اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۳۹
دل مست بتان ز صورت چون مه اوست
سلطان ولد : ولدنامه
بخش ۱۶۰ - در بیان آنکه عاقل را یک اشارت بس است. زیرا در او آن حالت هست، بی آنکه بگویند میداند. چنانکه دو شخص بر قضیۀ دراز واقف باشند، بیک اشارت یکی تمامت قضیه را دیگری معلوم کند، لیکن کسی را که در آن قضیه وقوفی نباشد برمزی تمامت را کی توان معلوم کردن
بلکه خود بی اشارتی معلوم
سیدای نسفی : غزلیات
شمارهٔ ۲۱
اگر قامت برافرازی زمین را جان شود پیدا
مسعود سعد سلمان : قصاید
شمارهٔ ۴۲ - اندرز
کس را بر اختیار خدای اختیار نیست
صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۱۸۸
اگر یک چندم از دل برگشایند
نورعلیشاه : بخش دوم
شمارهٔ ۲۵
سودی نرسد بجز زیانش
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۳۸
یاری که به صورت و به سیرت ملکیست
ازرقی هروی : رباعیات
شمارهٔ ۴۶
مرد آنکه شدن را به شتاب آراید
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۲۲۱
سر و پا گم کند آن کس که شود دلخوش ازو
امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۴۴۰
ببین که باز به دست تو اوفتاد دلم
سلمان ساوجی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۳۰ - در مدح سلطان اویس
در درج عقیق لبت نقد جان نهاد
بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۵۲
تا غبارخط برآن حسن صفا پیرا نشست
نظامی گنجوی : خسرو و شیرین
بخش ۳۸ - شیرکشتن خسرو در بزمگاه
ملک عزم تماشا کرد روزی
خاقانی : قطعات
شمارهٔ ۳۳۰
کیست ز اهل زمانه خاقانی
کلیم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۲۳
دست حسنت پنجه خورشید تابان می برد
مجیرالدین بیلقانی : رباعیات
شمارهٔ ۵۸
شکرست که جان لطف بر جای بماند
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۳۷
از جان منت فراغ اگر ای ساقیست
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۱۳۲
مستی ببینی رازدان، می‌دان که باشد مست او
عطار نیشابوری : بخش ششم
الحکایه و التمثیل
چنین گفت آن بزرگ برگزیده
ادیب صابر : قصاید
شمارهٔ ۷۴
فروغ لاله و بوی گل و نسیم سمن