طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۵۰
زخم ما چون زخم سوسن گشت سرتاسر کبود
فضولی : غزلیات
شمارهٔ ۳۳۱
نی همین سرگرم سودای بتان تنها منم
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۴۸
در کار غم عشق، دلم گشت ز خود جمع
سوزنی سمرقندی : غزلیات
شمارهٔ ۲۳ - سپید دلم را سیاه کردی
سپید کارا کردی دلم بعشق سیاه
رشیدالدین میبدی : ۱۵- سورة الحجر- مکیة
۳ - النوبة الثالثة
قوله تعالى: «وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ» روى انس بن مالک قال: لمّا نزل قوله تعالى: «وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ» بکى رسول اللَّه (ص) بکاء شدیدا و بکى اصحابه ببکائه و لا یدرون ما نزل علیه و لم یستطع احد ان یکلّمه من اصحابه و کان رسول اللَّه (ص) اذا راى فاطمة فرح بها فانطلق عبد الرّحمن بن عوف الى باب فاطمة، فقال السّلام علیک یا بنت رسول اللَّه، قالت و علیک السّلام من انت؟ قال انا عبد الرّحمن بن عوف، قالت و ما جاء بک؟ قال ترکت رسول اللَّه (ص) باکیا حزینا و لا ندری ما نزل به جبرئیل (ع) فلبست فاطمة مشتملة من صوف خلقا فانطلقت الى رسول اللَّه (ص)، فلما دخلت على النبى (ص) نظر الیها عمر فوضع یده على رأسه و قال واحرباه، انّ قیصر و کسرى یلبسون السّندس و الحریر و ابنة رسول اللَّه (ص) فى مشملة من صوف! فسمعت فاطمة قول عمر فذکرتها للنبى (ص)، فقالت الا ترى انّ عمر یعجب من لباسى هذا فو الّذى بعثک بالکرامة ما لى و لعلى فراش منذ ایّام الّا مسک کبش نعلف علیه بالنّهار ناضحنا فاذا کان اللّیل افترشناه و انّ وسادتنا لمن ادم حشوها من سعف النّخل، ثمّ قالت فدتک نفسى یا ابه ما الّذى ابکاک، قال و کیف لا ابکى یا فاطمة و قد نزل علىّ جبرئیل بهذه الآیة: «وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ، لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ لِکُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ» و ذکر الحدیث بطوله.
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۴۶
ز رخ، چشم تو مستی در بهشت افتاده را ماند
رودکی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۱۰۲
چون برگ لاله بوده‌ام و اکنون
عطار نیشابوری : باب هفتم: در بیان آنكه آنچه نه قدم است همه محو عدم است
شمارهٔ ۲۶
درویشی چیست مست و مفلس بودن
خاقانی : قصاید
شمارهٔ ۱۱۸ - مطلع دوم
سر حد بادیه است روان پاش بر سرش
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۴۴
آیینه از رخ تو گل تازه می کشد
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۴۳
از گردش یک چشم تو، پیمانه صد غم می خورد
خواجوی کرمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۵
دست گیرید درین واقعه کافتاد مرا
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۴۲
خواهد از شاخ مکافات به صدرنگ دمید
ابوعلی عثمانی : باب دوم
بخش ۱ - باب دوم در ذکر مشایخ این طریقه و آنچه از سیرة و قول ایشان دلیل کند بر تعظیم شریعت
بدانید رَحِمَکُمُ اللّه که مسلمانان پس از رسول صَلَّی اللّه عَلَیْهِ وَسَلَّمَ نام نکردند اندر زمانۀ خویش فاضلترین ایشانرا بنام عَلَم جز صحبت رسول صَلَّی اللّه عَلَیْهِ وسَلَّم از بهر آنک هیچ نام نبود فاضلتر از آنک ایشانرا اصحاب رسول صَلَواتُ اللّه وَسَلامُهُ عَلَیْهِ خواندند و چون اهل عصر ثانی اندر رسیدند آنرا که با صحابه صحبت کرده بودند تابعین نام کردند و آن بزرگترین نامی دیدند. پس آنک از پس ایشان آمدند أتْباع التابعین خواندند. پس ازین مردمان مختلف شدند و رتبتها جدا باز شد، پس آنرا که ایشان خاص بودند و عنایت ایشان بکار دین بزرگ بود ایشانرا زهّاد و عبّاد خواندند پس بدعتها ظاهر شد و دعوی کردن پیدا آمد با طریق هرکسی از هر قومی دعوی کردند کی اندر میان ما ایشان زاهدانند و خاصگان اهل سنّت جدا باز شدند و آنک ایشان انفاس خویش مشغول نکردند بدون خدای عزّوجلّ و نگاهداران دلها خویش از آیندگان غفلت بنام تصوّف این نام برایشان برفت و باین نام شهره گشتند این بزرگان پیش از آنک سال بر دویست کشید از هجرة. و یاد کنیم نام جماعتی از پیران این طائفه از طبقات اول تا بدین وقت متأخران از ایشان و یاد کنیم سیرتهای ایشان و سخنان ایشان که دلیل کند بر اصول ایشان و آداب ایشان اِنْ شاءَ اللّهُ تَعالی.
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۶۷
سر برآور ای حریف و روی من بین همچو زر
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۴۱
چه غم گر گنج بادآورد گل فصل خزان گم شد
اهلی شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۳۷
ایعاشق بی دیده که در عیب منستی
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۴۰
پیغام نگار ما نیامد
الهامی کرمانشاهی : خیابان اول
بخش ۹۱ - رسیدن امام ( ع ) به منزل قطقطا نیه و خبر دادن شیری آن حضرت را از شهادت جناب مسلم
گزین پور پیغمبر تاجدار
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۳۹
از رشک آبیاری ساقی در آتشیم