عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۵۳
شرح لب لعلت به زبان می‌نتوان داد
اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۷۷
گر ندانی تا قیامت راز ما
عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۵۲
چون لعل توام هزار جان داد
عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۵۱
چون نظر بر روی جانان اوفتاد
نسیمی : غزلیات
شمارهٔ ۷۱
رفتم اینک از سر کوی تو ای جان! خیر باد
عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۵۰
گر هندوی زلفت ز درازی به ره افتاد
عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۹
عکس روی تو بر نگین افتاد
عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۸
کشتی عمر ما کنار افتاد
عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۷
صبح دم زد ساقیا هین الصبوح
عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۶
رطل گران ده صبوح زانکه رسیده است صبح
عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۵
ای پرتو وجودت در عقل بی نهایت
رضاقلی خان هدایت : فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین
بخش ۶۸ - وصال شیرازی
و هُوَ زبدة السالکین و العارفین وافصح المتأخّرین و المعاصرین میرزا محمد شفیع، الشّهیر به میرزا کوچک. والد آن جناب از اعزّه و اشراف آن شهر و عمش از طریقهٔ فقر به ابهر و میرزا قاسم نام داشته و مرید جناب مرحوم آقا محمد هاشم شیرازی بوده و چندی قبل از این وفات نموده. غرض، جناب میرزا در آغاز حال در نزد علما و حکمای معاصرین تحصیل علوم نمود و صحبت عرفای زمان را نیز طالب بود. چند تن از این طایفه را دیده و عاقبت ارادت حضرت شیخ الواصلین و اوحدالموحدین حاج میرزاابوالقاسم شیرازی را گزیده و به یمن خدمت آن حضرت به مقامات و حالات عالیه رسیده و اکنون در کنج عزلت به افادهٔ کمالات و کتابت کتاب اللّه اشتغال دارند و احبا صحبت ایشان را غنیمت می‌شمارند. آن جناب را کمالات چند حاصل است که در هر یک از آنها مسلم و کامل است. اولاً جمعیت فنون علم و حکمت ادبیه و عربیه، دیگر حصول صوت حسن و صورت مستحسن، دیگر مکارم اخلاق و استحضار از علوم انفس و آفاق، دیگر سلیقهٔ مستقیم و طبع سلیم، دیگر اینکه همهٔ خطوط را خوش می‌نگارد و در خط نسخ بر متقدمین و متأخّرین املحیت دارد. از ولایات بعیده طالب نوشتجات وی شده به شیراز آمده هدیه نموده می‌برند. الحق سالهاست که در مملکت ایران چنین وجود شریفی که مجموعهٔ کمالات صوری و معنوی باشد از کتم عدم به عرصهٔ وجود نخرامیده. در هنگام نگارش این مطلب قطعه گفته شد:
کسایی مروزی : ابیات پراکنده از فرهنگهای لغت
شمارهٔ ۲۷
نادیده هیچ مشک و همه ساله مشکبوی
عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۴
ای آفتاب سرکش یک ذره خاک پایت
عنصری بلخی : بحر متقارب
شمارهٔ ۷
بسی خیم ها کرده بود او درست
عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۳
ای مشک خطا خط سیاهت
عطار نیشابوری : تذکرة الأولیاء
ذکر حمدون قصار قدس الله روحه العزیز
آن یگانه قیامت آن نشانهٔ ملامت آن پیر ارباب ذوق آن شیخ اصحاب شوق آن موزون ابرار حمدون قصار رحمةالله علیه از کبار مشایخ بود و موصوف بود بورع و تقوی و در فقه و علم حدیث درجه عالی داشت و در عیوب نفس دیدن صاحب نظری عجب بود و مجاهده و معامله بغایت داشت و کلامی در دل‌ها مؤثر و عالی و مذهب ثوری داشت و مرید بوتراب بود و پیر عبدالله مبارک بود و بملامت خلق مبتلا بود و مذهب ملامتیان در نیشابور از او منتشر شد و در طریقت مجتهد و صاحب مذهب است وجمعی از این طایفه بدو تولی کنند و ایشان را قصاریان گویند و در تقوی چنان بود که شبی بر بالین دوستی بود در حالت نزع چون آن دوست وفات کرد چراغ بنشاند وگفت: این ساعت این چرغ وارث راست ما را روا نباشد سوختن آن.
عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۲
ای چو چشم سوزن عیسی دهانت
بلند اقبال : قطعات
شمارهٔ ۳۸ - قطعه
هر که را روزی فراخ آید به دهر
رشیدالدین میبدی : ۸- سورة الانفال- مدنیة
۷ - النوبة الاولى
قوله تعالى: یا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَسْبُکَ اللَّهُ اى پیغامبر بسنده است ترا خداى، وَ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ. (۶۴) و ایشان که پى برانند بتو از گرویدگان.