عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
نکته‌ای که شیخ بصره از رابعه پرسید
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
سوگواری مردی که بی‌قرار و پند بیدلی به او
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
حکایت غافلی که عود می‌سوخت
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
حکایت دردمندی که از مرگ دوستش پیش شبلی گریه میکرد
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
حکایت تاجری که از فروختن کنیز خود پشیمان شد
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
حکایت حلاج که در دم مرگ روی خود را به خون خود سرخ کرد
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
حکایت جنید که سر پسرش را بریدند
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
حکایت مرگ ققنس
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
گفتگوی عیسی با خم آب
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
گفتگوی سقراط با شاگردش در دم مرگ
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
راه‌بینی که از دست کسی شربت نمی‌خورد
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
گفتار مردی صوفی از روزگار خود
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
حکایت پیرزنی که از شیخ مهنه دعای خوشدلی خواست
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
گفتار جنید دربارهٔ خوشدلی
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
حکایت خفاشی که به طلب خورشید پرواز می‌کرد
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
حکایت خواجه‌ای که بایزید و ترمذی را در خواب دید
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
گفتار شیخ خرقان در دم آخر
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
حکایت بنده‌ای که با خلعت شاه گرد راه از خود پاک کرد و بردارش کردند
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
حکایت ذالنون که چهل مرقع پوش را که جان داده بودند دید
عطار نیشابوری : عذر آوردن مرغان
گفتگوی مردی درویش با ابراهیم ادهم دربارهٔ فقر