْکُلُونَ لَحْماً طَرِیًّا» طعاما شهیّا یعنى السمک، وَ تَسْتَخْرِجُونَ یعنى من الملح دون العذب، «حلیة» یعنى زینة اللؤلؤ و الجوهر، و قیل: فى الملح عیون عذبة و ممّا بینهما یخرج اللؤلؤ، و قیل: ینعقد اللؤلؤ من ماء السماء، تَلْبَسُونَها اى تتخذ نساءکم منها ملابس، وَ تَرَى الْفُلْکَ الفلک واحد و جمع، «فیه» اى فى الکلّ «مواخر» اى جوارى، و المخر قطع السفینة الماء بالجرى. قال مقاتل: هو ان ترى سفینتین احدیهما مقبلة و الأخرى مدبرة هذه تستقبل تلک و تلک تستدبر هذه تجریان بریح واحدة. و فى الخبر: استمخروا الرّیح و اعدّوا النبل، یعنى عند الاستنجاء اى اجعلوا ظهورکم ممّا یلى الرّیح و کذلک حالة السفن. جامی : یوسف و زلیخا
بخش ۲۹ - آغاز حسد بردن اخوان و دور انداختن یوسف را علیه السلام از کنعان
دبیر خامه ز استاد کهن زاد ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۵۰ - یا مرگ یا تجدد
هرکو در اضطراب وطن نیست قاآنی شیرازی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۶۲ - در ستایش نواب شاهزادهٔ رضوان جایگاه فریدون میرزا حکمران فارس طاب الله ثراه فرماید
ماهم ز در درآمد و بر من سلام کرد فردوسی : پادشاهی بهرام گور
بخش ۱۲
به روز سدیگر برون رفت شاه امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۲۹۴
جانا، کرشمه تو ره عقل و دین زده ست خیام : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲
چون عهده نمیشود کسی فردا را فردوسی : پادشاهی بهرام گور
بخش ۴۳
بیامد ز میدان چو تیر از کمان جامی : یوسف و زلیخا
بخش ۱۲ - نخل بیان فضیلت عشق بستن و شاخچه آغاز سبب نظم کتاب به آن پیوستن
دل فارغ ز درد عشق دل نیست فریدون مشیری : از دیار آتشی
یک آسمان پرنده
یک آسمان پرنده، رها، روی شاخهها، صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵
نیست سنگ کم اگر در پله میزان ترا ترانه های کودکانه : بخش اول
اعداد
یک، یه دونه کلاغه عطار نیشابوری : باب چهل و ششم: در معانیی كه تعلّق به صبح دارد
شمارهٔ ۷
بیهمدم اگر دمی زنی نقصان است اوحدی مراغهای : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۴
ای ز لعلت قیمت یاقوت پست ابراهیم شاهدی دده مغلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۰
بگو به یار که کاشانه که می پرسی هاتف اصفهانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۸
بر خاکم اگر پا نهد آن سرو خرامان عطار نیشابوری : بخش هجدهم
(۸) حکایت شیخ علی رودباری
چنین گفتند جمعی هم دیاری