نهج البلاغه : حکمت ها
بهترین و بدترین دانش
<strong> وَ قَالَ عليهالسلام </strong> أَوْضَعُ اَلْعِلْمِ مَا وُقِفَ عَلَى اَللِّسَانِ وَ أَرْفَعُهُ مَا ظَهَرَ فِي اَلْجَوَارِحِ وَ اَلْأَرْكَانِ صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۱۴۰
ساقی از میخانه عالمتاب می آید برون مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۸۹
دوش از بت من جهان چه میشد؟ نهج البلاغه : حکمت ها
دو عامل ايمنى از عذاب الهی
<strong> وَ حَكَى عَنْهُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ اَلْبَاقِرُ عليهماالسلام أَنَّهُ قَالَ </strong> ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۱۵۲
چهار کار دژآگاهی (نادانی) و دشمنی و بدی با تن خود کردن است: یکی پادیاوندی (یعنی: زبردستی و زورمندی) نمودن، دیگر درویش متکبر که با مردی توانگر نبرد آورد، دیگر مرد پیر ریژخوی که زنی برنا به زنی گیرد و دیگر مرد گشن (جوان) که زنی پیر به زنی کند. مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۸۲۲
معشوقه چو آفتاب تابان گردد ابوالفرج رونی : غزلیات
شمارهٔ ۲
بیامدی صنما برد و پای بنشستی صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۱۰۲۰
چو برگ غنچهٔ نشکفته ما گرفتهدلان اوحدالدین کرمانی : رباعیات الحاقی
شمارهٔ ۳۴
در خاک نگه کند چو با ما نگرد غزالی : رکن اول - در عبادات
بخش ۱۹ - فصل(نوع دوم طهارت از فضلات تن)
اما جنس دیگر پاکی است از فضلات تن و آن هفت است: ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۱۵۰، ۱۵۱
به خوردن خورشها حریص مباش، و از هر خورشی مخور و زود زود به سور و خورن بزرگان مشو که ستوهآور نباشی. نهج البلاغه : حکمت ها
استفاده از فرصت ها
<strong> وَ قَالَ عليهالسلام </strong> إِضَاعَةُ اَلْفُرْصَةِ غُصَّةٌ حافظ : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۵۳
سحر چون خسرو خاور علم بر کوهساران زد صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۶۲۰
یاد آن عهد که در بحر سفر می کردم صغیر اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۴۸
دل ز راه دیده از نور جمالش روشن است فیض کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۳
یار ما گر میل صحرا میکند، صحرا خوش است رشیدالدین میبدی : ۱۰۵- سورة الفیل- مکیة
النوبة الثالثة
قوله تعالى: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اسم غنیّ من اطاعه اغناه و من خالفه اضاعه و اقماه، اسم عزیز من وافقه رقّاه الى الرّتبة العلیاء، و من خالفه القاه فی المحنة الکبرى. ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۱۴۹
چو نیکویی به تو رسد بسیار شادی مکن و چون سختی و بدبختی رسد بسیار به غم مباش، چه نیکی زمانه با سختی و سختی زمان با نیکویی است و هیچ فراز نیست کش نشیب نه از پیش، و هیچ نشیب نیست کش فراز نه از پس. صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۳۶۵
با خیال خشک تا کی سر به یک بالین نهم ؟ میرزا آقاخان کرمانی : نامهٔ باستان
بخش ۶۷ - پادشاهی یزدگرد
چو شد پادشاه بر جهان یزدگرد
بهترین و بدترین دانش
<strong> وَ قَالَ عليهالسلام </strong> أَوْضَعُ اَلْعِلْمِ مَا وُقِفَ عَلَى اَللِّسَانِ وَ أَرْفَعُهُ مَا ظَهَرَ فِي اَلْجَوَارِحِ وَ اَلْأَرْكَانِ صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۱۴۰
ساقی از میخانه عالمتاب می آید برون مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۸۹
دوش از بت من جهان چه میشد؟ نهج البلاغه : حکمت ها
دو عامل ايمنى از عذاب الهی
<strong> وَ حَكَى عَنْهُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ اَلْبَاقِرُ عليهماالسلام أَنَّهُ قَالَ </strong> ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۱۵۲
چهار کار دژآگاهی (نادانی) و دشمنی و بدی با تن خود کردن است: یکی پادیاوندی (یعنی: زبردستی و زورمندی) نمودن، دیگر درویش متکبر که با مردی توانگر نبرد آورد، دیگر مرد پیر ریژخوی که زنی برنا به زنی گیرد و دیگر مرد گشن (جوان) که زنی پیر به زنی کند. مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۸۲۲
معشوقه چو آفتاب تابان گردد ابوالفرج رونی : غزلیات
شمارهٔ ۲
بیامدی صنما برد و پای بنشستی صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۱۰۲۰
چو برگ غنچهٔ نشکفته ما گرفتهدلان اوحدالدین کرمانی : رباعیات الحاقی
شمارهٔ ۳۴
در خاک نگه کند چو با ما نگرد غزالی : رکن اول - در عبادات
بخش ۱۹ - فصل(نوع دوم طهارت از فضلات تن)
اما جنس دیگر پاکی است از فضلات تن و آن هفت است: ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۱۵۰، ۱۵۱
به خوردن خورشها حریص مباش، و از هر خورشی مخور و زود زود به سور و خورن بزرگان مشو که ستوهآور نباشی. نهج البلاغه : حکمت ها
استفاده از فرصت ها
<strong> وَ قَالَ عليهالسلام </strong> إِضَاعَةُ اَلْفُرْصَةِ غُصَّةٌ حافظ : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۵۳
سحر چون خسرو خاور علم بر کوهساران زد صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۶۲۰
یاد آن عهد که در بحر سفر می کردم صغیر اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۴۸
دل ز راه دیده از نور جمالش روشن است فیض کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۳
یار ما گر میل صحرا میکند، صحرا خوش است رشیدالدین میبدی : ۱۰۵- سورة الفیل- مکیة
النوبة الثالثة
قوله تعالى: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اسم غنیّ من اطاعه اغناه و من خالفه اضاعه و اقماه، اسم عزیز من وافقه رقّاه الى الرّتبة العلیاء، و من خالفه القاه فی المحنة الکبرى. ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۱۴۹
چو نیکویی به تو رسد بسیار شادی مکن و چون سختی و بدبختی رسد بسیار به غم مباش، چه نیکی زمانه با سختی و سختی زمان با نیکویی است و هیچ فراز نیست کش نشیب نه از پیش، و هیچ نشیب نیست کش فراز نه از پس. صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۳۶۵
با خیال خشک تا کی سر به یک بالین نهم ؟ میرزا آقاخان کرمانی : نامهٔ باستان
بخش ۶۷ - پادشاهی یزدگرد
چو شد پادشاه بر جهان یزدگرد