جامی : دفتر دوم
بخش ۲۰ - اشارت به جماعتی که در مظاهر صوری و معنوی مشهود ایشان جز جمال مطلق حضرت حق جل ذکره نیست
وان دگر گر چه سوی صورت رو بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۱۵۶
به حسرت غنچهام یعنی به دلتنگی وطن دارم وفایی مهابادی : غزلیات
شمارهٔ ۲۹
به راه دوست کسی سر نهد سبک بار است ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۱۹
ای چشم تو چشم چشمه هر چشم همه امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۶۰۸
خون ریز که گر بپوشدت کس نهج البلاغه : حکمت ها
آزمودن انسان ها
<strong> وَ قَالَ عليهالسلام </strong> اُخْبُرْ تَقْلِهِ سعدی : باب پنجم در عشق و جوانی
حکایت شمارهٔ ۱۱
یکی را پرسیدند از مستعربان بغداد ما تَقولُ فی المُرْدِ گفت لا خَیرَ فیهِمْ مادامَ اَحَدُ هُمْ لطیفاً یَتَخاشَنُ فاذا خَشُنَ یَتَلاطَفُ یعنی چندان که خوب و لطیف و نازک اندام است درشتی کند و سختی چون سخت و درشت چنان که به کاری نیاید تلطف کند و درشتی نماند. امیرشاهی سبزواری : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۵
غم روی تو دارد دل، همین بس مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۶۹۹
دل را ز من بپوشی یعنی که من ندانم جامی : سبحةالابرار
بخش ۳۱ - ختم کتاب و خاتمهٔ خطاب
دامت آثارک، ای طرفه قلم! جویای تبریزی : مناقب
شمارهٔ ۱۷ - در منقبت حضرت امام زین العابدین صلوات الله علیه و آله
ز ابروی تو تفاوت بسی است تا شمشیر جامی : یوسف و زلیخا
بخش ۴۷ - فرستادن زلیخا یوسف را علیه السلام به جانب باغ و تهیه اسباب وی کردن
چمن پیرای باغ این حکایت فروغ فرخزاد : اسیر
دیدار ِ تلخ
به زمین می زنی و می شکنی حکیم نزاری : غزلیات
شمارهٔ ۷۶۴
چند خواهم سوخت آه از دردِ دل قصاب کاشانی : غزلیات
شمارهٔ ۳۱۷
نیست همدردی که بردارد ز دل بار کسی فصیحی هروی : قطعات
شمارهٔ ۲۰ - مدح حسینخان شاملو
دی در بهار صبح درون آمد از درم حافظ : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۳۱
به تیغم گر کشد دستش نگیرم مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۶۹۸
ای توبهام شکسته از تو کجا گریزم ملکالشعرای بهار : ترکیبات
نکیر و منکر
چون فروبردند نعشم را به گور جیحون یزدی : قصاید
شمارهٔ ۲۷ - وله
نگار من چو بخیزد بنارون ماند
بخش ۲۰ - اشارت به جماعتی که در مظاهر صوری و معنوی مشهود ایشان جز جمال مطلق حضرت حق جل ذکره نیست
وان دگر گر چه سوی صورت رو بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۱۵۶
به حسرت غنچهام یعنی به دلتنگی وطن دارم وفایی مهابادی : غزلیات
شمارهٔ ۲۹
به راه دوست کسی سر نهد سبک بار است ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۱۹
ای چشم تو چشم چشمه هر چشم همه امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۶۰۸
خون ریز که گر بپوشدت کس نهج البلاغه : حکمت ها
آزمودن انسان ها
<strong> وَ قَالَ عليهالسلام </strong> اُخْبُرْ تَقْلِهِ سعدی : باب پنجم در عشق و جوانی
حکایت شمارهٔ ۱۱
یکی را پرسیدند از مستعربان بغداد ما تَقولُ فی المُرْدِ گفت لا خَیرَ فیهِمْ مادامَ اَحَدُ هُمْ لطیفاً یَتَخاشَنُ فاذا خَشُنَ یَتَلاطَفُ یعنی چندان که خوب و لطیف و نازک اندام است درشتی کند و سختی چون سخت و درشت چنان که به کاری نیاید تلطف کند و درشتی نماند. امیرشاهی سبزواری : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۵
غم روی تو دارد دل، همین بس مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۶۹۹
دل را ز من بپوشی یعنی که من ندانم جامی : سبحةالابرار
بخش ۳۱ - ختم کتاب و خاتمهٔ خطاب
دامت آثارک، ای طرفه قلم! جویای تبریزی : مناقب
شمارهٔ ۱۷ - در منقبت حضرت امام زین العابدین صلوات الله علیه و آله
ز ابروی تو تفاوت بسی است تا شمشیر جامی : یوسف و زلیخا
بخش ۴۷ - فرستادن زلیخا یوسف را علیه السلام به جانب باغ و تهیه اسباب وی کردن
چمن پیرای باغ این حکایت فروغ فرخزاد : اسیر
دیدار ِ تلخ
به زمین می زنی و می شکنی حکیم نزاری : غزلیات
شمارهٔ ۷۶۴
چند خواهم سوخت آه از دردِ دل قصاب کاشانی : غزلیات
شمارهٔ ۳۱۷
نیست همدردی که بردارد ز دل بار کسی فصیحی هروی : قطعات
شمارهٔ ۲۰ - مدح حسینخان شاملو
دی در بهار صبح درون آمد از درم حافظ : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۳۱
به تیغم گر کشد دستش نگیرم مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۶۹۸
ای توبهام شکسته از تو کجا گریزم ملکالشعرای بهار : ترکیبات
نکیر و منکر
چون فروبردند نعشم را به گور جیحون یزدی : قصاید
شمارهٔ ۲۷ - وله
نگار من چو بخیزد بنارون ماند