اسیری لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۴۳۲
ای ز آفتاب روی تو روشن جهان جان
صامت بروجردی : کتاب التضمین و المصائب
شمارهٔ ۸ - همچنین من افکاره
زینب به حسین گفت که ای تاج سر ما
ملک‌الشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۶۱
زده مرد (‌را) استوار مدار، و آپریکان (‌آبرمند) مرد (‌را) چگونه که آیین بود، هزینه به او ده‌.
فرخی یزدی : غزلیات
شمارهٔ ۲۵
نای آزادی کند چون نی نوای انقلاب
عبید زاکانی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۳۷ - در مدح شاه شیخ ابواسحق
ای دوش چرخ غاشیه گردان جاه تو
ملک‌الشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۶۰
راستگوی مرد، پیامبرکن‌.
اوحدی مراغه‌ای : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۶۹
رخ باز نهادم به سماوات الهی
فردوسی : سهراب
بخش ۱
اگر تندبادی براید ز کنج
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۹۸۰
تن به جان زنده است و جان از عشق
ابوالحسن فراهانی : غزلیات
شمارهٔ ۳۴
از صبوری لاف زد خون دل ناشا دریز
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۵
هر کس که در این زمانه با فرهنگ است
شهریار (سید محمدحسین بهجت تبریزی) : گزیدهٔ غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱ - دریاچه اشک
طبعم از لعل تو آموخت در افشانی ها
خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۱۶۳
الهی تا آموختن را آموختم، آموخته را جمله بسوختم، اندوخته را بر انداختم و انداخته را بیندوختم نیست را بفروختم تا هست را بیفروختم.
خاقانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۹
کار عشق از وصل و هجران درگذشت
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۹۸۵
هر چند که مهر شرم بر درج دهن داری
ملک‌الشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۵۹
سخن بنگرش (‌ملاحظه و تامل‌) کوی‌، چه سخنی است ( که‌) گفتن به و سخنی هست که پاییدن (تأمل) و آن پاییدن به از آن گفتن.
فخرالدین اسعد گرگانی : ویس و رامین
پشیمان شدن ویس از کردهء خویش
شگفتا پر فریبا روزگارا
آذر بیگدلی : غزلیات
شمارهٔ ۳۷
دوشم بپرسش آمد و تا لب گشود رفت
فرخی سیستانی : قصاید
شمارهٔ ۹۲ - در مدح خواجه عمید سید ابواحمد تمیمی گوید
آن کیست کاندر آمد بازی کنان ازین در
ملک‌الشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۵۸
اگر پسری بودت به برنایی به دبیرستان ده‌، چه دبیری چشم‌روشی است‌.