مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۱۳۲
مستی ببینی رازدان، می‌دان که باشد مست او
عطار نیشابوری : بخش ششم
الحکایه و التمثیل
چنین گفت آن بزرگ برگزیده
ادیب صابر : قصاید
شمارهٔ ۷۴
فروغ لاله و بوی گل و نسیم سمن
سنایی غزنوی : قصاید و قطعات
شمارهٔ ۶
تلخ کرد از حدیث خویش طبیب
جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۴
از عکس تو شد گرم طپش تا دل دریا
اهلی شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۶۱۵
کس چون غم زلیخا یوسف ندیده داند؟
عنصری بلخی : قصاید
شمارهٔ ۲۷ - ایضاً در مدح سلطان محمود
اگر چه کار خرد عبرت است سرتاسر
انوری : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۹۱ - در مدح یکی دیگر از بزرگان
ای در هنر مقدم اعیان روزگار
امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۴۲۳
کرشمه کردنت ار چه بلاست، باز ندارم
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۳۶
از گلشن عیش جام مقصود که جست؟
ناصرخسرو : سفرنامه
بخش ۵۰ - بیرون شدن از مصر و صفت مدینة النبی
غره شهر ذی القعده از مصر بیرون شدم و بیستم ماه به قلزم رسیدیم و از آن جا کشتی براندیم به پانزده روز به شهری رسیدیم که آن را جار می‌گفتند و بیست و دوم ماه بود و از آن جا به چهار روز به مدینه رسول الله صلی الله علیه و سلم.
عبدالقادر گیلانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۸ - بلای ناگهان
دل ناشاد من شاید که روزی شادمان گردد
اهلی شیرازی : قصاید
شمارهٔ ۵۶ - در مدح قاضی شاه ملا گوید
منت ایزد را که بنمود از فلک دیگر هلال
نصرالله منشی : باب القرد و السلحفاة
بخش ۴
باخه گفت: من ترا برپشت بدان جزیره رسانم، که در وی هم امن و راحت است و هم خصب و نعمت. در جمله بر وی دمید تا بوزنه توسنی کم کرد و زمام اختیار بدو داد. او را بر پشت گرفت و روی بخانه نهاد. چون بمیان آب رسید تاملی کرد و از ناخوبی آنچه پیش داشت بازاندیشید و با خود گفت: سزاوارتر چیزی که خردمندان ازان تحرز نموده‌اند بی وفایی و غدر است خاصه در حق دوستان، و از برای زنان که نه در ایشان حسن عهد صورت بندد و نه ازیشان وفا و مردمی چشم توان داشت. و گفته‌اند که: «برکمال عیار زر بعون و انصاف آتش وقوف توان یافت؛ و بر قوت ستور بحمل بارگران دلیل توان گرفت؛ و سداد و امانت مردان بداد و ستد بتوان شناخت، و هرگز علم بنهایت کارهای زنان و کیفیت بدعهدی ایشان محیط نگردد. »
قاسم انوار : غزلیات
شمارهٔ ۶۶۱
فداک عقلی و روحی، که راحت جانی
سیدای نسفی : غزلیات
شمارهٔ ۲۲۷
غنچه‌ام خوبان غم خود دل‌نشینم کرده‌اند
خاقانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۸۴
از غدر فلک طعن خسان صعب‌تر است
الهامی کرمانشاهی : خیابان دوم
بخش ۳۸ - در ذکر مبارزت و شهادت جناب غلام غلام ترک حضرت سید الساجدین
پس از آن نوبت به غارب رسید
احمد شاملو : آیدا در آینه
جاده، آن سویِ پُل
مرا دیگر انگیزه‌ی سفر نیست.
واعظ قزوینی : رباعیات
شمارهٔ ۱۱۹
شاهی خواهی، گدایی از دست مده