شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۶
هر که آمد سوی ما با ما نشست
بلند اقبال : بخش سوم
بخش ۱ - لک الحمد یا ذالعلا والکرم
لک الحمد یا ذالعلا والکرم
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۵
جان ما با صحبت جانی خوش است
محمد بن منور : فصل اول - حکایات کرامات شیخ
حکایت شمارهٔ ۸۳
خواجه علیک گفت که در نشابور بودم، مرا هوای شیخ پدید آمد، در یک شبانه روز بمیهنه آمدم خواستم که غسلی کنم همچنان به پای افزار پیش شیخ آمدم. شیخ در دکان مشهد نشسته بود، گفت کرسی بیارید تا پای افزار اینجا بیرون کند. شیخ گفت آن را بیارید. پای افزار بخدمت شیخ بردند، شیخ بوس برداد و پای تا به بستد و بروی مالید و گفت بزرگ باشد هرک برای این حدیث یک قدم بردارد. آنگه گفت تا نپنداری کی تو آمدۀ ما ترا آوردیم.
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۸۳۲
به گرد گریه من ابر درفشان نرسد
نورعلیشاه : بخش اول
شمارهٔ ۲۰۶
وقت آن شد که دگر سر حق اظهار کنم
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۴
این خوشست و آن خوشست و این و آن با هم خوشست
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۳
در سراپردهٔ جان خلوت جانانه خوشست
عطار نیشابوری : باب چهل و چهارم: در قلندریات و خمریات
شمارهٔ ۱
ما رندان را حلقه به گوش آمدهایم
فروغی بسطامی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۹۷
خوش آن که حلقه‌های سر زلف واکنی
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۲
صورت و معنی به همدیگر خوش است
فرخی یزدی : غزلیات
شمارهٔ ۲۱
زاهدا چند کنی منع قدح نوشی را
یغمای جندقی : مراثی و نوحه‌ها
شمارهٔ ۱۴
هفته کین مه شر سال دغل قرن دغاست
فرخی یزدی : غزلیات
شمارهٔ ۱۹
با بتی تا بطی از باده ناب است مرا
فرخی یزدی : غزلیات
شمارهٔ ۱۴۶
غم چو زور آور با شادی قدح نوشی کنم
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۱
چشمهٔ چشم ما پر آب خوش است
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴۹
عشق جانان در میان جان خوشست
فرخی یزدی : غزلیات
شمارهٔ ۱۴۷
تا در اقلیم قناعت خودنمائی کرده ایم
فرخی یزدی : غزلیات
شمارهٔ ۲۰
سخت با دل، دل سخت تو به جنگ است این جا
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴۸
در محبت جان اگر بازی خوش است